انتقادات علمای اهل سنت بر کتاب «الموضوعات» ابنجوزی
خلاصه مقاله
ابنجوزی، عالم بزرگ اهل سنت در قرن 6، کتابی با عنوان «الموضوعات» نگاشته که در مقدمهای طولانی ابتدا به مطالبی در مذمت و نکوهش دروغ پرداخته، پس از آن درباره حدیث نبوی (کسیکه بر من دروغ ببندد، جایگاهش در جهنم است) توضیح داده و سند آن را بررسی کرده است. اصل این کتاب درباره احادیثی است که به زعم ابنجوزی حدیث جعلی است؛ روایاتی را که ساختگی میداند، ذکر کرده و نظر خود و دیگر بزرگان اهل سنت را در عیب و علت حدیث میآورد.
بسیاری از بزرگان اهل سنت، به این کتاب خرده گرفته و میگویند: همه احادیثی که ابنجوزی در کتابش آورده، جعلی و ساختگی نیست، و ابنجوزی در ساختگی بودن بسیاری از روایات، مسامحه کرده است، گاهی حدیث ضعیف را جعلی خوانده و گاهی حدیث حسن و صحیح را؛ او احادیثی را ساختگی دانسته که باید به آن احادیث، حدیث ضعیف اطلاق شود، و دلیلی بر ساختگی بودن آن روایات وجود ندارد؛ ابن حجر عسقلانی در یک کتاب 24 حدیث این کتاب را نقد کرده است و سیوطی در کتابی، صد و بیست و چند حدیث آن را مناقشه کرده است.
متن مقاله
ابوالفرج عبدالرحمان بن علی، معروف به ابنجوزی، عالم بزرگ اهل سنت در قرن 6 است؛ وی کتابی با عنوان «الموضوعات» نگاشته که در مقدمهای طولانی ابتدا به مطالبی در مذمت و نکوهش دروغ پرداخته، پس از آن درباره حدیث نبوی (کسیکه بر من دروغ ببندد، جایگاهش در جهنم است) توضیح داده و سند آن را بررسی کرده است. اصل این کتاب درباره احادیثی است که به زعم ابنجوزی حدیث جعلی است؛ روایاتی را که ساختگی میداند، ذکر کرده و نظر خود و دیگر بزرگان اهل سنت را در عیب و علت حدیث میآورد.
بسیاری از بزرگان اهل سنت، به این کتاب خرده گرفته و میگویند: همه احادیثی که ابنجوزی در کتابش آورده، جعلی و ساختگی نیست، و ابنجوزی در ساختگی بودن بسیاری از روایات، مسامحه کرده است.
اولین کسیکه به او ایراد گرفته و باقی علمای اهل سنت، از او تبعیت کردهاند، ابوعمرو عثمان بن عبدالرحمن شهرزوری مشهور به ابنصلاح است که در کتاب «علوم الحدیث» آورده است: «بیشتر آنچه در این عصر جمع شده در احادیث ساختگی، (حدود دو جلد) جمعآوری احادیث بسیاری است که دلیلی بر ساختگی بودن آن احادیث نیست، بلکه حق این بود که در شمار احادیث ضعیف قرار گیرد.»[1]
کنانی هم همین عبارت را درباره کتاب ابنجوزی میآورد و میگوید: «ابنجوزی کتابی در موضوعات تألیف کرده، و بسیاری از روایاتی که آورده، روایات ضعیف است و دلیلی بر جعلی بودن آنها نیست.»[2]
ابنکثیر هم آورده است: «ابنجوزی کتاب پرباری در موضوعات نگاشته است، غیر اینکه او روایاتی را در این کتاب آورده که از روایات ساختگی نیست.»[3]
