سند تبشیری برای مسیحی‌ کردن جوان ایرانی

  • 1400/02/28 - 16:20
امروزه تبلیغ و گسترش مسیحیت یکی از مهمترین اهدافی است که دنیای مسیحی به دنبال تحقق آن است. در کشور ما نیز گروه‌های زیادی در راستای ترویج و عضوگیری برای مسیحیت فعالیت می‌کنند. در این نوشتار شاهد پرده برداری از یک یادداشت در اسناد داخلی این گروه‌ها هستیم که در آن به وضوح بر هدف قرار دادن جوانان به خاطر بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تاکید شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ استراتژی مسیحیت در تلاش برای مسیحی کردن همه‌ی اقوام و جوامع برای هیچ‌کس پوشیده و مخفی نیست. سابقه‌ی تبشیر مسیحیت را می‌توان از همان سال‌های اولیه‌ی ظهور مسیحیت دانست و نقطه‌ی اوج آن در قرون 16 و 17 میلادی است که سیل گروه‌ها و میسیونرهای (مبلغین) مسیحی به اقصی نقاط جهان و ناشناخته‌ترین مناطق روانه شد گرچه نمی‌توان از اغراض استعماری این نهضت‌ها را نادیده گرفت.

ایران هم اما از گزند آسیب این میسیونرها در امان نماند. گاهی با هماهنگی دولت‌های وقت و برای باج دادن به کشورهای اروپایی در جهت کسب حمایت در مقابل رقبا و گاهی به صورت مخفیانه این گرو‌ه‌ها مشغول تبلیغ مسیحیت بودند که البته این تبلیغات بیشتر در بین ارامنه و آشوریان انجام می‌شد نه مسلمانان. با پیشرفت تکنولوژی و ابزار آلات ارتباطی، گستره‌ی تبلیغ مسیحیت، کیفی و هم کمی پیشرفت چشمگیری کرد و این فعالیت‌ها از غالب سنتی به غالب مدرن در آمد و از رسانه‌های مکتوب گرفته تا رادیو، تلویزیون و سایت و وبلاگ.

هجمه‌ی مسیحیت تبشیری در ایرانِ بعد از انقلاب نه تنها کم نشد بلکه تمرکز و فعالیت روزافزونی را هم در پیش گرفت و به موفقیت‌هایی هم نائل شده است. در رصدهای انجام شده توسط گروه مسیحیت پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب به یکی از اسناد داخلی تبشیری‌ها که در جهت راهبرد جریان تبشیر در کشور است و معمولا علنی گفته نمی‌شود و در مجامع تبشیری به صورت خصوصی بیان می‌گردد، برخوردیم که نشان از تمرکز بالای این گروه‌ها بر روی جوانان به خاطر شرایط نامناسب اجتماعی، اقتصادی و هویتی را نشان می‌دهد که از نظر مخاطبین گرامی می‌گذرانیم: «نسل جدید جوانان ایرانی را از اکنون دیگر "نسل گمشده" می نامند. برخی تخمین می‌زنند که نزدیک به ۷۰ در صد جمعیت ایران زیر ۳۰ سال سن دارند. اخیرا مقاله‌ای خواندم به قلم پرویز پیران به نام "جوانان ایرانی و تحول اجتماعی". در این تحلیل جامع از جوانان ایرانی، نویسنده اظهار می‌دارد که این گروه سنی آکنده از اضطراب و نگرانی هستند و اغلب افسرده‌اند و امیدی به آینده ندارند. بسیاری از ایشان حالتی اگزیستانسیالیستی به خود گرفته‌اند و تنها از لذات و هیجاناتی بهره می‌گیرند که لحظه حال به ایشان عرضه می‌دارد. زندگی برای ایشان تبدیل شده به ماديات و هر کس دیگری را بر اساس دارایی‌اش ارزش‌گذاری می‌کند. شرایط اجتماعی سبب سرخوردگی ایشان شده، زیرا اوضاع اقتصادی ایشان را وادار می‌سازد ازدواج را تا حد امکان به آینده ای نامعلوم موکول کنند. ایشان نسلی هستند که زندگی خود را در بحران اخلاقی و اجتماعی سپری می‌کنند و به همین دلیل، بزرگترین میدان فعالیت تبشیری را تشکیل می‌دهند. با در میان گذاشتن این نکات، قصد دارم همه خادمین ایرانی را ترغیب کنم که توجه خاصی به جوانان این مرز و بوم مبذول دارد. ایشان نیازمند دوستی و رفاقت هستند، و نیز نیازمند قهرمانانی روحانی و آرمانی. اگر ما به ایشان نرسیم، از دست خواهند رفت». برگرفته از مجله‌ی "شبان" شماره 6 ص 2.

خاطر نشان می‌شود که مسیحیت سلاحی جز استفاده از خلاءهای روانی افراد ندارد لذا در متن بالا که عینا نقل قول شده می‌بینیم که نگارنده به نوعی تصریح می‌کند که وضعیت جوانان در در شرایط ناامیدی است و مشکلات فراوانی آن‌ها را احاطه کرده و اصطلاحا تا تنور داغ است باید نان را چسباند!

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.