اظهار نظر صلاحی در مورد آیت الله مصباح

  • 1401/10/21 - 16:23
علامه مصباح یزدی، عالمی است که در کوران شبهات اعتقادی جای خالی استاد مطهری را پر کرده و با دقت نظر بی نظیر خویش در مقابل جریان های انحرافی در حیطه های مختلف دینی اعم از سیاست و علوم فلسفی و اعتقادی همچون سدی ایستاد و خار در چشم رهزنان فکر مردم جامعه بود.
اظهار نظر صلاحی در مورد آیت الله مصباح

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در روایات، عالمانی همچون آیت الله مصباح که با نکته سنجی تمام در مقابل انحرافات ایستادگی می کنند، نزد اهل بیت(علیهم السلام) ارزش بالایی دارند و این افراد را برترین افراد نزد خدا می دانند؛ همان گونه که در حدیث شریف امام حسن عسکری از امام علی النقی (علیهما السلام) فرمودند:« بعد از غیبت قائم ما اگر کسانی از علماء باقی نمانند که مردم را به سوی آن حضرت بخوانند و به ایشان راهنمایی کنند و از دین او با دلائل الهی دفاع کنند و ضعفاء بندگان خدا را از دام های شیطان و فاسقان و کمین‌گاه های دشمنان اهل بیت نجات دهند، هیچ کس نمی ماند مگر آن که از دین خدا باز می گردد. لیکن این علماء هستند که سر رشته قلوب ضعفاء شیعه را با جدیت نگاه می دارند، همانگونه که ناخدای کشتی، سکان آن را در چنگ می گیرد. تنها اینان نزد خداوند برترین اند.» (1).

اینچنین عالمانی بیشتر از جانب دشمنان دین الهی مورد هجمه واقع می شوند، زیرا این افراد را مانعی برای پیشبرد اهداف باطل و مسموم خویش می بینند. یکی از این عالمان که در زمان حیات خویش خار در چشم دشمنان اسلام و نظام جمهوری اسلامی ایران بود، آیت الله مصباح(رحمة الله علیه) است.

محمد اسماعیلی صلاحی مدعی قطبیت به خاطر گرایشات تند اصلاح طلبانه و بغض دیرینه ای که نسبت به آیت الله مصباح یزدی داشت، در سالگرد ارتحال این عالم ربانی با بیان مطالبی این بغض خویش را نشان داده و می گوید: «آن شخصی که در نماز جمعه تهران ترور را با استفاده نادرست از واژه قرآنی تجویز می‌کند و ترهبون در آیه ترهبون به عدوالله را دلیل جواز ارهاب و ترور می‌گیرد، حرف هایش هیچ ارزش علمی ندارد.»

در نقد کلام صلاحی قطب خود خوانده دراویش گنابادی باید گفت:

1. آیت الله مصباح یزدی از جمله شخصیت‌هایی بود که در سال‌های موسوم به دوران اصلاحات، در نقطه مرکزی حملات رسانه‌ای بدنه اصلاح طلبان بود. به گونه ای که حجم وسیعی از جوسازی‌ها برای تخریب شخصیت وی صورت گرفت و این سخنان سخیف و بی اساس، از امثال محمد اسماعیل صلاحی که گرایشات تند اصلاح طلبانه دارند در مورد آیت الله مصباح بعید و دور از انتظار نمی باشد.

2. محمدجواد حجتی کرمانی از منتقدان سرسخت آیت الله مصباح یزدی در روزنامه اطلاعات درباره شخصیت والای ایشان نوشت: «آقای مصباح فضائل علمی اخلاقی بسیاری داشت، نیک سیرت و خوشرو و خوش مجلس و خوش‌سخن بود. در ایام تدریس هیچگاه از کسب علم و تعلیم و تربیت نیاسود. مبانی و مبادی فلسفه و کلام و اخلاق را به خوبی آموخته بود و به خوبی می‌آموخت.»(2) آقای حجتی کرمانی در مباحث سیاسی و اجتماعی با آیت الله مصباح اختلاف نظرهای شدیدی داشت، تا به حدی که با هم مناظراتی داشته اند اما در تجلیل آیت الله مصباح، اعتراف به عرفان و علمیت ایشان دارد ولی محمد اسماعیل صلاحی به خاطر ضعف علمی خویش و دشمنی دیرینه، با آیت الله مصباح با تندی و ناجوانمردانه برخورد می کند.

