متن مقاله
اهل‌سنت در عقیده، پیرو ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری هستند و این مطلبی است که بزرگان علمای احناف به آن اشاره کرده‌اند؛ خلیل احمد سهارنفوری یکی از علمای دیوبندیه در این‌باره می‌‌گوید: «ما ـ به حمدالله ـ و مشایخ ما و تمام طایفه ما در فروع پیرو امام ابوحنیفه‌ایم و در عقیده از ابوالحسن اشعری و ابومنصور ماتریدی پیروی می‌کنیم و منتسب به چهار طریق صوفیه عالی هستیم.»[1] ولی وهابیان شدیداً با عقاید ابومنصور ماتریدی و ابوالحسن اشعری مخالفند و لذا کتاب‌هایی در ردّ عقاید این دو نوشته‌اند. اینک به نمونه‌هایی از این کلمات اشاره می‌کنیم.

- اتهام به کوثری از متکلمان ماتریدی حنفی؛
شمس سلفی وهابی درباره کوثری می‌گوید: «معاصران او می‌دانند که کوثری به تنهایی بر خیانت و تدلیس و شیطنت و تحریف ساخته شده است، ... اما تعلیقات کوثری در ردّ بر نونیه امام ابن قیم، گمراه کننده‌ترین کتاب‌های او در ضلالت و گمراهی و شیطنت و خیانت و تحریف و دشنام دادن به بزرگان اسلام به حساب می‌آید... .»[2] او نیز درباره کوثری می‌گوید: «... پس کوثری در این مورد قبوری و خرافی محض است که زیر چتر توسل، ساختن قبه‌ها و مساجد بر قبور را جایز می‌داند، بلکه نماز خواندن به طرف آن‌ها و استغاثه به اموات و دیگر امور شرکی!! را جایز دانسته و در حدیث علی در مورد تخریب قبور مشرفه و حدیث جابر در نهی از گچ‌کاری کردن قبور، طعن وارد کرده است.»[3]

- نسبت خرافه و مخالفت با قرآن، به عقیده اشاعره و ...؛
او نسبت بطلان و خرافه و مخالفت صریح با قرآن و عقیده صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به عقیده اشعریه و دیوبندیه و کوثریه از ماتریدیه می‌دهد، آنجا که می‌گوید: «عقیده اشاعره و دیوبندیه و کوثریه از ماتریدیه که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) در قبرش زنده است و حیات دنیوی دارد، عقیده‌ای است باطل و خرافی و مخالفت با صریح قرآن و عقیده صحابه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله)... .»[4]

- نسبت ارتکاب گناهان کبیره به علمای دیوبند؛
شمس در این باره می‌گوید: «کوثری در آن‌چه از گناهان کبیره مرتکب شده و ما نمونه‌هایی از آن‌ها را ذکر کردیم تنها نیست، بلکه کوثریه و بسیاری از دیوبندیه نیز با او در این امور مشارکت دارند.»[5]

- نسبت بدعت‌گذاری به ماتریدیه و اشاعره؛
شمس هم‌چنین می‌گوید: «همانا ماتریدیه و دوستانشان اشاعره، فرقه‌ای بدعت‌گذار کلامی از اهل قبله‌اند، و از اهل‌سنت خالص نیستند... .»[6]

پی‌نوشت:

[1]. «انّا بحمد الله و مشایخنا و جمیع طائفتنا مقلّدون للإمام ابی حنیفة فی الفروع و متبعون لأبی الحسن الأشعری و ابی منصور الماتریدی... .» المهند علی المننّد، ص 29 ـ 30.
[2]. «و قد علم اهل عصره انّ الکوثری نسیج وحده فی الخیانة و التدلیس و التلبیس و التحریف... امّا تعلیقات الکوثری فی الردّ علی نونیة الامام ابن القیم فهی اغور... .» الماتریدیه و موقفهم من الاسماء و الصفات الالهیة، شمس سلفی وهابی، ج 1، ص 340 ـ 341.
[3]. «... فالکوثری فی هذا الصدد قبوری محض، خرافی بحث، یجوز تحت ستار التوسل بناء القبب والمساجد علی القبور، بل الصلاة الیها و الاستغاثة بالاموات و غیرها... .» مقالات الکوثری، ص 159.
[4]. «عقیدة الأشعریة و الدیوبندیة و الکوثریة من الماتریدیة ـ انّ رسول الله حیّ فی قبره حیاة دنیویة ـ عقیدة باطلة... .» الماتریدیه و موقفهم من الاسماء و الصفات الالهیة، شمس سلفی وهابی، ج 1، ص 443.
[5]. «الکوثری لیس منفردا فیما ارتکبه من الموبقات التی ذکرنا بعض نماذجها، بل شارکه فیها الکوثریة و کثیر من الدیوبندیة.»همان، ص 369 ـ 370.
[6]. «انّ الماتریدیة و زملاءهم الأشعریه فرقة مبتدعة کلامیة من اهل القبلة، و لیسوا من اهل السنة المحضة... .» همان، ص 395.