نووی، معروفترین شارح صحیح مسلم هم در کتاب درایه خود آورده است: «بیشتر کتاب جامعی که در احادیث جعلی آمده است، (یعنی کتاب دوجلدی ابنجوزی)، غالب روایاتش دلیلی بر ساختگی بودنش نیست، بلکه حدیث ضعیف است.»[4]
ذهبی نیز در شرح حال ابنجوزی، این انتقادات را بر او تکرار میکند و میگوید: «با اینکه ابنجوزی در علوم تبحر دارد و اطلاعاتش و گستره آن زیاد است، ولی در علمی از علوم مبرز نیست؛ او در تفسیر، اخلاق و تاریخ مبرز است ولی در مذهب و حدیث متوسط است؛ او نسبت به متون اطلاعش کامل است، اما بحث نسبت به صحت و سقم آن است ...؛ او چه بسیار در کتاب «موضوعات»، احادیث حسن و قوی را به عنوان جعلی آورده است. او کتاب «موضوعات» را تألیف کرده، و روایاتی را که در مورد یکی از راویانش گفته شده، فلانی ضعیف است، قوی نیست، سست است، ولی حدیث او از احادیثی نیست که قلب به بطلانش شهادت دهد و در آن مخالفتی با کتاب، سنت، و اجماع نیست و دلیلی بر جعلی بودن آن نیست غیر از اینکه در مورد یکی از راویانش چنین جرحی آمده است، و این زورگویی و گزافهگویی است. احمد بن حنبل حدیث ضعیف را بر قیاس مقدم میداشت.»[5]
ابن حجر عسقلانی کتابی نوشته است به نام «القول المسدد فی الذب عن المسند للامام احمد»، که در آن 24 حدیث مسند احمد را که ابنجوزی در کتابش به عنوان حدیث جعلی آورده را ذکر میکند و از آن احادیث دفاع کرده و از حدیث جعلی به حدیث حسن و صحیح تبدیل میکند؛ مثلاً پس از ذکر حدیث «سدوا الابواب الا باب علی» میگوید: «ابنجوزی این حدیث را در کتاب موضوعات خود آورده و میگوید حدیث باطل است و صحیح نیست؛ این حدیث را رافضه در مقابل حدیث دیگری به این مضمون در مورد ابوبکر ساختهاند؛ در حالیکه راویِ تضعیفشده این حدیث، «عبدالله بن شریک»، توسط احمد بن حنبل و یحیی بن معین توثیق شدهاند.» و نیز میگوید: «ابنجوزی برای بطلان و جعلی بودن حدیث «سدوا الابواب» به مخالفت آن به حدیثی در صحیحین استدلال میکند و این کار، رد احادیث صحیح به مجرد احتمال است و سزاوار نیست که چنین اقدامی صورت پذیرد، مگر اینکه امکان جمع بین آن دو وجود نداشته باشد، که در این حدیث امکان جمع هست؛ راه صحیح این است که در مثل چنین حالتی، توقف کنیم، نه اینکه به باطل بودن حدیث حکم کنیم. این حدیث مشهور است و سندهای متعدد دارد و هر کدام از اسناد روایت به تنهایی از رتبه حدیث حسن کمتر نیست؛ ...»[6] ابن حجر در بین این روایات، روایتی را به عنوان بزرگترین اشتباه ابنجوزی میشمارد که وی یکی از روایات صحیح مسلم را جعلی میخواند.
