اختلاف دیدگاه وهابیون با ائمه اطهار(علیهم‌السلام) راجع به تربت امام حسین(علیه‌السلام)

  • 1400/04/15 - 12:26
وهابیت در بسیاری از مسائل، از جمله در مسئله شفابخشی تربت کربلا و سجده بر آن تربت مطهر، با روش و سیره ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) به مخالفت پرداخته‌اند که این خود نشانگر انحراف آئین وهابیت است؛ چرا که به گواه بسیاری از ادله، ائمه اطهار (علیهم‌السلام) همسان با قرآن، راهنمای به سوی حق هستند.

خلاصه مقاله
با توجه به روایات صحیح زیادی که در کتب شیعه و سنی بیان شده است، در امت اسلامی، ائمه اطهار (علیهم‌السلام) مرجعیتی علمی داشته و از آن‌جایی که ایشان در حدیث ثقلین، هم کفو قرآن شمرده شده‌اند، لذا قول و عمل ایشان، قول و عملی به حق تلقی می‌شود؛ از همین‌رو اگر اختلافات دیدگاه ائمه اطهار (علیهم‌السلام) با دیدگاه وهابیت، تبیین شود، انحراف وهابیون، بیش از پیش نمایان خواهد شد؛ به عنوان نمونه در مسئله عظمت تربت مطهر امام حسین (علیه‌السلام)، تفاوت شایانی، بین آراء ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) و دیدگاه وهابیت وجود دارد.

متن مقاله
ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام) به تصریح احادیثی هم‌چون حدیث ثقلین، دارای مرجعیتی بی‌نظیر در جهان اسلام هستند؛ چنان‌که در حدیث ثقلین، بحث از هم‌کفوی قرآن کریم و اهل بیت (علیهم‌السلام) مطرح بوده و تاکیده شده است که مسلمین برای این‌که به سعادت دنیوی و اخروی برسند، باید به این دو ثِقل تمسک کنند، وگرنه دچار ضلالت و گمراهی خواهند شد.[1] بنابراین دیدگاه ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، دیدگاهی حق بوده و فاصله گرفتن از آن موجب انحراف می‌شود.
با این همه می‌توان نتیجه گرفت آراء وهابیت که در مسائل متعدد، با نکته نظرات اهل بیت (علیهم‌السلام) فرسنگ‌ها فاصله دارد، به همان میزان نیز از حق به دور بوده است؛ به عنوان نمونه، در مسئله عظمت تربت حرم مطهر امام حسین (علیه‌السلام)، اختلافی چشم‌گیر بین وهابیت و امامان اهل بیت (علیهم‌السلام) وجود دارد. از آن‌جایی که در این نوشتار، نگارنده بنای بر اختصار دارد، لذا  تنها به دو مصداق از مصادیق عظمت تربت کربلا اشاره می‌شود:

1) شفابخشی تربت امام حسین(علیه‌السلام)
بسیاری از وهابیون، درصدد انکار شفابخش بودن تربت کربلا هستند؛ چنان‌که در یکی از برنامه‌های شبکه وهابی مسلک «وصال حق» چنین بیان شده است: اگر تربت کربلا، شفا می‌دهد، چرا علمای شیعه، برای درمان بیماری به پزشکان مراجعه می‌کنند؟ شبیه این شبهه را عبدالرحمن دمشقیه نیز مطرح می‌کند،[2] البته به این شبهه، پاسخ‌های متقنی ارائه شده است.[3]
در مقابل، هنگامی‌که به کتب روایی مراجعه می‌کنیم مشاهده می‌شود که ائمه اطهار (علیهم‌السلام) نه تنها، مسئله شفابخشی تربت کربلا را رد نکرده‌اند؛ بلکه بدان تأکید نیز فرموده‌اند؛ چنان‌که در روایتی می‌خوانیم: «عن بعض اصحابنا، قال قلتُ: إِنِّي رَجُلٌ كَثِيرُ الْعِلَلِ وَ الْأَمْرَاضِ وَ مَا تَرَكْتُ دَوَاءً إِلَّا وَ قَدْ تَدَاوَيْتُ بِهِ، فَقَالَ لِي فَأَيْنَ أَنْتَ عَنْ تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ‏ (علیه‌السلام) فَإِنَّ فِيهَا الشِّفَاءَ مِنْ كُلِّ دَاءٍ وَ الْأَمْنَ مِنْ كُلِّ خَوْفٍ.[4] شخصی می‌گوید: خطاب به امام صادق (علیه‌السلام) عرض کردم: من مردی هستم که بیماری‌های فراوانی دارم و با وجود این‌که داروهای مختلفی را استفاده کرده‌ام، خوب نشده‌ام! آن حضرت در پاسخ به من فرمودند: چرا از تربت امام حسین (علیه‌السلام) استفاده نمی‌کنی؟ همانا در آن تربت، شفائی است برای هر بیماری، و ایمنی است برای هر ترسی.»
البته مسئله شفابخش بودن تربت کربلا، در روایات دیگری نیز مورد تاکید ائمه اطهار (علیهم‌السلام) قرار گرفته است.[5] که به جهت اختصار، به ذکر روایت فوق، بسنده می‌شود؛ بنابراین به‌خوبی مشخص است که وهابیون، بر خلاف ائمه اهل بیت (علیهم‌السلام)، شفابخش بودن تربت امام حسین (علیه‌السلام) را منکر شده‌اند.
2) فضیلت سجده بر تربت کربلا
در روایات اهل بیت (علیهم‌السلام)، بر سجده بر تربت کربلا بسیار تاکید شده و فضایل مهمی برای آن شمرده شده است؛ به‌عنوان نمونه شیخ طوسی از امام صادق (علیه‌السلام) روایتی بدین صورت نقل می‌کند: «السُّجُودُ عَلَى تُرْبَةِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السلام) يغرق [يَخْرِقُ‏] الْحُجُبَ السَّبْعَ.[6] سجده کردن بر تربت امام حسین (علیه‌السلام)، حجاب‌های هفت گانه را از بین می‌بَرَد.»
در برخی از اخبار نیز چنین وارد شده است: «كَانَ الصَّادِقُ (علیه‌السلام) لَا يَسْجُدُ إِلَّا عَلَى‏ تُرْبَةِ الْحُسَيْنِ (علیه‌السلام)- تَذَلُّلًا لِلَّه وَ اسْتِكَانَةً إِلَيْهِ.[7]‏ امام صادق (علیه‌السلام) سجده نمی‌کرد، مگر بر خاک قبر امام حسین (علیه‌السلام)، برای اظهار کوچکی و پستی کردن در پیشگاه خدای متعال.»
دو روایت فوق، به‌خوبی نشان می‌دهند، ائمه اطهار (علیهم‌السلام)، نه تنها بر سجده کردن بر تربت سیدالشهداء (علیه‌السلام) تأکید کرده‌اند، بلکه خودشان نیز به آن ملتزم بوده‌اند؛ حال آن‌که در برخی از آثار وهابیون، مشاهده می‌شود که آنان برخلاف امامان اهل بیت (علیهم‌السلام)، با سجده کردن بر تربت کربلا، به مخالفت پرداخته‌اند.
عبدالرحمن دمشقیه، از وهابیون معاصر چنین مدعی شده است: «ولا تجيز فيه الروايات (صلى‌الله‌عليه‌وآله) الصحيحة أكل شيء من التربة ولا السجود على التربة وتقديسها وصناعة أحجار منها للصلاة عليها ولا اقتطاع حبات صغيرة بقدر حبة الحمصة للاستشفاء والتداوي بها. وإنما يفعل ذلك عباد الأوثان.[8] در روایات صحیحه‌ای که از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده است، مسائلی هم‌چون: خوردن تربت کربلا، سجده کردن بر آن، ساختن مُهری جهت سجده در نماز، و استفاده از آن تربت به نیت شفا گرفتن، جایز شمرده نشده‌اند. این‌گونه افعال، همان افعالی است که بت‌پرستان انجام می‌دادند!!»
البته این نکته را باید از دمشقیه و هم‌فکرانش پرسید: آیا هر چیزی که در روایات نبوی وارد نشده است، حرام شمرده خواهد شد؟ قطعاً کسی نمی‌تواند چنین ادعایی را مطرح کند. گذشته از آن‌که در مطالب پیشین گفته شد، روایات فراوانی بر جواز سجده بر تربت امام حسین (علیه‌السلام) و خوردن آن تربت مطهر به نیت شفا دلالت می‌کند.
با همه این تفاصیل، مشخص می‌شود که روش وهابیت در بسیاری از مسائل، از جمله در تعظیم تربت پاک کربلا، با روش و سیره عملی ائمه اطهار (علیهم‌السلام) تفاوتی چشم‌گیر دارد و از آن‌جایی که ادله متعددی نمایانگر آن است که روش و سیره امامان اهل بیت (علیهم‌السلام)، روشی صحیح و به حق بوده است، بنابراین به انحراف وهابیت از مدار حق پی می‌بریم.

پی‌نوشت:

[1]. پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «إني تارك فيكم الثقلين ما إن تمسكتم به لن تضلوا كتاب الله وعترتي , وإنهما لن يفترقا حتى يردا على الحوض»  ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج6، ص131، بیروت، دار الغرب الإسلامي، 1998م.
[2]. دمشقیه، عبدالرحمن، إستدلال الشیعه بالسنه النبويه في ميزان النقد العلمي، ص189، مصر، دارالصفوه، چاپ اول، 1429ه‌ق.
[3]. «اگر خاک کربلا شفا می‌دهد، چرا امام خمینی(ره) در هنگام بیماری از آن نخورد تا شفا پیدا کند؟»
[4]. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، ص282، نجف اشرف، دارالمرتضویه، چاپ اول، 1356ش.
[5]. شیخ طوسی(ره)، تهذیب الاحکام، ج6، ص74، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ه‌ق.
[6]. شیخ طوسی(ره)، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد، ج2، ص734، بيروت، موسسه فقه الشیعه، چاپ اول، 1411ق.
[7]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعه، ج5، ص366، قم، چاپ اول، 1409ق.
[8]. دمشقیه، عبدالرحمن، إستدلال الشيعه بالسنه النبويه في ميزان النقد العلمي، ج1، ص250، مصر، دارالصفوه، چاپ اول، 1429ه‌ق.

نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.