پذیرش تقیه، و اعتبار نیت فاعل در جواز یا نهی عمل، توسط ابن تیمیه
ابنتیمیه شیعه را به دلیل شباهتهایی که ادعا کرده بین شیعه و یهود وجود دارد، خارج از دین اسلام دانسته، که مواردی که ذکر میکند، غالباً دروغ است و از روی جهل و عدم اطلاع، این تهمتها را به شیعه میزند.[1] اما برخی از اتهامات به شیعه، بر فرض صحت، باعث کفر شیعیان نمیگردد؛ مثلاً وی میگوید یهود در نماز بر گیسوان خود سجده میکند، شیعه نیز به همین شکل سجده میکند. با اینکه این کلام دروغ است، ولی به صرف این مشابهت، کفری صورت نمیپذیرد.
یکی از ایرادات مخالفین شیعه به آنان این است که سجده بر مهر، تشبُّه به سجده مشركان بر بتهاست؛ بنابراین اینگونه نتیجه گرفتهاند که این عمل حرام است و نماز نیز باطل میشود، در جواب هرچه شیعه میگوید قصد شیعه از این عمل، به جا آوردن دستور الهی است که فرمان داده بر زمین سجده شود و بر خوردنیها و پوشیدنیها نمیتوان سجده کرد، و سجده بر مهر، با این نیت نیست که مانند بت، بر این مهر سجده کنیم، نمیپذیرند و بر کلام خود پافشاری میکنند که این کار شیعیان، شرک است و از دایره مسلمانان خارج میگردند.
جوابهای منطقی بسیاری به این ایراد داده شده است که برخی با لجاجت نمیپذیرند، ولی با یک جواب نقضی، حداقل میتوان وهابیت و ابنتیمیه را ساکت کرد و آن سخن ابنتیمیه است که در کتاب مجموع الفتاوی گفته است: «شخصی در جلوی بتی سجده کند و با قلبش قصد سجده برای آن بت را نکرده باشد، بلکه با قلبش قصد سجده برای الله کرده باشد؛ با آن سجده کافر نمیشود، و در صورتیکه در بین مشرکان باشد و از جانش بترسد، انجام چنین سجدهای مباح خواهد بود و به این شکل، در ظاهر فعلش با آنها موافق خواهد بود، اما با قلبش قصد سجده برای الله میکند؛ چنانکه ذکر شده که بعضی از علمای مسلمین و علمای اهل کتاب و نحو آن، همانند چنین سجدهای را با مشرکان انجام دادهاند تا اینکه آنها را به اسلام دعوت کنند و بر دستان آنان اسلام آوردند و باعث نشد که مشرکان در همان ابتدای امر، از آنها (و دعوت به اسلامشان) نفرت پیدا کرده، رویگردان شوند.»[2]
در این کلام، هم تقیه پذیرفته شده و هم نیت و قصد افراد، در نسبت دادن یک صفت (کفر، شرک، اسلام، عبادت الله، ...) مورد پذیرش واقع شده است؛ در اینجا ابنتیمیه اقرار کرده است که با وجود اینکه عمل این مؤمن در ظاهر با عمل مشرکان شبیه است، ولی قصدش اهمیت دارد؛ این همان چیزی است که شیعیان در پاسخ به ایراد سجده بر مهر، استغاثه به صالحان، تبرک، زیارت و ... دادهاند و مورد پذیرش مخالفین قرار نگرفته، ولی در کلام ابنتیمیه، همین استدلال با صراحت آمده و جایز دانسته شده است.
اگر کسی ایراد بگیرد که ابنتیمیه وقتی این تقیه را پذیرفته که مسلمان بین مشرکین گرفتار شود و از ترس جان چنین کند، جایز است، میگوییم با دقت در کلام مشخص میگردد که چنین قیدی نیامده، حتی اگر گرفتار هم نباشد و ترس جانی هم نداشته باشد نیز چنین جوازی وجود دارد، زیرا ابنتیمیه به عنوان مثال گفته اگر ترسی بر جانش باشد، همچنین برای مثال دیگر گفته برای دعوت به اسلام میتوان از این شیوه استفاده کرد که در اینجا دیگر ترس ضرر جانی هم وجود ندارد، مانند سجده حضرت ابراهیم بر ستارگان و ماه و خورشید.
بنابراین آنچه اهمیت دارد، نیت فاعل عمل است و شبیه شدن عمل به عمل غیر مسلمانان دلیلی قطعی بر خروج از اسلام نیست.
پینوشت:
[1]. «تهمتهایی به شیعه برای ایجاد شباهت به یهود»
[2]. مجموع الفتاوی، ابن تیمیه، ج14، ص120. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید