اثبات علم غیب امام
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ کارشناسان شبکه وهابی وصال، برای آنكه بتوانند مقام و شأن حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) را تنزّل داده و دارا بودن علم غيب ایشان را منكر شوند، به مسئله تشنگی و همراه بردن آب در كربلا اشاره کردهاند تا شايد بتوانند مخاطب خود را به اشتباه بيندازند!
در پاسخ آنها باید گفت که اگر آنها تاريخ كربلا را درست میخواندند و از شهامت و ايثار امام حسين (علیهالسلام) آگاه بودند، متوجه میشدند كه امام (علیهالسلام) به اندازه كافی آب به همراه داشت، ولی آنگاه كه با سپاه حرّ بن يزيد رياحی روبرو گرديد و آنان را تشنهكام يافت، به گونهای كه نزديك بود از پا در آيند، دستور داد مشكهای آب را در اختيار آنان بگذارند و همه را سيراب كنند، حتی به فردی كه از فرط خستگی قادر به نوشيدن آب نبود، كمك كرد تا آب بنوشد.
لازم به ذكر است امامان معصوم (علیهمالسلام) به اذن الهی، از غيب آگاه میشدند، ولی موظف بودند طبق شيوه معمول و مانند ديگران زندگی كنند، مگر در جايی كه خداوند دستور استفاده از علم غيب را به آنها بدهد.
احاديث و روايات زيادی در منابع اهل سنت و شيعه وارد شده كه انبياء و امامان معصوم، علم به غيب داشتهاند كه بهعنوان نمونه، چند مورد از آنها را در خصوص علم امام، بيان میکنیم:
يك نمونه از دلايلی كه با استفاده از قرآن كريم و روايات، بر صحت علم اوصياء الهی به غيب دلالت دارد: آیه «فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ * لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ.[واقعه/78و79] بهدرستیكه آن قرآن كريم است كه در لوح محفوظ است و آن لوح را غير از مطهرون نمیتوانند لمس كنند (درك و فهم كنند).» لوح مكنون همان لوح محفوظ است كه در آنجا علم غيب است، و مطهرون و پاكانی كه صلاحيت درك لوح محفوظ را دارند، همان كسانی هستند كه قرآن مجيد فرموده: «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا.[احزاب/33] خداوند فقط میخواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملًا شما را پاک سازد.» و طبق روايات شيعه و اهل سنت، اهل بيت پيامبر (صلیاللهعلیهوآله)، علی (علیهالسلام)، فاطمه (سلاماللهعلیها) و فرزندان آنها همان مطهرون هستند.[1]
اما فرق پیغمبر و امام در آگاهی از امور غیبی از این جهت است که در علم پیغمبر، بشری میان او و عالم غیب واسطه نیست؛ در حالیکه ائمه (علیهمالسلام) بخشی از این علم را از پیغمبر (صلیاللهعلیهوآله) کسب کردهاند. در هر صورت، آنچه مسلم است، آگاهی آن بزرگواران و اخبار ایشان از امور غیبی است که مثل آفتاب در وسط آسمان روشن و ثابت است.
حتی در کتاب منهاج السنه ابن تیمیه نیز ادعا بر داشتن علم غیب برای برخی از صحابه شده است، ولی امروزه پیروان ابن تیمیه وجود علم غیب را حتی برای پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نیز انکار میکنند. ابن تیمیه در این کتاب میگوید: «حذیفه بن یمان و ابوهریره و دیگر صحابه چند برابر علی بن أبیطالب از غیب خبر میدادند! و عمر بن خطاب چند نوع از این غیبها را خبر داده بود.»[2]
پینوشت:
[1]. كشاف، زمخشری، ج1، ص369، ذيل آيه مباهله.
سنن ترمذی، ترمذی، بيروت، دار احياء التراث العربی، ج5، ص663.
المستدرك علی الصحيحين، حاكم نيشابوری، بيروت، دار المعرفة، ج3، ص 146 و 148.
الدرالمنثور، سیوطی، بيروت، دارالفكر، چاپ اول، ج6، ص605 و 606.
[2]. منهاج السنة النبویة، ابن تیمیه، مؤسسة قرطبة - 1406، چاپ اول، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ج8، ص135، فصل قال الرافضي الخامس إخباره بالغائب والكائن قبل كونه.
افزودن نظر جدید