یکی از بزرگترین گناهان در نزد وهابیت

  • 1398/09/19 - 01:09
از عمده ویژگی‌هایی که باعث شکل‌گیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، هم‌چنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آن‌ها است. به عنوان مثال سردمدار وهابیت ابن تیمیه حرّانی، تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور را حرام می داند.

از عمده ویژگی‌هایی که باعث شکل‌گیری عقاید کلامی مکتب وهابیت گردیده، اخذ به ظواهر آیات و روایات، هم‌چنین نفی هرگونه تفسیر و تأویل در باب فهم معانی آن‌ها است. به عنوان مثال سردمدار وهابیت ابن تیمیه حرّانی، تبرک جستن، بوسیدن و دست مالیدن به قبور را حرام می داند و مسلمانانی که این امور را انجام می دهند، کافر و مشرک می پندارد همچنین وی طواف یا لمس کردن قبور صالحان جزء بزرگ‌ترین گناهان شمرده است.
که در پاسخ باید گفت بسیاری از علما و بزرگان اهل‌سنت زیارت قبور را جایز دانسته‌اند که در ادامه به چند مورد از آنها اشاره می‌کنیم:
1. عزامی شافعی درباره این کلام ابن تیمیه که می‌گوید: کسی که قبور صالحان را طواف یا لمس کند، بزرگ‌ترین گناه را مرتکب شده است، می‌نویسد: «او سخن نامعلومی به زبان آورده، زیرا یک بار می‌گوید: کسی که این عمل را انجام داده، بزرگ‌ترین گناه را مرتکب شده، ولی در جای دیگر درباره این گونه مسائل می‌گوید که چنین کسی مشرک شده است. در حالی که برخی از علما و فقهای برجسته، قرن‌ها پیش از تولد ابن تیمیه، احکام این‌گونه مسائل را بیان و روشن ساخته‌اند. از سوی دیگر سخنان این شخص با گفتار علما سازگاری ندارد. گاهی ادعا می‌کند که علما درباره فلان مسئله اجماع کرده‌اند، حال آنکه اجماع علما خلاف آن است. اگر کسی در سخنان دانشمندان پیش و پس از او و نیز در سخنان اشخاص منصف و خوش فهم دقت نظر کند، درستی سخن ما را درمی‌یابد؛ مثلاً عموم مسلمانان، قبر را طواف و لمس می‌کنند، ولی موضع علما در این باره سه گونه است: گروه اول، همواره آن را جایز می‌دانند. گروه دیگر همواره آن را ممنوع کرده‌اند، ولی به نحو کراهت شدید که به مرز تحریم نمی‌رسد. گروهی نیز موضعی میانه پیش گرفته‌اند و گفته‌اند اگر کسی شوق وافر به زیارت میت داشته باشد، عمل او کراهتی ندارد، ولی اگر چنین شوقی ندارد، ادب اقتضا می‌کند که قبر را طواف و لمس نکند. اگر در اموری که ابن تیمیه به واسطه آن، به مسلمانان نسبت کفر داده است، نظری دقیق بیفکنید، می‌بینید که سخنان او به دو مقدمه اساسی برمی‌گردد که یکی مقدمه‌ای درست است، ولی دیگری غلط و نارواست. مقدمه درست یا (کبری) عبارت است از اینکه هر عبادتی برای غیر خدا، عبادتی شرک آلود است. اما مقدمه صغری چنین است: خواندن و صدا زدن مرده یا غایب و نیز طواف یا دست مالیدن به قبر و یا نذر یا سر بریدن حیوانی برای مرده، عبادت غیر خداست، که این سخنی نادرست و نارواست.»[1]
2. ابن حجر می‌گوید: «برخی از فقها به دلیل جواز بوسیدن حجرالاسود، این گونه فتوا داده‌اند که بوسیدن افراد و اشیای شایستة تعظیم و تکریم، جایز است.»[2]
3. شیخ ابراهیم باجوری شافعی نیز چنین فتوا داده است: «بوسیدن و دست مالیدن به قبر کراهت دارد، مگر اینکه به قصد تبرک باشد، که در این صورت مکروه نیست.»[3]
4. شیخ عداوی حمزاوی مالکی نیز می‌گوید: «بدون شک، قبر شریف پیامبر(صلّی‌الله‌علیه‌‍وآله) را فقط به قصد تبرک می‌بوسند. بنابراین جواز آن نسبت به بوسیدن قبر دیگر اولیای الهی ـ آن هم به قصد تبرک ـ سزاوارتر به نظر می‌رسد.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. فرقان القرآن، ص 133.
[2]. وفاء الوفاء، ج 4، ص 1405. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. شرح الفقه الشافعی، ج 1، ص 276؛ الغدیر، ج 5، ص 154.
[4]. کنزالمطالب، ص 20؛ الغدیر، ج 5، ص 154؛ مشارق الانوار، ج 1، ص 140.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.