تمسخر فرهنگ و ادب در خندوانه

  • 1400/02/31 - 09:58
تمام آن نوجوانانی که، فوتبال قبله‌ی آمال شان است و فوتبالیست عشقشان، با دیدن یک چهره‌ی مشهور فوتبالی که نام نویسنده‌ای را می‌برد ترغیب می‌شوند آن نویسنده را بشناسند یا حتی چند اثر او را بخوانند. یا وقتی نام کتابی برده می‌شود مشتاق می‌شوند آن کتاب را بدست آورده و حتی روزنامه‌وار، مطالعه کنند؛ چرا که شخصیت محبوبشان چنین کرده یا می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وای به روزی که به بهانه خنداندن ریشه‌ی خود را بزنیم...
بی‌اطلاعی خداداد عزیزی، شوخی اهانت‌آمیز فیروز کریمی و قهقهه‌ی همراه با تایید رامبد جوان در برنامه‌ی خندوانه نسبت به جایگاه والای نویسنده ایرانی بسیار تاثر برانگیز است و این دغدغه را در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند که به این ترتیب و با این میزان از بها دادن به فرهنگ و کتاب و نویسنده، امید و انگیزه پویایی و زنده نگهداشتن فرهنگ ملی به کجا خواهد کشید. البته ایرادی به فیروز کریمی و خداداد عزیزی نمی‌توان گرفت. چرا که هیچ‌گاه ادعای فرهنگ نداشته‌اند. ایراد به رامبد جوان وارد است که خود را هنرمند دانسته و مدام از کتاب و فرهنگ کتاب‌خوانی می‌گوید، اما با افاضات این دو شخص چنین ریسه می‌رود و روی کاناپه پهن می‌شود.

مشکل، نشناختن نویسنده ایرانی نیست که البته این هم مشکل است، ایراد اصلی اینجاست که بی‌مسئولیتی، خودخواهی و فرصت‌طلبی اینگونه علنی تبلیغ می‌شود. مشکل اینجاست که افراد‌ مسئول و دغدغه‌مند نمی‌توانند راه بی‌تفاوتی طی کنند و نظاره‌گر باشند که عده‌ای با بی‌مسئولیتی و افتخار به نادانی این چنین سرنوشت نسل‌های بعد این سرزمین را به تاریکی ببرند. برای جامعه‌ای که در آن دانستن، اندیشیدن، نوشتن و خواندن مایه‌ی تمسخر و لودگی است، امید به بهبود حتی در حداقل‌ها، توهمی آغشته به رؤیاست. دوام و پایداری و بالندگی هر کشوری وابسته به ریشه‌ها، فرهنگ و تاریخ آن کشور است. کشوری که ریشه‌هایش بخشکد، فرهنگش دستخوش هجمه‌ی فرهنگ بیگانه و تاریخش طعمه‌ی تحریف شود، محکوم به نابودی است و مردمانش چه خوب و چه بد در آتش جهل و نادانی چه بسا از نوع مدرن خواهند سوخت!

فرهنگ، وجه تمایز انسان و حیوان است. فرهنگ، عنصر هویت بخش جوامع بشری است. هویت ملی یک جامعه زمانی حفظ خواهد شد که افراد آن جامعه به توسعه فرهنگی و جبران عقب ماندگی‌های فرهنگی خود بپردازند. فرهنگ، زمینه ساز تحولات سیاسی، اقتصادی اجتماعی و تکنولوژیک است. با مرور عملکرد جوامع موفق در جهان که به شکوفایی سیاسی و اقتصادی دست یافته‌اند به روشنی در می‌یابیم که گام نخست در این مسیر، توسعه در عرصه فرهنگ بوده است. اقتصاد، سیاست، امنیت و فرهنگ چهار رکن توسعه پایدار محسوب می‌شوند و در این میان فرهنگ، مهمترین رکن این توسعه است و کتاب و مطالعه به عنوان مهمترین و ماندگارترین عنصر فرهنگی در توسعه پایدار یک جامعه شناخته می‌شود.

اسلام دینی فرهنگی است و آغاز رسالت پیامبر عظیم الشان اسلام (صلی الله علیه وآله) نیز با کتاب بوده است از طرفی ایران اسلامی نیز به عنوان یک کشور فرهنگی و دارای پیشینه‌ای غنی از مفاخر فرهنگی در جهان شناخته می‌شود. از سویی انقلاب اسلامی نیز یک انقلاب فرهنگی بوده است؛ گرچه متاسفانه این روزها کمتر جوان و نوجوانی را می‌بینیم که اطلاعی از شناسنامه فرهنگی قوم و ملتش داشته باشد و این ضعف عملکرد متصدیان در این حوزه را نمایش می‌دهد.

این واقعیتی غیر قابل انکار است که امروز دانشمندان و اندیشمندان و فرهیختگان جامعه‌ی ما با وجود تمام فضائل و قابلیت‌هایی که دارند، در گمنامی و خاموشی به سر می‌برند و با کمال تاسف کسانی عنوان سلبریتی را یدک می‌کشند که جز رخ بَزَک شده، قد رعنا و چشم فریبا، قابلیت دیگری ندارند. بیماری غالب امروز جامعه‌ی ما سلبریتی زدگی‌ست. ویروسی به مراتب مهلک‌تر و خطرناک‌تر از کرونا که این تنها راه سیستم تنفسی را می‌بندد و عملکرد آن را دچار اختلال و مشکل می‌کند، اما ویروس سلبریتی زدگی یا تقلید طوطی‌وار و کورکورانه از گفتار رفتار و حتی اندیشه‌ی برخی از سلبریتی‌های همه چیزدانِ بیسواد، باعث بسته شدن راه تعقل، اندیشه و تفکر در آدمی می‌شود و انسان در تشخیص سره از ناسره و شناخت نیک از بد دچار خبط و خطا می‌شود. افسوس و صد افسوس که سلبریتی‌ها می‌توانند به هر چیز بی‌ارزشی اعتبار ببخشند و می‌توانند اعتماد مردم را جلب کنند، بنیانگذار رسمی نو باشند یا موجبات به فراموشی سپردن رسمی کهن را فراهم آورند.

تمام آن نوجوانانی که، فوتبال قبله‌ی آمال شان است و فوتبالیست عشقشان، با دیدن یک چهره‌ی مشهور فوتبالی که نام نویسنده‌ای را می‌برد ترغیب می‌شوند آن نویسنده را بشناسند یا حتی چند اثر او را بخوانند. یا وقتی نام کتابی برده می‌شود مشتاق می‌شوند آن کتاب را بدست آورده و حتی روزنامه‌وار، مطالعه کنند؛ چرا که شخصیت محبوبشان چنین کرده یا می‌کند.

بسیار شایسته و لازم است که صدا و سیمای جمهوری اسلامی به عنوان یک رسانه‌ی فراگیر که انتقال و هدایت دامنه گسترده‌ای از نمادها، هنجارها، ارزش‌ها و عقایدِ پیام‌ها و افکار را در درون جامعه بر عهده دارد، حداقل در دعوت از مهمانان همّ و غمّ ویژه‌ای به خرج دهند و به چهره شدن کسانی کمک کند که چیزی برای یاد دادن به فرزندان ایران دارند.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.