سیوطی نیز در شرح کتاب نووی، این مورد را ذکر میکند و میگوید: «بسیاری از روایاتی که ابنجوزی، جعلی دانسته است، دلیلی بر ساختگی بودنش نیست، بلکه ضعیف یا حتی حسن و صحیح است، و عجیبترین کار ابنجوزی، جعلی خواندن حدیثی از صحیح مسلم است.»[7] وی کلام ذهبی و ابن حجر را نیز نقل میکند و میگوید: «من کتاب ابنجوزی را خلاصه کردم و اسنادش را ذیل آن آوردم و در جای لازم سند و متن را بیان کردم، کلام ابنجوزی و دیگر علما را به آن اضافه کردم (ازجمله کلام ابن حجر را که 24 حدیث کتاب ابنجوزی را از مسند احمد، جعلی دانسته بود و ابنحجر به تکتک آن روایات انتقاد کرده بود.) ... ذیل کتاب ابنجوزی بر باقی روایات مسند احمد (یعنی غیر از 24 مورد که ابنحجر نقل کرده) که 14 مورد بود، کتاب دیگری نوشتم، سپس کتاب دیگری ذیل این دو کتاب خود نگاشتم به نام «القول الحسن فی الذب عن السنن» که در آن صد و بیست و چند روایتی که جعلی نیست آوردم.»[8]
سخاوی نیز آورده است: «بیشتر کتاب جامعی که در مورد احادیث جعلی گردآوری شده، از موضوع کتاب (که احادیث ساختگی بوده)، خارج شده و روایات ضعیف را که دلیلی بر جعلی بودنش نیست، آوردهاند و ابنصلاح به کتاب «الموضوعات» ابنجوزی در این زمینه اشاره کرده است، بلکه در این کتاب حتی حدیث حسن و صحیح نیز آمده است.»[9] همچنین میگوید: «این کار ابنجوزی ضرر زیادی دارد که حدیث غیرجعلی بلکه صحیح، ساختگی دانسته شود و مقلدین او این گمان، (ساختگی بودن را)، شناخت دقیقش دانسته و بحثی نسبت به آن احادیث نمیکنند؛ به همین جهت، علما نسبت به این کتاب ابنجوزی انتقاد اجمالی کردهاند که او غالباً با استناد به جرح یک راوی به کذب، حدیث را جعلی میخواند و کاری به شواهد روایت و طرق دیگر آن ندارد.»[10]
صالحی شامی هم همین مطالب را در مورد کتاب ابنجوزی آورده است که او در کتاب «الموضوعات» روایاتی را که جعلی نیست آورده است و از قول ابن صلاح نقل کرده که ابنجوزی در این کتاب مسامحه و تساهل به خرج داده است و روایات ضعیف را به جعلی بودنش حکم کرده است، چه بسا آن روایات حسنه یا صحیحه باشند. وی پس از آن درباره کتاب القول المسدد ابن حجر توضیح میدهد، و میگوید: ابن حجر به دنبال انتقادات استادش، (زینالدین عراقی)، 24 حدیث مسند احمد که در کتاب ابنجوزی جعلی خوانده شده، را غیر ساختگی مینامد و سیوطی میگوید در فهرست تألیفات ابن حجر دیدم که کتابی به عنوان «تعقبات علی ابن الجوزی» شروع کرده، ولی آن کتاب را نیافتم، جستجو کردم و روایاتی که جعلی نیست و در سنن ابوداود، سنن ترمذی، سنن نسائی، سنن ابنماجه و مستدرک حاکم و کتابهای معتبر دیگر آمده که بین آنها حدیث ضعیف، حسن و صحیح بود، در کتابی به نام «النکت البدیعات علی الموضوعات» جمع کردم. بسیاری از بزرگان از جعلی خواندن برخی روایات در کتاب الموضوعات انتقاد کردهاند.[11]
پینوشت:
[1]. علوم الحدیث، ابن صلاح، ص99. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. المنهل الروی فی مختصر علوم الحدیث النبوی، کنانی، ص54. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. الباعث الحثیث، ابن کثیر، ج1، ص240و241. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. التقریب و التیسیر، نووی، ص46. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. تاریخ الاسلام، ذهبی، حوادث سال 591 تا 600، ص300. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. القول المسدد فی الذب عن المسند، ابن حجر، ص6 و 16. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، سیوطی، ج1، ص329و330. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. همان.
[9]. فتح المغیث بشرح الفیة الحدیث، سخاوی، ج2، ص101و102. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[10]. همان.
[11]. سبل الهدی و الرشاد، صالحی شامی، ج1، ص303و304. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید