علت چرخ سمساره و تناسخ در نگاه والش

  • 1401/10/21 - 16:14
نیل دونالد والش مفهوم تناسخ را از ادیان شرقی در آموزه‌های خود در تفکر نوین به کار می‌برد، ولی تبیین و علتی که از تناسخ ارائه می‌دهد، غیر از تناسخ شرق است. والش خرافه را در لباس فرا روانشناسی ترویج می‌کند.
تبیین تناسخ و والش

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مکاتب مختلف در پذیرفتن بقای روح (جاودانگی نفس) برای انسان، دو دسته می‌شوند. یک گروه منکر بقای روح انسانی هستند و گروهی دیگر، معتقد به بقا و جاودانگی نفس هستند. خود این معتقدان به جاودانگی روح، در کیفیت بقای روح اختلاف دارند؛ بعضی مانند دین اسلام قائل هستند بعد از مرگ (یعنی نابودی ارگان‌های زیستی و فیزیولوژیک) روح به عالم دیگر می‌رود و در آنجا به حیات ادامه می‌دهد. برخی دیگر معتقدند روح بعد از مرگ جسم، وارد جسم دیگری در همین دنیا می‌شود و به ادامه حیات می‌پردازد. در تبیین تناسخ بیان می‌دارند که انسان‌ها جزای اعمال خود را در همین دنیا می‌بینند. این اعتقاد را با قانون کارما یا قانون تاوان بیان می‌کنند. انسان‌ها در زندگی‌های متوالی با کردارهای نیکو و زندگی درست می‌توانند از تناسخ رها شوند و به نیروانا برسند.(1)

در ادیان شرقی، عموماً معتقد هستند، اگر انسان‌ها دنبال خواسته‌های شخصی و رفع نیازها باشند، دائم در یک چرخه گرفتار می‌شوند و آن چرخه مرگ و حلول دوباره روح بر بدن، در این دنیا است که اصطلاحا به آن چرخ سمساره می‌گویند؛ این چرخه مرگ و بازتولد، دائماً ادامه دارد تا اینکه شخص به آگاهی برسد و از این چرخه رها شده و به نیروانا برسد.

پس اگر بخواهیم به صورت ساده، این مطلب را بیان کنیم، باید بگوییم: علت تناسخ این است که انسان مهلت‌های متعددی در زندگی‌های مختلف داشته باشد، تا بالاخره در یکی از این زندگی‌ها، بتواند از این چرخه خارج شود و به نیروانا برسد.

امروزه اقبال زیادی از سمت غرب، به  آموزه‌های شرقی شده است. یکی از شبه معنویت‌های فرا روانشناسی انحرافی غربی، تفکر نوین است. تفکر نوین با ادعای وارد کردن مسائل اخلاقی و معنوی به زندگی انسان مدرن، خرافات و عقاید الحادی را ترویج می‌کند. روش کار هم این‌گونه است که گرگ‌ها لباس میش می‌پوشند؛ عقاید پوسیده جاهلی و خرافی در لباس شبه علم، روانشناسی و علم (ساینس) ترویج می‌شوند.

نیل دونالد والش از مروجین و سران اصلی تفکر نوین، آموزه تناسخ را ترویج می‌کند، ولی در تبیین و تعلیل چیستی تناسخ، مطالبی جدید بیان می‌کند که متفاوت از باورهای تناسخ شرق، (همانطور که در سطور بالا تبیین کردیم) است. ابتدا باید توجه کرد که والش علت تناسخ را کارما نمی‌داند، بلکه تصویرسازی ذهنی را علت خلق زندگی‌های دیگر می‌داند. یعنی هر شخصی با تفکر به زندگی بانشاط، رفاه و آرامش، بعد مرگ نیز با همان‌ها مواجه می‌شود، ولی کسی‌که به چیزهای منفی مانند فقر، بیماری و ... فکر کند، در زندگی دیگری که خواهد داشت، با واقعیت همین تصاویر ذهنی، مواجه می‌شود.

