وقتی بهائیان از پیامبرخوانده خود هم در موسیقی سبقت میگیرند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ پیامبرخواندهی بهائیت در راستای ترویج اباحهگری و تکلیف گریزی، حکم به حلیت موسیقی برای پیروان خود داده است: «إنَّا حَلَلنَا لَکُم أصغَاء الأصوَات و النَغَمَات إیَّاکُم أن یُخرِجَکُم الأصغاء عَن شَأنِ الأدَبِ و الوِقاَر افرحوا بفرح اسمی الأعظم [1]؛ ما شنیدن آوازها و نغمهها را حلال کردیم، ولی بپرهیزید از این که شنیدن آوازها، شما را از حدّ اَدب خارج سازد. شاد باشید به شادی نام بزرگ من».
اما گویا چون علمای اسلامی موسیقی آلوده به غنا را حرام دانستهاند، لذا پیامبرخواندهی بهائی خواسته تا عرض اندامی نموده و اغنام خود را به وسیلهی این حکم مسرور سازد. اما در عین حال تأکید کرده که مبادا ساز و آواز، شما را از حد ادب خارج سازد. ولی به جای آن، بهائیان میتوانند به واسطهی بردن نام بهاء شاد باشند و تفریح کنند!
از اینرو عبدالبهاء نیز تأثیر استفاده از موسیقی را در تبلیغ بهائیت، به بهائیان گوشزد کرده است: «هنر موسیقی، آسمانی و مؤثر است، موسیقی مائدهی روح و جان است، با نیروی سِحرآمیز موسیقی، روح انسان تعالی مییابد. موسیقی هیجان و تأثیر شدیدی در قلوب اطفال ایجاد میکند».[2]
اما جالب است بدانیم که بهائیان در راه اباحهگری، پا را از پیامبرخواندهی خود نیز پیش گذاشته و امروزه، استفادهی بیحد و شرط از ساز و آواز، یکی از شیوههای تبلیغ و جذب در بهائیت به شمار میآید. لذا علی رغم منعی که در شریعتهای الهی در مورد موسیقی مبتذل شده، تشکیلات بهائیت با اعطای چهرهی دینی به آن، برای جذب افراد، در مجالس و ضیافتهای خود از موسیقی و حتی رقص استفاده میکنند. تا جایی که یکی از هنرهای تأثیرگذار در تبلیغ بهائیت، رقص معرفی میشود و رسانههای بهائی با استفاده از جذابیت زنهای رقاصه، به تبلیغ بهائیت میپردازد.
این در حالیست که حتی پیامبرخواندهی بهائیت هم در استفادهی بهائیان از موسیقی، نسبت به خروج آنان از دایرهی ادب (که یکی از مظاهر آن رقص است) هشدار داده بود. اما گویا تشکیلات بهائیت هیچ چهارچوب اخلاقی را در راه تبلیغ فرقهی خود رعایت نمیکند؛ چه آنکه این راهها، حتی مخالف با ساختههای پیشوایانش باشد.
پینوشت:
[1]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 49-48، بند: 51.
[2]. ویلیام هاچر، دیانت بهائی، ترجمه سمندری، بیجا: موسسهی معارف بهائی، بیتا، ص239.
افزودن نظر جدید