انحراف صوفیان در مسئله بیعت

  • 1397/09/21 - 23:32
یکی از وظایف شیعیان چه در زمان حضور امام معصوم (ع) و چه در زمان غیبت امام زمان (ع)، ولایت‌پذیری و دست بیعت با آنان است. لذا اگر کسی مانند اقطاب صوفیه با ادعای جانشینی امام، مردم را وادار به بیعت با خودشان کنند از انحرافات و بدعت‌هایی است که مورد مذمت اسلام و اهل‌بیت (ع) نیز قرار گرفته است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ به یک صوفی گفتم چرا متصوفه بیعت کردن با قطب را از فرائض شرعیه دانسته و برای رسیدن به مقاصد دنیوی خود، سخنان نابجا و غیرشرعی در این‌باره وضع کرده و گفته‌اند: اگر «بیعت از اهم فرائض و از لوازم اسلام و ایمان نبود، چگونه این همه اهتمام داشتند» [1] و حتی در جایی دیگر انجام تکالیف شرعی و دینی را بدون بیعت باطل دانسته و آن را هدر می‌پندارند و می‌نویسند: «و عمل بی اقتداء و دل بی اتصال، هدر است.»[2]
صوفی: این قبیل حرف‌ها از اسراری است که فقط خود اقطاب و شیوخ صوفیه درک می‌کنند و هر کس قابلیت درک آن را ندارد. چنان‌که گفتند: هر که را اسرار حق آموختند، مُهر کردند و دهانش دوختند.
گفتم: بسیاری از فقها و علمای شیعه، هم در زمان حضور امام معصوم (علیه‌السلام) مورد اعتماد و امین ایشان بودند و هم در زمان غیبت امام زمان (علیه‌السلام) مورد قبول حضرت قرار گرفتند، اما احدی از آنان مردم را به بیعت با خودشان فرانخوانده و به بهانه اسرار حق، هیچ سخنی که بوی انحراف و ضد شرع باشد از خود بروز ندادند.
صوفی: خُب در زمان حضور امام معصوم (علیه‌السلام) هیچ فردی حق اظهار نظر درباره‌ی دین ندارد، اما در زمان غیبت، بعضی از افراد به‌نیابت از امام زمان (علیه‌السلام) عهده‌دار دین و ایمان مردم هستند، که این افراد کسی جز اقطاب صوفیه نیستند.
گفتم: بیعت با ولایت در زمان حضور اهل بیت (علیهم‌السلام) از اوجب واجبات بوده و شرط صحت اعمال و قبولی عبادات است و کسی که پیوندی با ائمه ی اثنی‌عشر نداشته باشد، مُهر قبولی عمل بر پرونده‌ی او نخواهد خورد و از زیان کاران خواهد بود. اما در زمان غیبت معصوم (علیه‌السلام) هم، این بیعت با ولایت وجود داشته، به‌گونه‌ای که انجام عبادات بدون اعتقاد به ولایت امام زمان (علیه‌السلام) و نارضایتی ایشان، عدم قبولی اعمال در پیشگاه احدیّت را در پیش خواهد داشت.
صوفی: من که نگفتم امام زمان را قبول نداریم، بلکه تمام صوفیان معتقد به وجود مقدس حضرت ولی‌عصر (علیه‌السلام) بوده و هستند. این اقطاب همان دینی را که ائمه‌ی معصومین (علیهم‌السلام) برای مردم آورده بودند رواج داده تا مردم به انحراف کشیده نشوند.
گفتم: بله! شما در ظاهر معتقد به حضرت بقیة الله الأعظم هستید، اما در واقع دست بیعت به سمت قطب خود بلند کرده و در برابر اوامر او تسلیم محض هستید. کسی که در زمان غیبت ولی الله الاعظم (علیه‌السلام)، از شیعیان او می خواهد که با وی به عنوان قطب، نائب خاص، باب و یا هر عنوان دیگری دست بیعت دهد، یقیناً دعوت به باطل کرده و دانسته یا ندانسته در حصن شیطان داخل شده است. شما صوفیان بر این عقیده‌اید که، هر کس به شیخ یا قطب زمان دست بیعت ندهد، هم اعمالش مقبول نیست و هم اعتقادی به امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ندارد. هبة الله جذبی شیخ صوفی گنابادی می‌نویسد: «هر کس این بیعت (بیعت با قطب) را کرده باشد، امامت امام دوازدهم را قبول کرده است آن وقت مذهبش دارای حقیقت است، اگر نکرده باشد البته همین بر حسب صورت اولیه مسلمان است احکام اسلامی بر او جاری است.[3] این یکی از فاحش ترین بدعت های صوفیه در دین است که علمای بزرگ شیعه را خارج از مذهب تشیع تعریف کرده و ایشان را معتقد به امامت حضرت حجت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نمی داند! شیخ مفید، در زمان غیبت حضرت (علیه‌السلام)، با هیچ قطبی دست بیعت نداده ولی با این حال از جانب امام زمان توقیعی دریافت می کند که حضرت در این توقیع شریف، وی را به عنوان برادر خطاب می نمایند.[4] چگونه ممکن است کسی را که امام عصر (ارواحنا فداه) وی را به عنوان برادر خطاب کرده، متهم کرد به اینکه او، حضرت را قبول ندارد؟

پی‌نوشت
[1]. گنابادی، ملاعلی، صالحیه، انتشارات حقیقت، تهران، ص 312.
[2]. گنابادی، ملاعلی، صالحیه، انتشارات حقیقت، تهران، ص 334.
[3]. جذبی، هبه الله، رساله جذبیه، انتشارات رضوی، ص 72.
[4]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 53 ص 176.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.