3. حجت الاسلام والمسلمین شیخ علی اصغر مروارید نقل می کردند که علامه طباطبایی در موردآیت الله مصباح می فرمودند: «مصباح در میان شاگردان من مانند انجیر در میان سایر میوه هاست؛ چرا که فکر او هیچ چیز زاید و دور ریختنی ندارد.»(3)  

وقتی علامه طباطبایی، مقام علمی شخصی همچون آیت الله مصباح را می ستاید، بی سوادانی همچون صلاحی برای آشکار نشدن بی سوادی خویش، سکوت پیشه کنند بهتر است و صلاحی باید به پند جناب حافظ گوش سپارد که می سراید:

«ای مگس حضرت(عرصه) سیمرغ نه جولانگه توست       عرض خود می‌بری و زحمت ما می‌داری»(4)

4. باید توجه داشت که آیت الله مصباح در بحث خشونت در اسلام، بیان میکند که مخالفین ایشان دچار مغالطه شده اند  و می نویسند: «یک‌ مغالطةه سیاسی‌ و خطرناک‌ میان‌ «اصطلاح‌ خاص‌ خشونت» با «معنای‌ لغوی‌ و عام‌ خشونت» است‌ که‌ از انواع‌ «مغالطه عام‌ و خاص» می‌باشد: مغالطه خاص‌ و عام: مغالطه، این‌ است‌ که‌ آقایان‌ ابتدا «خشونت» را بمعنای‌ خاص‌ و محدود (یعنی‌ تحمیل‌ یا حذف‌ دیگران‌ به‌ دلائل‌ و روش های‌ غیرمنطقی‌ و غیرقانونی)، تعریف‌ می‌کنند و کلمه «خشونت» را به‌ تکرار، در همین‌ معنا استعمال‌ می‌کنند که‌ همه قبح‌ و حرمت‌ آن‌ را قبول‌ داریم‌ اما وقتی‌ این‌ معنا برای‌ «خشونت» در اثر کثرت‌ استعمال، در افکار عمومی‌ رسوخ‌ یافت، هنگام‌ داوری‌ که‌ می‌رسد، ناگهان‌ معنای‌ دیگری‌ از خشونت‌ یعنی‌ معنای‌ لغوی‌ و عام‌ آن‌ محکوم‌ می‌شود. بعبارت‌ دیگر خشونت های‌ قانونی‌ در دفاع‌ از «عدالت» و «حقیقت»، همچون‌ «جهاد» یا «قوانین‌ جزائی‌ اسلام» و «حدودالاهی» نیز منفی‌ و غیرانسانی‌ خوانده‌ می‌شوند و مغالطه‌ همینجاست.» همین اتفاق در عبارت صلاحی اتفاق  افتاده است و ایشان با مغالطه به شکلی وا نمود می کند که آیت الله مصباح مروج هر خشونت می باشد در صورتی این گونه نیست.

5. بر فرض که دیدگاه ایشان در این زمینه اشتباه باشد، آیا می شود این حکم را به تمام نظریات علمی ایشان سرایت داد؟ در علم منطق به این عمل، مغالطه تعمیم جزء به کل گفته می شود. البته نتیجه بررسی دیدگاه های علمی صلاحی در موراد مختلف، از بی سوادی ایشان به مبانی فقهی و اسلامی حکایت دارد.

در نتیجه با تایید بزرگان علم همچون علامه طباطبایی و منتقدان منصفی همچون حجتی کرمانی، آیت الله مصباح دارای مقام والای اخلاقی و علمی می باشد و اظهار نظر صلاحی در مورد آیت الله مصباح، ناشی از بی سوادی و دیدگاه های تند اطلاح طلبانه و مغرضانه اوست.

پی نوشت:

(1).حسن بن على عليه السلام، امام يازدهم، التفسير المنسوب إلى الإمام الحسن العسكري عليه السلام، 1جلد، ص: 345، مدرسة الإمام المهدی عجل الله تعالى فرجه الشريف - ايران ؛ قم، چاپ: اول، 1409 ق.

(2). خبرگذاری خبرآنلاین،کد خبر312208.

(3). مصباح یزدی، محمد تقی، مقدمه کتاب در جستجوی عرفان اسلامی، موسسه آموزشی امام خمینی، سوم، تابستان 1388، ص19.

(4). حافظ شیرازی، دیوان، غزل شمارهٔ ۴۴۹.

(5). مغالطه تعمیم جزء به کل به این معنا  نسبت دادن چند نمونه جزیی به همه» مثلا  خبر چند محتکر ماسک را نقل کرده و میگوییم مردم این زمان همدیگر را تکه پاره میکنند!

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.