سستی ادعای خلوص نژادی یهود و صهیونیسم(قسمت نخست)

  • 1401/03/07 - 12:48
ادعای وحدت و خلوص نژادی یهود و صهیونیسم در علم بیولوژی بی اساس است؛ زیرا یهودیان هم از حیث مشخصات فیزیکی و جسمی نظیر قد، وزن، رنگ پوست، شاخص سر و صورت و هم از حیث تنوع ژن‌ های مکرر در گروه ‌های خونی آن ‌ها، با یکدیگر تفاوت فاحش دارند.
سستی ادعای وحدت نژادی یهود و صهیونیسم(قسمت نخست)

نژادپرستی صهیونیست از نگاه علم بیولوژی مردود است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صهیونیست ‌ها شدیداً نژادپرست بوده و معتقدند قوم بنی اسرائیل و یهود، نژادی واحد، خالص و یک دست دارند و از این حیث با دیگر اقوام و ملل متمایز و جدا هستند. آنان نژاد یهود را نژاد برگزیده و برتر معرفی می کنند.

سوکولف که یکی از رهبران صهیونیسم است در این باره می ‌گوید: «استعداد فکری و ویژگی اخلاقی قوم یهود را هیچ کس جز افراد بدخواه و حسود انکار نمی ‌کنند. با نگاهی گذرا به ملل متمدن جهان و تمدن بشری، در هر برهه از زمان با افرادی از نژاد یهود روبرو می ‌شویم که در زمینه شعر، علم، اقتصاد و سیاست، دستاوردهای عظیمی داشته‌ اند.»

سوکولف با اشاره به وحدت نژادی یهود می گوید: «این وحدت نژادی دارای یک همزاد روان‌شناختی به شکل یک روح نژادی معین است که تمامی اعضای یک ملت به برکت آن و به کمک آرمان و هدف مشترک، جانی تازه می‌ گیرند و با ادغام در آن، به مجموعه ‌ای زنده تبدیل می ‌شوند.»[1]

این ادعای صهیونیست ها را علم بیولوژی(زیست ‌شناسی) رد می ‌کند. مفهوم نژاد، یک بدعت اروپایی است که برای توجیه برتری استعماری غرب، عملاً از تمایز میان گروه ‌های زبانی صرف ‌نظر کرده و به فکر اختلاف بیولوژیکی و به ویژه سلسله مراتب میان اقوام بزرگ انسانی افتاده است.

نژادپرستی هیچ‌ گونه اساس علمی ندارد؛ زیرا اولاً از دیدگاه بیولوژی، نظریه قدیمی «اندازه جمجمه» که افراد دارای جمجمه دراز را از کسانی که جمجمه پهن دارند، متمایز می ‌کرد، بی ‌پایه جلوه‌ گر شده است. ثانیاً علم توارث جدید که براساس آن برخی از ژن ‌ها ویژگی‌ های بیماری های خون را تعیین می‌ کنند، پوچ بودن مفهوم بیولوژیکی نژاد را ثابت کرده است.

توماس کیرنان، نویسنده آمریکایی متخصص در بیوگرافی، بر این نظر است که: «صهیونیست ‌ها از مردم اروپا بودند. به طور مطلق، هیچ‌ گونه رابطه بیولوژیکی و مردم ‌شناسی میان نیاکان یهودیان اروپا و قبایل قدیمی عبری وجود ندارد.»[2]

اساساً از نظر انسان‌ شناسی نمی ‌توان ثابت کرد که تمامی یهودیان کنونی از نسل حضرت ابراهیم(علیه‌السلام) هستند. از این رو دلیلی ندارد که همه یهودیان را وارثان وعده الاهی در مورد فلسطین بدانیم.

خوان کوما، استاد انسان‌شناسی دانشگاه مکزیک معتقد است مردم یهود فاقد وحدت مرفولوژیک[3] هستند. او در مقاله ‌ای پیرامون افسانه نژاد یهود می‌ نویسد: «خالص بودن نژاد یهود امری خیالی است. میان یهودیان، نژاد های زیادی وجود دارد. برخی از آن‌ ها دارای سرهای پهن هستند و برخی سرهای دراز. در آلمان و روسیه، یهودیانی هستند که کوچک ‌ترین ویژگی سامی ندارند.»

کوما، یهودیان را از نظر طبقه ‌بندی به چند دسته تقسیم می ‌کند:

1. اعقاب یهودیانی مهاجر از فلسطین (که تعدادشان بسیار کم است).