والش می گوید: «نقطه تقاطع فقط به این دلیل خلق شد؛ مجزای ربانیّت هرگز از احساس الهی بودن خود جدا نشود و به نیروانا سعادت و شادی مطلق دست پیدا کند؛ این چیزی است که در هنگام گذر در لحظه مرگ (که در واقع وجود ندارد) و در لحظه تولد مجددتان (ورود به قلمرو فیزیکی) تجربه می‌کنید.»(2)
والش قائل به زندگی جاودانه دنیایی است و مرگ را یک تجربه می‌داند که نقطه تقاطعی برای زندگی‌های بعدی می‌شود و مرگ و زندگی دوباره در دنیا را برای این می‌داند که انسان از روزمرگی خارج شود.

آفرینش الهی دارای یک نظام و حکمت است، ولی والش این مرگ و زندگی‌های متوالی را بدون حکمت و هدف می‌داند و این‌گونه می‌نویسد: «تمام زندگی، روند بازآفرینی است! این بالاترین سرور خداست، این تفریح خداوند است.»(3) والش، وحدت را هدف و غایت هستی معرفی می‌کند: «به انسان‌ها اجازه داده می‌شود، یک بار دیگر تمام لحظات زندگی‌ای را که پشت سر گذاشته‌اند، سپری کنند و آن را نه تنها از دیدگاه خود، بلکه از ديدگاه تمام افرادی که آن لحظه برای آنها مؤثر بوده است، تجربه کنند. آنها هر اندیشه را دوباره می‌اندیشند. هر واژه‌ای را دوباره بیان می‌کنند. هر کاری را دوباره انجام می‌دهند و اثر آن را بر تمام افراد ذی نفع، تجربه و احساس می‌کنند؛ درست همانند اینکه خود همان شخص دیگر هستند. آنها درک و تجربه می‌کنند که دیگران هستند. در این لحظه عبارت (ما یکی هستیم) دیگر فقط یک نظریه نخواهد بود، بلکه تجربه خواهد شد.»(4)
والش در تحلیل چرایی تناسخ بیان می‌کند که انسان‌ها با تناسخ‌های متعدد، زندگی‌های دیگران را تجربه می‌کنند و تجربه زیسته با بدن‌های مختلف، در زمان و مکان و شرایط مختلف را مصداق وحدت می‌داند و با تجربه زندگی در بدن‌های دیگر انسان‌ها، به وحدت یعنی (تصور ما) می‌رسد.

این حرفی کاملاً بی ربط است و علاوه بر اینکه هیچ دلیل عقلی ندارد، کاملاً مخالف با علت چرخ سمساره و تناسخ در ادیان شرقی است. علاوه بر  اینکه وحدت در شرق یعنی یکی شدن آتمن و برهمن؛ یعنی روح انسان با روح حقیقت غایی یکی می‌شود؛ ولی والش، تحلیل و تبیینی غیر ادیان شرق را ارائه می‌دهد. تبیین والش هم خرافه و امری باطل است.

پی‌نوشت:
1. نیروانا را به عنوان هدف نهایی مطرح کرده‌اند؛ وضعیتی از بقای روح و زندگانی است که در آنجا، هیچ زمان و مکانی وجود ندارد. در ضمن نیروانا به معنی رهایی از خود، کارما، چرخه مرگ و زندگی و به نوعی خدایی است. آرامش مطلق و نهایت کمال را هم برای این مفهوم بیان کرده‌اند.
2. نیل دونالد والش، وقتی همه چیز تغیرمی‌کند، ترجمه مریم تقدیسی، تهران، نشر ارس، 1389، ص198.
3. نیل دونالد والش، دوستی با خدا، ترجمه فرناز فرود، تهران، نشر حمیدا، چاپ ششم، 1387، ص315.
4. همان، ص90.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.