پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با اعلام کاندیداتوری آیت‌الله رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 باز هم به مانند دوره قبل ریاست جمهوری هجمه‌ها از سوی شبکه‌های معاند خارجی و برخی از داخلی‌ها به‌سوی ایشان روانه شد و بازهم مسئله اعدام‌های دهه 60 مطرح شد و ایشان را مسئول آن اعدام‌ها دانستند و از ایشان تعبیر به آیت‌الله اعدام کردند. دشمنان خارجی به همراه برخی از داخلی‌ها تمام دستگاه‌های تبلیغاتی و رسانه‌ای خود را به میدان آورده‌اند تا با تخریب آیت‌الله رئیسی و دیگر کاندیداهای انقلابی از رسیدن آن‌ها به ریاست جمهوری جلوگیری کنند. علت این‌همه تخریب از سوی دشمنان نظام و منافقین به‌خاطر ترس از رأی آوردن یک نیروی مؤمن انقلابی است. زیرا خود منافقین و معاندین داخلی و خارجی هم به‌خوبی می‌دانند که اگر امثال آیت‌الله رئیسی به منصب ریاست جمهوری برسند برای دنیای غرب این مسئله گران تمام خواهد شد. زیرا آنان به‌خوبی می‌دانند که رئیس جمهوری که به غرب توجه نداشته باشد و هدف و همت خویش را صرف توجه به ظرفیت‌های داخلی کشور کند و تمام توجه خود را بر این متمرکز کند که اولاً جلوی فساد را از مبدأ آن بگیرد و ثانیاً بتواند با خودکفایی در عرصه‌های مختلف، تحریم‌ها را خنثی کند، قطعاً امید در مردم شکوفاتر خواهد شد و مردم بیشتر از گذشته پای انقلاب خواهند ماند و این امر قطعاً به شکستی دیگر برای دشمن تبدیل خواهد شد.

اما متأسفانه برخی از سیاسیون وابسته به جریان اصلاحات و رسانه‌های وابسته به آن‌ها نیز بر این مسئله که آیت‌الله رئیسی مسئول اعدام‌های سال 67 است دامن زدند و دقیقاً در جهت خط هدف و نیت دشمن حرکت کردند و باعث تشکیک اذهان عمومی و بیشتر شدن واکنش‌ها به این موضوع شدند. درواقع چه در انتخابات سال 96 و چه در انتخابات سال 1400 این اصلاح طلبان بودند که در داخل کشور با نادیده گرفتن واقعیت ماجرا مدام بر این مسئله تأکید می‌کردند تا چهره‌ای خشونت طلب از آیت‌الله رئیسی ترسیم کنند.

اما واقعاً چرا جریان اصلاحات به مردم توضیح نمی‌دهند که افراد اعدام شده در سال 67 چه کسانی هستند که آنها مدام سنگ شان را به سینه می‌زنند. چرا به مردم توضیح نمی‌دهند که افراد اعدام شده در دهه 60 که معاندین و دشمنان نظام همواره بر آن تأکید می‌کنند، همگی از اعضای سازمان مجاهدین بودند که جنایات آن‌ها در حق مردم ایران بر کمتر کسی پوشیده است. مجاهدین خلقی که دستشان به خون حدود 17000 هزار نفر از مردم ایران از زن و مرد گرفته تا حتی کودکان آغشته است و ترورهای وحشیانه این سازمان، هیچ‌گاه از خاطر مردم ایران نخواهد رفت، چراکه خانواده‌های زیادی را داغ‌دار عزیزان خود کردند. همچنین چرا در مورد اعدام‌های سال 67 فقط اسم آیت‌الله رئیسی مطرح است و اصلاح طلبان به همراه دشمنان خارجی فقط ایشان را مسئول اعدام‌های سال 67 می‌دانند. درحالی‌که مقام و جایگاه آیت‌الله رئیسی از خیلی از بزرگان اصلاحات که در آن زمان در قوه قضائیه مسئولیت داشتند خیلی کمتر بوده؟

موسوی خوئینی‌ها که از ایشان به‌عنوان یکی از رهبران جریان اصلاحات یاد می‌شود در سال 67 دادستان کشور بودند. یا مرحوم موسوی اردبیلی هم در همان سال 67 رئیس شورای عالی قضایی کشور بود. همچنین موسوی بجنوردی که پدرخانم سید حسن خمینی است، عضو شورای عالی قضایی بود. علی فلاحیان جانشین وزیر اطلاعات و محمد اسماعیل شوشتری رئیس سازمان زندان‌ها در سال ۶۷ و… بودند ولی نام هیچ‌یک از این افراد در این مسئله برده نمی‌شود.

در حالی اصلاح طلبان ژست انسان دوستی و حقیقت طلبی به خودی گرفته‌اند که اولاً اعدامی‌های که اصلاح طلبان از آن‌ها دفاع می‌کنند، اعضای سازمان مجاهدینی بودند که ترورهای بی‌شماری را در کشور انجام دادند و حتی از زنده زنده سوزاندن زنان و کودکان در اتوبوس‌ها هیچ ابایی نداشتند. ثانیاً سران آن‌ها همچون موسوی خوئینی‌ها و ... در آن زمان، مقامی بسیار بالاتر از آیت‌الله رئیسی داشتند.