حدیث سدّ الابواب دربارهی علی(ع) یا ابوبکر؟
خلاصه مقاله
حدیثی در صحیح بخاری با عبارات مختلف آمده که «پیامبر فرمود: همه پنجرههایی که به داخل مسجد باز میشود را ببندید، غیر از پنجره ابوبکر.» یا «باقی نماند درب خانهای در مسجد که بسته نشده باشد، الاّ درب خانه ابوبکر.»
در این روایات عکرمه که ناصبی و از خوارج بود، وجود دارد؛ برخی از علمای اهل سنت اذعان کردهاند که این روایت مشکل دارد، و «خوخه» را کسی به معنای باب نگرفته؛ ابوبکر در کنار مسجدالنبی منزل نداشت، بلکه خانه او در «سُنح» بود؛ ملاّ علی قاری مینویسد: «اگر حدیث «بستن دربها به جز درب خانه ابوبکر» را به معنای مجازی بپذیریم، کنایه از خلافت و بستن گفتگو دربارهی خلافت است، چرا که به اعتقاد ما ابوبکر منزلی در کنار مسجد نداشته، بلکه منزلش در سنح و اطراف مدینه بوده است.»
در نتیجه حدیث (بستن دربها به جز درب خانه ابوبکر) از اساس دروغ است و این واقعه در مورد درب منزل علی (علیهالسلام) صورت گرفته و درب خانه همه صحابه بسته شد، به جز ایشان.
متن مقاله
از وقایع مهم صدر اسلام، واقعه سدّ الابواب (بستن درب خانهها به مسجدالنبی) است که به اعتقاد بزرگان اهل سنت، در مورد خانه حضرت علی (علیهالسلام) صورت گرفته است؛ برخی متعصبین و مغرضین مانند ابنتیمیه و ابنجوزی و ابنکثیر، با وقاحت تمام در کتب خود نوشتند که حدیث سدّ الابواب در مورد ابوبکر است و همگان بر این قول متفقند، و شیعیان این حدیث را در برای امیرالمؤمنین جعل کردهاند. این افراد به صحیح بخاری، که چند حدیث با عبارات مختلف آورده است استناد میکنند، ازجمله اینکه عکرمه از ابن عباس نقل میکند که «پیامبر در زمان آن بیماری که بر اثر آن از دنیا رفت، وارد مسجد شد و بر منبر نشست،... فرمود: همه پنجرههایی که به داخل مسجد باز میشود را ببندید، غیر از پنجره ابوبکر.»[1]
بخاری در این حدیث احتیاط کرده و در برابر فضیلت حضرت علی (علیهالسلام) روایت «خوخه ابیبکر» را آورده، اما در جاهای دیگر، بابی را به نام ابوبکر در کتاب خود گشوده و مینویسد: «باقی نماند درب خانهای در مسجد که بسته نشده باشد، الاّ درب خانه ابوبکر.»[2]
دربارهی این روایت نکاتی مطرح است:
اولاً: در این دو روایت فردی به نام عکرمه وجود دارد که ناصبی بوده و از دشمنان سرسخت حضرت علی (علیهالسلام) است، چنانچه ذهبی[3] و ابن جریر طبری[4] و... او را به نصب و ناصبیگری میشناسند و دربارهی او میگویند از خوارج بود.
