حسن سقاف می‌گوید: وهابیت معتقدند که خداوند دارای صورت، چشم، گوش، دست، پا، انگشت، سینه و ... است. آنان براین باورند که خداوند با دستش اظهار قدرت می‌کند و با پایش راه می‌رود، اما به گمانشان برای این‌که به تشبیه و تجسیم گرفتار نشوند کلمه «بلا کیف و بلا تشبیه» را به‌کار می‌گیرند. یعنی خداوند دست دارد، ولی نه دستی مثل دست آدم، یا پا دارد، ولی پای خداوند مثل پای انسان نیست و ... به همین جهت می‌توان گفت: شالوده اصلی تفکر وهابیت بر تشبیه و تجسیم بنا نهاده شده است.
«اذا نظرنا الی اهم ماده و اساس فی الفکر الوهابی و کذا فی الاسلام و التی علیها ینبئ ای فکر و من خلالها تنظر الی الافکار و الملل و النحل الاخری نجد انها ماده العقائد و التوحید حتما، و الفکر الوهابی السلفی اهم ماده فیه ماده التشبیه و التجسیم التی یسمیه الوهابیون توحید الاسماء و الصفات.
و المتأمل فی العقائد الوهابیه یجد انهم یتخیلون الله تعالی علی صوره آدمی و بناء علی هذا الاصل یبنون اساس الصفات فی التوحید الذی فی عقیدتهم، فیقولون ان الله صوره و وجها و عینین و جنبا و حقوا و ذراعین و یدین و اصابع و انامل و صدرا و ساقا و قدما و رجلا و غیر ذلک من الاعضاء الآدمیین و یقولون بانه ینزل و یتحرک و یأتی ثم یعقبون علی ذلک لیرضوا العامه بقولهم: بلا کیف و لا تشبیه!»
سقاف، حسن بن علی، السلفیه الوهابیه افکارها الاساسیه و جذورها التاریخیه، دارالامام الرواس، بیروت، ص21.
مقاله: «تشبیه و تجسیم شالوده اصلی فکر وهابیت»