پیروان حلقه: بهره یک مسلمان و مسیحی از کمال مساوی است!

  • 1398/07/01 - 16:13
محمدعلی‌طاهری سرکرده فرقه حلقه می‌گوید: «در عرفان حلقه، عوامل انسانی همانند: سن، استعداد، سواد، معلومات، نوع تفکرات و اعتقادات و... نقشی در رسیدن به کمال ندارند.» در پاسخ باید گفت: اگر کمال انسان را در قرب به خداوند معنا کنیم، پس شناخت خداوند لازم خواهد بود ولی کافی نیست؛ و بعد از این‌که خداوند را شناختیم و به او ایمان آوردیم نیاز به راه‌کاری داریم که ما را به او مرتبط و نزدیک کند و آن چیزی جز دین نخواهد بود.

پایگاه جامع فرق ادیان ومذاهب- هنگام بحث با یکی از پیروان عرفان حلقه(mehdi_yazdkan)  در فضای اینستاگرام(عرفان‌های نوظهور) در خصوص یکی از سخنان محمدعلی‌طاهری که گفته است: «در عرفان حلقه، عوامل انسانی، خصوصیات فردی، شرایط جغرافیایی و اقلیمی، امکانات و توان‌های فردی و... نقشی در ایجاد اتصال و دریافت ماورائی ندارند. عواملی مانند: سن، استعداد، سواد، معلومات، نوع تفکرات و اعتقادات و...»[1] بحثی صورت گرفت؛ که آیا پیروان همه ادیان در رسیدن به کمال و بهره‌مندی آن‌ها از شناخت مسیر الهی به مقدار مساوی هستند یا نه؟ ایشان جواب دادند: «در مسیر رسیدن به کمال، دین لازم و ضروری نیست! بلکه هر کسی از هر آیین و دینی می‌تواند به کمال مطلوب مورد نظر خداوند برسد، حتی افراد بی‌دین هم می‌توانند به کمال برسند!» در پاسخ گفتم: «اگر کمال انسان را در قرب به خداوند معنا بکنیم، پس شناخت خداوند لازم خواهد بود ولی قطعا کافی نیست؛ و بعد از این‌که خداوند را شناختیم و به او ایمان آوردیم نیاز به راه‌کاری داریم که ما را به او مرتبط و نزدیک کند و آن چیزی جز دین نخواهد بود.
از طرفی پیمودن راه قرب الهی که راهی معنوی است بدون بهره‌گیری از دین به عنوان روشی بسیار دقیق و برخواسته از وحی الهی و عصمت انبیا امکان پذیر نیست، زیرا که پیمودن راه‌های معنوی نیاز به دانش ویژه خود است و علم و تجربه بشری تنها در محدوده عالم حس و طبیعت کارایی دارد و در زمینه درک امور معنوی ناکارامد است.
به بیان بهتر؛ براى پاسخ به این سوال که آیا دین راه رسیدن به کمال است یا نه؟ دو پاسخ می‌شود داد؛ نخست مى‌توان با رویکردى تاریخى دین را در بستر تاریخ جست‌وجو و به دقت دریافت، آیا دین همواره در گذشته حضور داشته و همواره میان انسان‌هاى نادان بوده است یا آن که دین در بستر علم نیز رخ نموده، و بسیارى از دانشمندان در شمار مؤمنان جاى داشته‌اند؟ آن‌چه از مطالعات تاریخ برمى‌آید، روشن‌گر این معنا است که هیچ زمان و دورانی از دین تهى نبوده و آدمى همواره با دین زندگى کرده است. البته گاه دین در مسائل اجتماعى نیز حضور داشته و گاه در حوزه زندگى فردى محدود و محصور گشته است. 
رویکرد دیگرى که در پاسخ به این سؤال مى‌توان در نظر داشت، روش فلسفى و عقلى است که باید آن را در فلسفه یا دست کم در کلام به نتیجه رساند. در این رویکرد، اثبات مى‌شود دین با هویت همگامى که بانظام آفرینش انسانى دارد، براى انسانى که هدف از خلقتش معرفت حق و نیل به کمالات حقانى است، امرى عقلانى و ضرورى است و بدون آن نه نظام آفرینش معنا پیدا مى‌کند و نه نیل انسان به کمال انسانى و غایت وجودى‌اش امکان مى‌یابد؛ و این با حکمت الهی هیچ تناسبى نخواهد داشت که انسان براى معرفت حق و حقانى شدن خلق گردد، بى آن‌که زمینه چنین امکانى فراهم آمده باشد.[2]
بنابراین اگر کسی بخواهد به کمال حقیقی و واقعی برسد باید از کانال و مسیر دین وارد شود و آن دینی که الان از هر لحاظی کامل و بودن نقص می‌باشد فقط اسلام است.

پی‌نوشت
[1]. عرفان حلقه، محمدعلی طاهری، انتشارات اندیشه ماندگار، قم، ص 50.
[2]. برگرفته از سایت پرسمان، بخش نیاز به دین.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.