اثرات اخلاقی زیارت قبور در کتب اهل سنت
از جمله چیزهایی که در میان فرق و مذاهب اسلامی مورد اختلاف است، زیارت قبور مردگان است که وهابیت، آن را جایز نمیدانند و آن را نوعی شرک و کفر میدانند؛ موافقین نیز این عمل را نوعی ارادت قلبی و محبت و وسیلهای برای تقرب میدانند، لذا در جواز زیارت قبور اگر چه اسباب واضحه آن فراوان است و نیازی به بیان آیات و روایات وارده برای استشهاد به آن نیست، اما چون اسلام بر اساس فطرت سلیم انسانی و توجه داشتن به تمام جوانب و اطراف هر موضوعی را ملاک قرار داده است، پس زیارت کردن قبور مردگان هم که یکی از این موارد است مردود ندانسته و آثار تربیتی و اخلاقی فراوانی را برای آن در نظر گرفته که با نگاهی گذرا به کتب اهل سنت به این ادعای خود میرسیم که نه تنها اشکالی ندارد، بلکه مباح و مستحب است.
در رابطه با اثرات تربیتی، اخلاقی زیارت قبور در روایتی از رسول خدا آمده است: «کنت نهیتکم عن زیارة القبور، ألا فزروها فانها ترقّ القلوب و تدمع العین و تذکر الاخره.[1] قبلاً شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم، اما قبور را زیارت کنید که موجب رقت قلب شده و اشک را جاری ساخته و آخرت را به یاد انسان میآورد.»، همچنین روایت شده که: «فزروا القبور فانها تذکر الموت.[2] قبور را زیارت کنید که یادآور مرگ است.» و در روایتی دیگر آمده است: «کنت نهیتکم عن زیارة القبور فزروها فانها تزهّد فی الدنیا و تذکّر الاخره.[3] قبلاً شما را از زیارت قبور نهی کرده بودم، اما قبور را زیارت کنید که موجب دوری از دنیا و دنیاطلبی و یادآور آخرت است.»
در اینگونه روایات، آثار تربیتی، اخلاقی از جمله رقت قلب، جاری شدن اشک، قبر و قیامت، عدم تمایل به لذات دنیایی، دنیا طلبی، مرگ و آخرت و ... بیان شده است؛ حال اگر این زیارت قبور، جهتدار باشد، یعنی نسبت به افراد خاص از جمله امامان و پیشوایان دین، عرفا و زهّاد در هر عصری، اولیای الهی و بزرگان دین صورت گیرد، در حقیقت نوعی تقدیر از زحمات ایشان، نوعی تجدید عهد و میثاق، نوعی جاودانه نگه داشتن نام و یاد و خاطرات آنان، نوعی تلاش و کوشش در ادامه دادن راه آنها در گذر زمان هم به موارد گذشته اضافه میگردد، پس اشکال ندارد که هیچ، بلکه مباح و مستحب است.
اما آنچه مخالفین جایز نمیدانند، به خاطر سوء برداشت ایشان از برخی آیات و بعضاً روایات وارده است که مصداق صریح این آیه از قرآن کریم از نگاه آنها اینگونه آیات است که خداوند در قرآن میفرماید: «وَ لا تُصَلِّ عَلى أَحَدٍ مِنْهُمْ ماتَ أَبَداً وَ لا تَقُمْ عَلى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ ماتُوا وَ هُمْ فاسِقُونَ.[توبه/84] هرگز بر مرده هیچیک از آنان نماز نخوان، و بر کنار قبرشان نایست (جهت دعا و طلب آمرزش) چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حالیکه فاسق بودند از دنیا رفتند.»
این آیه، نهی از نماز خواندن بر جنازه منافقان و کفار و زیارت قبور آنان را متذکر میشود که برخی از علمای اهل سنت به آن تصریح کردهاند؛ مثلاً آلوسی در تفسیر خود میگوید: «مراد از این آیه، آن است که بر قبور منافقان نه برای دفن و نه برای زیارت حاضر نشو.»[4]
این تصریح او در حقیقت برای منافقان، کفار و ... بوده نه هر شخص دیگری از مسلمانان.
در نتیجه تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان
پینوشت:
[1]. کنزالعمال، متقی هندی، دار الکتب العلمیه، بیروت ،لبنان، ج15 ص272. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. صحیح مسلم، مسلم نیشابوری، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، کتاب الجنائز، باب 36 ج2 ص975 حدیث976. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. سنن، ابن ماجه، دار الفکر، بیروت، لبنان، ج1 ص501.
[4]. روح المعانی، آلوسی، دار الاحیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج10 ص155.
افزودن نظر جدید