آیا قانون جذب موجود، مبنای دینی دارد؟

  • 1400/07/27 - 19:34
طرفداران قانون جذب در بسیاری از مباحث صورت گرفته مدعی هستند که این قانون در آموزه‌های اسلامی نیز وجود داشته و در روایات معصومین قانون جذب مورد تاکید قرار گرفته است. تمام ادعای قانون جذب را می‌توان در این جمله خلاصه کرد، تمام چیزهایی‌ که‌ انسان می‌تواند تصور کند، به سوی او جذب خواهند شد؛ و این جذب صرفاً توسط انسان و به صورت مستقل صورت می‌گیرد.
قانون_جذب, اسلامی, ایران, ثروت, خلق, روایات, آیات, تجسم, ذهن, پول, عقل

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از ادعاهای برخی پیروان قانون جذب، اسلامی بودن آن است. طرفداران این قانون در بسیاری از مباحث صورت گرفته مدعی هستند که قانون جذب موجود در آموزه‌های اسلامی نیز وجود داشته و در روایات معصومین قانون جذب مورد تاکید قرار گرفته است. 

آنان از آیاتی چون (62 یونس، 38 بقره، 62 بقره، 153 آل‌عمران و176 آل عمران) و روایاتی هم‌چون روایت «اذا دعوت فظن ان حاجتک بالباب[1]؛ هنگامی که خدا را می‌خوانی چنان بیندیش که دعایت برآورده شده و خواسته‌ات آماده است.» برای اثبات قانون جذب مورد استناد قرار می‌دهند. 

مدعیان قانون جذب بدون در نظر گرفتن سخنان و ادعاهای بزرگان و لیدرهای قانون جذب، که در حال حاضر کتاب‌های آنان در بازار موجود است، صرفاً با استناد به معنی عمومی برخی آیات به دنبال اثبات قانون جذب هستند. غافل از این‌که آیات و روایات اسلامی، به هیچ وجه تایید کننده ادعاها و سفارشات مروجان اصلی قانون جذب نبوده، بلکه در نهایت ایمان به خدا و عقلانیت الهی است.

(قانون جذب) یا (قانون راز) که در حال حاضر برخی به ترویج آن می‌پردازند، برخواسته‌ی از تفکرات اومانیستی و مادی‌گرایانه برخی رهبران به اصطلاح معنوی غرب است. در کشور ایران نیز این فرضیه، در قالب گفت‌وگوهایی مانند (کارگاه‌های موفقیت)، (خانواده خلاق) و ... مطرح ‌شده و طرفدارانی نیز پیدا کرده است.

آن‌چه مشخص است این‌که در قانون جذب تنها تأثیر ذهن بر انسان و یا حتی تأثیر عادی ذهن بر نحوه به وجود آمدن سایرپدیده‌ها مطرح نیست؛ بلکه بالاتر از آن، مروجان این قانون ادعای خَلق و آفرینندگی ذهن نسبت به وقایع دنیای خارج را مطرح می‌کنند؛ و تنها ابزاری که برای خلق و به وجود آوردن به شدت بر آن تاکید می‌کنند، عملی ذهنی به نام تمرکز و تجسم ذهنی است[2]، که برخواسته از خواسته‌ها و اراده‌های انسان است. یعنی انسان این قدرت را دارد که خالق خواسته‌های خود بوده و به تنهایی حوائج خود را برآورده کند.

در این قانون گفته می‌شود: «عمل تجسم، تو را به هر چه بخواهی، متصل می‌کند. تجسم خواسته‌ات، نیروی مغناطیسی ایجاد می‌کند و این نیرو، خواسته‌ات را به سوی تو جذب‌ می‌کند‌.»[3] 

یا همین طور در آثار مدعیان قانون جذب آمده است: «تو همه چیز را به طرف خود جذب می‌کنی: مردم، شغل، شرایط زندگی، وضع سلامتی، ثروت، قرض، شادی، ماشینی که بر‌ آن‌ سوار می‌شوی و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنی. مثل آهن‌ربا همه این‌ها را به طرف خویش جذب می‌کنی. به هر چه فکر کنی، همان اتفاق می‌افتد. کل زندگی تو‌ تجلی‌ افکاری‌ است که در ذهنت جریان‌ دارند‌.»[4]

تمام ادعای قانون جذب را می‌توان در این جمله خلاصه کرد، تمام چیزهایی‌ که‌ انسان می‌تواند تصور کند، به سوی او جذب خواهند شد؛ و این جذب صرفاً توسط انسان و به صورت مستقل صورت می‌گیرد.

جالب این‌جاست که مدعیان قانون جذب در کشور ما، بیشترین تمرکز خود را بر خلق ثروت و و رسیدن به لذات و آرزوهای مادی انسان آن‌هم در حد فوق تصور گذاشته و غالب مخاطبان خود را از این طریق به سمت کارگاه‌ها و سمینارهای خود می‌کشانند.

سوالی که در این‌جا ذهن انسان را درگیر می‌کند این‌که، این همه کتاب و سمینارهایی که برگزار شده است، صرفاً سرکردگان و برگزار کنندگان آن را به نان و نوایی رسانده است، آیا این قبیل افراد بدون اخذ مبالغ هنگفت، می‌توانند به ثروت‌های کلانی که فقط خودشان از وجود آن لذت می‌برند برسند؟ آیا آنان به آرزوهای خود، فقط با خلق ذهنی و بدون تلاش رسیده‌اند؟

البته مباحثی از قبیل امید داشتن در راه رسیدن به هدف، اصرار بر خواسته‌ی مشروع و عقلانی خود، (منظور از عقلانی سنجیدن زمینه‌ها و وضعیت موجود است)، دارای شعور دانستن کائنات، در قرآن و روایات اسلامی مورد اشاره و حتی تاکید هم قرار گرفته است؛ ولی موضوع اصلی این است که تفکرات و دیدگاه بزرگان قانون جذب این قبیل مباحث نیست، بلکه در سخنان آنان به صراحت، خلق آرزوها و خواسته‌ها صرفاً توسط ذهن انسان بوده و رسیدن به خواسته‌ها بدون کمترین تلاش و کوششی قابلیت تحقق دارد.

بنابراین قانون جذبی که مدعیان و برخی پیروان از آن سخن می‌گویند، هرگز مورد تایید قرآن و آموزه‌های دینی نبوده، بلکه در تناقض و تضاد با آن‌ها قرار دارد.

پی‌نوشت:

[1]. محمدی ری شهری، میزان‌الاحکمة، کتابخانه فقاهت، جلد2، ص857
[2].  شریفی دوست، حمزه، قانون جذب، مجله مطالعات معنوی، بهار 1391 - شماره 3، ص 151.
[3]. راندا برن، قدرت، ترجمه نفیسه معتکف، نشر لیوسا، ص 68.
[4]. راندا برن، راز، ترجمه نفیسه معتکف، نشر فراروان، ص 32.

تولیدی

دیدگاه‌ها

هیچ چیزی نمیدونید فقط نقد میکنید. خوب شما استفاده نکنید از قانون ، کسی شمارو مجبور نکرده اینجوری فکر کنید.

فرضیه جذب، قانون نیست. بلکه فرضیه هست. بهتره بگیم یک مخدّر فکری هست. به هر حال یک عده وظیفه خودشون میدونن و در قبال جامعه احساس مسئولیت میکنند که مخدّرهای فکری رو افشا کنند. همون طور که سایر مخدرها رو باید بر ضدّش حرف زد و روشنگری کرد.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.