رد پای جبرگرایی در باورهای فرقه اهل حق

  • 1401/07/04 - 08:39
آدمی موجودی مختاراست و هم آگاهانه و هم آزادانه می تواند آینده خویش را به هر شکل که خودش بخواهد انتخاب کند. از متون کلامی فرقه اهل حق می توان برداشت کرد که خوش بختی و بدبختی، هدایت و ضلالت انسان از ازل در سرشت و طینت آدمی قرار گرفته است و این کلام تلقین جبرگرایی و کم رنگ کردن نقش آزادی و اراده در سعادت و شقاوت انسان را به دنبال دارد.
رد پای جبرگرایی

به حکم وجدان، انسان آگاهانه و آزادانه می تواند آینده خویش را به هر شکل که خود بخواهد انتخاب کند اما درباور فرقه اهل حق، با تقسیم شدن موجودات به زرد گلان و سیاه گلان ، سعادت و شقاوت آن ها از روز ازل مشخص شده است. این عقیده جبرگرایی و نفی اختیار از انسان را به دنبال دارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از منظر انسان شناسی دینی آدمی موجودی مختار است و هم آگاهانه و هم آزادانه می تواند آینده خویش را به هر شکل که خودش بخواهد انتخاب کند.(1) برخی از جریان های مذهبی این اختیار و آگاهی را نادیده گرفته و خوشبختی و بدبختی، هدایت و ضلالت انسان را تابع اراده ای خارج از خواست و اراده انسان دانسته اند. در باور فرقه اهل حق، سعادت و شقاوت آدمیان از ابتدای آفرینش معلوم بوده،  با این بیان که مخلوقات این عالم، بر حسب عنصر اولیه به دو قسم متمایز و متضاد خلق شده اند، قسمتی از گل زرد آفریده شده و قمستی از گل سیاه، گروه اول را «زردگلان» و گروه دوم را «سیاه گلان» می نامند.

بر اساس این باور «زردگلان» اهل نورند، سرشتی نیک و طینتی پاک دارند و ایشان را دو پیشوا بوده که یکی پس از دیگری آمده است، و آن دو بنیامین و سید محمد (به صورت بزرگ سوار) ظهور کرده است. اما قسم دوم، از آتش و تاریکی اند، برای ایشان دو پیشوا آمد یکی «ابلیس» و دیگری را «خناس» گویند. (2) و بر همین اساس ماهیت روح انسان های نیک و بد در ازل، به جهت بهره مندی از فیض حق تعالی معلوم شده است و یارسانیان از این منظر به جبر قائل هستند.

از منظر این فرقه، کسانی ترقی و تکامل می یابند که از جنس زرده گل، نیک سرشته شده باشند. این تفکر در کلام اهل حق چنین بیان شده است:

خاکش زرده گل پخته و طیار بو      غلام اخلاص خاوندکار بو.(3)

سالک راه حق و درویش کسی است که خاکش از زرده گل و پخته باشد و بندۀ خالص و مخلص درگاه خداوند باشد.

سالک باطن دار، جرعه نوش ازلی باشد و از بدو آفرینش در مسیر سلوک و بندگی قرار گرفته باشد.

یک جرعه نه جام باطن ورده بو    نسیمی آسا حق یاد کرده بو.(4)

سالک راه حقیقت باید جرعه ای از کوثر ازلی و باطنی چشیده باشد و مانند نسیمی (از مقامات اهل حق) همیشه سخن حق بگوید.

بنابر این باور اهل حق، در آفرینش ازلی روح، سرشت افراد نیک و بد از همان ازل، معلوم و مشخص است. روح افراد نیک سرشت در زرده گل فرود می آیند و روح افراد و موجودات شریر در سیاه گل.

ره آورد این عقیده، افزون بر تلقین مسئله جبر و جبرگرایی در نظام آفرینش، بهانه ای برای حکمرانی و خوش گذرانی عده ای به نام سادات و یا بزرگان اهل حق بر مردم بدبخت و بیچاره که هر چه درآمد داشته باشند باید با عناوین مختلفی چون سرانه فطریه، جشن پادشاهی، پای وجه جوز و ... به ایشان تقدیم نمایند و خود را مطیع محض آنها بدانند.

اعتقاد به زرد گلی و سیاه گلی، بیهوده بودن امتحان انسان از سوی خداوند و آفرینش بهشت و جهنم و بیهوده بودن خلقت هستی را در پی خواهد داشت؛ زیرا طبق این نظریه، از ابتدا عاقبت کسانی که از گل زرد به وجود آمده اند، خوشبختی در زندگی دنیا و سکونت در بهشت، در زندگی اخروی خواهد بود و سیاه گلان نیز جز بد بختی در دنیا و آخرت، چیزی نصیب شان نخواهد شد و این با ادله عقلی و احکام و دستورات الهی، سازگاری نداشته و با عدالت خداوند در تضاد است بنا بر این، باطل بودن این نظریه روشن و آشکار است.

پی نوشت:

(1). مجموعه آثا، مطهری مرتضی، ج 2، ص 287 

(2). دانشنامه نام آوران یارستان، صفی زاده صدیق، هیرمند،1376،ص25

(3) دیوان کلام، شیخ امیر،بیتا، خطی

(4). همان

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.