2. اعقاب یهودیانی که با دیگران پیوند خوردند.

3. اعقاب یهودیانی که مذهب یهود را پذیرفتند اما از نظر انسان‌ شناسی با یهودیان فلسطین پیوند ندارند. در این مورد می‌توان از بولان، پادشاه خزرها در نواحی دریای خزر نام برد که در 740م همراه بسیاری از پیروان خود به یهودیت گروید. آن‌ها بعدها به نواحی روسیه و لهستان مهاجرت کردند و اکثر یهودیان این دو کشور از نسل خزرها هستند و نه یهودیان مهاجر از فلسطین.[4]

آلفرد لیلیانتال هم در این مورد می‌نویسد: «یهود هیچ ‌گاه یک نژاد یا مجموعه نژادی یک ‌دست نبوده است. واژه عبری بر هیچ منشأ جفرافیایی دلالت نمی ‌کند.»[5]

رفائیل پاتای در عبارتی موجز، این مسأله دشوار و کهن و مورد اختلاف را بدین‌ گونه خلاصه می‌کند: «تحقیقات مبتنی بر مردم ‌شناسی فیزیکی نشان می ‌دهد که برخلاف عقیده عامه، چیزی به نام نژاد یهودی وجود ندارد. مقایسه مردم ‌نگاری گروه ‌های یهودی در بسیاری از جاها حکایت از آن دارد که این گروه‌ ها از حیث مشخصات عمده جسمی مانند قد، وزن، رنگ پوست، شاخص سر، شاخص صورت، گروه خونی و غیره با یکدیگر تفاوت فاحش دارند.»

هاری شاپیرو در مجموعه یونسکو به نام «ملت یهود - تاریخی مبتنی بر زیست ‌شناسی» به شرح زیر می ‌نویسد: «با توجه به تفاوت ‌های گسترده ‌ای که در مشخصات فیزیکی جمعیت ‌های یهودی وجود دارد و نیز تنوع ژن‌ های مکرر در گروه ‌های خونی آن ‌ها، هرگونه دسته ‌بندی یهودی ‌ها براساس نژاد واحد، تناقض ‌گویی خواهد بود؛ زیرا اگرچه نظریه معاصر نژادی، تعداد اشکال یا اختلافات را در داخل یک گروه نژادی تا حدی مجاز می‌ داند، با این وجود نمی ‌توان گروه‌ هایی را که به طور مشخص براساس شرایط نژادی خاص خود جدا از یکدیگر می ‌باشند، به عنوان نژاد واحد قلمداد کرد. چنین کاری هدف ‌های زیست ‌شناسانه طبقه ‌بندی نژادی را باطل و سراپای این روش را بی‌ منطق و بی ‌معنی خواهد کرد. متأسفانه این موضوع به ندرت، تهی از ملاحظات غیر زیست ‌شناسانه است و همچنان کوشش می ‌شود که علی ‌رغم تمام دلایل به نحوی یهودیان را به عنوان یک واحد نژادی جداگانه از دیگران متمایز کنند.»[6]

پی نوشت:
[1]. ناهوم سوکولوف، تاریخ صهیونیسم، ترجمه داود حیدری، تهران: مطالعات تاریخ معاصر، 1377، ج 1، ص 273- 274
[2]. روژه گارودی، ماجرای اسرائیل صهیونیسم سیاسی، ترجمة منوچهر بیات مختاری، مشهد: آستان قدس رضوی، 1364، ص 58- 61
[3]. مورفولوژی(Morphology) یا ریخت ‌شناسی، شاخه ‌ای از زیست ‌شناسی است که به مطالعه شکل ظاهری و ساختار اندام داخلی چون استخوان و دیگر اندام ‌ها و ویژگی ‌های ساختاری خاص آنها می ‌پردازد.
[4]. حمید احمدی، ریشه های بحران در خاورمیانه، تهران: کیهان، 1369، ص 13
[5]. آلفرد لیلیانتال، ارتباط صهیونیستی، ترجمة سیدابوالقاسم حسینی، بی‌جا: پژوهشگاه فرهنگ و اندیشة اسلامی، 1379، ص 26
[6]. آرتور کستکر، خزران، ترجمه محمد علی موحد، تهران: خوارزمی، 1374، ص 230 و 235- 236

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.