شبهه‌ی تضییع حقوق زن در اسلام و شعار توخالی حمایت از زن در بهائیت

  • 1397/09/13 - 11:42
مبلّغین بهائی در راستای سرپوش نهادن بر تضییع حقوق زن و دامن زدن به اصل نابرابری میان زن و مرد در این فرقه، مدعی می‌شوند اسلام به زدن زنان فرمان داده است. این در حالیست که ضرب در آیه به معنای زدن نیست و بر فرض هم که به معنای زدن باشد، طی مراحل ملاطفت‌آمیز برای احقاق حقوق مرد شرط بوده و زدن باید آرام و به طور ملایمت‌آمیز باشد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مبلّغی بهائی و یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت، شبهه‌ی تضییع حق زن در اسلام را در مقایسه با شعار توخالی تساوی زن و مرد در بهائیت، مورد بررسی قرار دادند.
مبلّغ بهائی: پیشوایان ما پس از سالیان متوالی از ظلم به زن، برای اولین‌بار به دفاع از حقوق زنان برخواسته‌اند: «از جمله تعاليم حضرت بهاءالله وحدت نساء و رجالست كه عالم انسانی را دو بال است یک بال رجال و یک بال نساء تا دو بال متساوی نگردد مرغ پرواز ننمايد».[1]
پژوهشگر: اولاً این یک شعار توخالی و بدون عمل در این فرقه است. چرا که پیشوایان بهائی از یک‌سو شعار تساوی زن و مرد سر داده و از سویی دیگر، با حکم به تقسیم نابرابر ارث میان زن و مرد و سلب حق عضویت در بالاترین نهاد تصمیم‌گیری خود (بیت العدل) و مواردی از این قبیل، عملاً پنبه‌ی این شعار را زده‌اند.[2] ثانیاً: بسیار پیش از بهائیت، دین اسلام به دفاع از جنس زن پرداخته و پرچمدار برقراری عدالت میان زن و مرد بوده است؛ همچنان که قرآن کریم با مساوی دانستن جنس زن و مرد فرموده است: «... وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثي‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ [غافر/40]؛ و هر که از مرد و زن عمل صالح به جا آورده در صورتی که با ایمان باشند آنان در بهشت جاودان داخل شوند و آنجا از رزق بی‌حساب (و نعمت بی‌شمار) برخوردار گردند».
مبلّغ بهائی: چطور می‌توانید اسلام را پیشگام دفاع از حقوق زنان معرفی کنید در حالی که قرآن به کتک زدن زنان فرمان داده است: «... وَ اللاَّتي‏ تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبيلاً إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلِيًّا کَبيراً [نساء/34]؛ و زنانی را که بیم دارید نافرمانیتان کنند، نخست اندرز دهید، اگر به اطاعت در نیامدند، با آن‌ها قهر کنید، و در بستر خود راه ندهید، و اگر این نیز مؤثر نشد بزنیدشان. اگر به اطاعت درآمدند دیگر برای ادامه زدنشان بهانه‌جویی مکنید، و به خاطر عُلُوی که خدا به شما داده مغرور نشوید، که دارنده عُلُو و بزرگی خدا است».
پژوهشگر: اولاً: در ادبيات عرب، «ضرب» مفاهيم متعددی (مثل منع کردن، خودداری نمودن، روی برگرداندن، دور شدن و ...) دارد. بنابراين «کتک زدن» فقط یکی از معانی «ضرب» است و شواهد و قرائن موجود در اين آيه، ترديدی باقی نخواهد گذاشت که «ضرب» در اينجا، به معنای کتک زدن نيست، بلکه به معنای «دوری گزيدن» و «إجتناب» است.[3] از طرفی سایر آیات و رفتار و سیره‌ی پیامبر (صلّی الله علیه و آله)، خود گواه بر برخورد مناسب و حفظ شخصیت زن دارد؛ همچنان که خدای تعالی می‌فرماید: «وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ [نساء/19]؛ و با زنان بطور شایسته معاشرت کنید». و یا آن‌جا که پیامبر گرامی اسلام فرموده‌اند: «أخبَرَنی أخی جبرئیلُ و لَم یزَل یُوصینی بالنّساءِ حتّی ظَنَنتُ أن یحِلّ لِزوجها أن یقُولَ لَها اُفٍّ [4]؛ برادرم جبرئيل به من خبر داد و همواره سفارش زنان را می‌كرد تا آنجا كه گمان كردم برای شوهر جايز نيست كه به زنش «اُفّ» بگوید».
ثانیاً: حتی اگر «ضرب» در آیه به معنای زدن باشد، در ابتدای امر هیچ مردی حق زدن زن همسر خود را ندارد. بلکه اگر زنی بی‌دلیل، در مورد تأمین نیاز جنسی همسر كه با پيمان ازدواج به آن متعهد شده (نه کارهای منزل) نافرمانی کند، خداوند برای احقاق حق مرد از ملایم‌ترین راه‌ها (گفت و گو و نصیحت) شروع کرده و در صورت تأثیرگذاری، راه‌های بالاتر را اجازه نداده است. اما اگر زن سرسختی کرده و با طی مراحل ملاطفت‌آمیز هم حاضر به رعایت حق شوهر نگردد، در این‌جا چند راه قابل تصور است: اول: مرد از حق خود کوتاه بیاید و ممکن است این کوتاه آمدن، سال‌ها به طول بیانجامد (که چنین چیزی را هیچ منطقی نمی‌پذیرد). دوم: مرد از مراجع قضایی حق خود را طلب کند (که این صورت هم موجب سُست شدن بنیان خانواده شده و به فروپاشی آن می‌انجامد). سوم: پس از گذر مراحل فوق، برخورد تُند داشته باشد. البته شوهر، در اینجا هم حق زیاده‌روی نداشته و طبق فرموده‌ی روایت فقه الرضا (علیه السلام)، نهایتاً با چوب مسواک آن هم به صورتی که سرخی یا کبودی پیش نیاید می‌تواند بزند: «والضرب بالسواک ونحوه ضرباً رقيقاً [5]؛ زدن بايد با وسايلی مانند چوب مسواک و امثال آن باشد، آن‌هم با ملایمت».
اما به راستی، چگونه بهائیتی که خود را پیشگام برابری و دفاع از حقوق زنان می‌داند، در بسیاری از موارد با نقض شعار خود، در راستای تضییع حقوق زن و نابرابری گام برمی‌دارد؟!

پی‌نوشت:
[1]. عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 107.
[2]. «وَ جَعَلنا الدارَ المَسکُونة و الألبسه المَخصُوصة لِلذُرِّیة مِن الذُکران دُونَ الإناث...؛ و قرار دادیم خانه‌ی مسکونی و لباس‌های مخصوص (میّت) را برای فرزندان پسری»: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 23، بند 25؛ «فصل دوم در اینکه اعضای بیت عدل عمومی باید از رجال باشند»: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ص 219.
[3]. ر.ک: ابن منظور، لسان العرب، بیروت: دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع دار صادر، 1414 ق، ج 1، ص 50؛ همان، ج 1، صص 451-477.
[4]. محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم: مؤسسه‌ی آل البیت (علیهم السلام) لإحیاء التراث، بی‌تا، ج 14، ح 16627، ص 252.
[5]. سیدعلی طباطبائی، رياض المسائل في تحقيق الأحكام بالدّلائل، مؤسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث، بی‌تا، ج 12، ص 93.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.