ثانیاً: برخی از علمای اهل سنت از باب ناچاری اذعان کردهاند که روایت (سدّوا الابواب الاّ باب ابی بکر) مشکل دارد، لذا ابن حجر عسقلانی و عینی و... دست به توجیه زده و گفتند: «بخاری این روایات را در کتاب صلاه با لفظ (سدّوا عنّی کل خوخه) نقل کرده و گویا در اینجا نقل به معنا کرده است.»[5]
ثالثاً: هیچیک از علمای اهل سنت و لغت شناسان، «خوخه» را به معنای باب نگرفتهاند تا بخاری آن را نقل به معنا کند. راستی آیا این سخن نمیتواند نوعی تحریف در گفتار رسول خدا باشد؟
رابعاً: ابوبکر پس از مهاجرت از مکه به مدینه در منطقهی «سُنح»، در اطراف مدینه ساکن گردید و تا چندین ماه پس از رحلت پیامبر هم در آنجا سکونت گزیده بود. در نتیجه ابوبکر خانهای در شهر مدینه نداشت تا بخواهد درب خانهاش به مسجد باز باشد. مثلاً بخاری دربارهی وقایع پس از رحلت رسول خدا و غیبت ابوبکر در زمان رحلت پیامبر در چندین جای کتاب خود با مضامین مختلف مینویسد: «عایشه میگوید: پیامبر از دنیا رفت در حالیکه ابوبکر در منطقه سنح زندگی میکرد. مراد از سنح، یعنی بلندیهای اطراف شهر مدینه، عمر برخاست و گفت به خدا سوگند پیامبر از دنیا نرفته است.»[6]
خامساً: ملاّ علی قاری حنفی به نقل از توربشتی، یکی از علمای شافعی، مینویسد: «... در حدیث «بستن دربها به جز درب خانه ابوبکر» اگر معنای مجازی روایت منظور باشد، باز هم کنایه از خلافت و بستن گفتگو دربارهی خلافت و چشمداشت به آن است. من معنای مجازی را قویتر میدانم چرا که به اعتقاد ما ابوبکر منزلی در کنار مسجد نداشته، بلکه منزلش در سنح و اطراف مدینه بوده است.»
در نتیجه اصل این حدیث، (بستن دربها به جز درب خانه ابوبکر) که در کتب معتبر اهل سنت و دربارهی فضیلت ابوبکر آمده، از اساس دروغ است و این واقعه در مورد درب منزل علی (علیهالسلام) صورت گرفته و درب خانه همه صحابه بسته شد، به جز ایشان.
تو خود از این مجمل کلام مفصل خوان
پینوشت:
[1]. «حدثنا عبدالله بن محمد الجعفی قال... عن عکرمه عن ابن عباس قال: خرج رسول الله -ص- فی مرضه الذی مات فیه... سدّوا عنّی کلّ خوخه فی هذا المسجد غیر خوخه ابی بکر.» صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، کتاب الصلاه باب الخوخه، ج1 ص178 حدیث455. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. «لایبقینّ فی المسجد باب الاّ باب ابی بکر.» همان، کتاب الصلاه باب الخوخه، ج1 ص177 حدیث454- ج1 ص1377 حدیث3454. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، موسسه الرساله، بیروت، لبنان، ج5 ص21.
[4]. جامع البیان عن تاویل القرآن، ابن جریر طبری، دارالفکر، بیروت، لبنان، ج22 ص8.
[5]. «... وصله المصنف -بخاری- فی الصلاه بلفظ -سدّوا عنّی کل خوخه- فکانّه ذکره بالمعنی.» فتح الباری، ابن حجر عسقلانی، دارالمعرفه، بیروت، لبنان، ج7 ص12.
عمده القاری، عینی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، لبنان، ج16 ص174.
[6]. «عن عایشه زوج النّبی-ص- انّ رسول الله مات و ابوبکر بالسنح قال اسماعیل السنح یعنی بالعالیه فقام عمر یقول والله ما مات رسول الله-ص-...» صحیح بخاری، بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، لبنان، کتاب فضائل الصحابه، باب قول النّبی... ج3 ص1341 حدیث3467.
کتاب الجنائز باب دخول المیت، ج1 ص418 حدیث1184- کتاب المغازی باب مرض النّبی ج4 ص1618 حدیث4187.
[7]. «(خوخه الاّ خوخه ابیبکر)... قال التوربشتی... و ان ارید به المجاز فهو کنایه عن الخلافه... و أری المجاز فیه اقوی اذ لم یصح عندنا انّ ابابکر کان له منزل بجنب المسجد و انّما کان منزله بالسنح من عوالی المدینه.» مرقاه المفاتیح...، ملاّ علی قاری هروی، دار الکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج11 ص165.
افزودن نظر جدید