گسترش فتنه در دین اسلام

  • 1397/03/05 - 23:14
یکی از کسانیکه همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر می‌کرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر می‌شوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه می‌سازند و از اولیا طلب شفاعت می‌کنند، آنان را تکفیر می‌کرد، او که عقایدش در حقیقت همان عقاید ابن‌تیمیه بود بسیاری از علمای اهل‌سنت به مخالفت با وی پرداختند.

خلاصه مقاله
محمد بن عبدالوهاب همه مسلمانان را بدون استثنا تکفیر می‌نمود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه می‌سازند و به قصد زیارت قبور سفر می‌کنند و از اولیا طلب شفاعت می‌کنند، تکفیر می‌کرد. از آن‌جا که محمد بن عبدالوهاب، عقاید خرافی خود را که بر خلاف عامه مسلمانان بود و در حقیقت همان عقاید ابن‌تیمیه بود را منتشر می‌ساخت، بسیاری از علمای اهل‌سنت به مخالفت با وی پرداختند، که از جمله آنان شاه فضل رسول قادری است. او که از علمای بزرگ حنفی هند می‌باشد درباره وهابیان می‌گوید: «ظهر جمعه هفتم محرم سال 1221 وارد حرم محترم خدا و خانه مکرم او شدند، و لشکر شیاطین نجد آن‌جا را با نیّت‌های خبیث و قصدهای فاسد خود هدف گرفتند و خبرهایی از آن‌جا رسید که همگی را به وحشت می‌انداخت و خوش نبود، و آن‌چه که در طائف از کشتن و غارت و اسارت انجام دادند... .»

متن مقاله
یکی از کسانی‌که همه مسلمانان را، بدون استثنا، تکفیر می‌کرد، محمد بن عبدالوهاب بود؛ او به این اتهام که مسلمانان متوسل به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌شوند و بر قبور اولیای خود گنبد و بارگاه می‌سازند و به قصد زیارت قبور سفر می‌کنند و از اولیا طلب شفاعت می‌کنند، آنان را تکفیر می‌کرد. از آن‌جا که محمد بن عبدالوهاب، عقاید خرافی خود را که بر خلاف عامه مسلمانان بود و در حقیقت همان عقاید ابن‌تیمیه بود را منتشر می‌ساخت، بسیاری از علمای اهل‌سنت به مخالفت با وی پرداختند که در این مقاله برآنیم تا برای نمونه به دو مورد از آن‌ها اشاره کنیم.

- شیخ عبد بن الحاج وصیف؛
او که از علمای شافعی مصر است درباره وهابیان می‌‍گوید: «آگاه باشید که وهابیان نجدی و پیروان جاهل آن‌ها در این زمان به گسترش فتنه در دین اسلام در هر مکان قیام کرده و آن‌چه را که ائمه اعلام بر آن اجماع کرده، انکار می‌کنند، لذا بر ما واجب است که اصل آن‌ها را بیان کرده و انگیزه بدعت‌گذاری آن‌ها را برای مردم بازگو کنیم، همان‌گونه که به توفیق خدا شروع به تألیف کتابی در ردّ آن‌ها کرده و نام آن را «ضلالات الوهابیین و جهالة المتوهبین» نامیدیم. ... وهابیان گروهی از عرب‌های بی‌فرهنگ و احمقند که از محمّد بن عبدالوهاب، نجدی مشرقی، بدعت‌گذار، گمراه و گمراه کننده پیروی می‌کنند، و هنگامی‌که اصول نادرست خود را در میان آنان منتشر کرد، مردم از او کورکورانه تبعیّت نمودند، و آنان در آن روز قدرت تفکّر صحیح و درک سیاسی قوی نداشتند، ... محمّد بن عبدالوهاب از پدر و مادر صالح به دنیا آمد، بلکه پدرش شیخ عبدالوهاب با صالح بودنش از علمای اخیار و جلیل‌القدر و دوستدار علم و نشر آن بود، لذا فرزندش محمّد را به مدینه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرستاد تا کسب علم از اساتید آن دیار کند. آن فرزند نحس در آن دیار مدتی درنگ کرد، ولی خداوند بر او در آن شهر غضب کرده و مدینه خود را از لوث وجود خبیث او پاک کرد، و او به سوی مکه مکرّمه رفت و دروس علم را از اساتید آن دیار فرا گرفت و با بزرگان آن شهر امثال شیخ محمّد بن سلیمان کردی و شیخ محمّد حیات سندی حنفی ملازم شد، ولی اساتید او در هر زمان و مکان صریحاً او را مذمت و سرزنش کرده و از او به غضب می‌آمدند و مردم را از او بر حذر می‌داشتند؛ زیرا در وجود او آثار الحاد و خروج از دین به طور آشکار و واضح می‌یافتند... .»[1]

- شاه فضل رسول قادری؛ او که از علمای بزرگ حنفی هند می‌باشد درباره وهابیان می‌گوید: «ظهر جمعه هفتم محرم سال 1221 وارد حرم محترم خدا و خانه مکرم او شدند، و لشکر شیاطین نجد آن‌جا را با نیّت‌های خبیث و قصدهای فاسد خود هدف گرفتند و خبرهایی از آن‌جا رسید که همگی را به وحشت می‌انداخت و خوش نبود، و آن‌چه که در طائف از کشتن و غارت و اسارت انجام دادند... .»[2]

پی‌نوشت:

[1]. «اما و قد قام الوهابیون النجدیون و اشیاعهم الجاهلون فی زماننا هذا بنشر الفتنة فی دین الاسلام فی کلّ مکان و انکار ما علیه عمل الأئمة و الأعلام، فقد وجب علینا بیان اصلهم و السبب الداعی الی ابتداعهم، کما شرعنا بتوفیق الله فی تألیف کتاب للردّ علیهم سمّیناه به «ضلالات الوهابیّین و جهالة المتوهبین... .» مقدمه کتاب «نورالیقین فی مبحث التلقین»، چاپ مصر، ص 3 ـ 5.
[2]. «فقد ورد ضحوة الجمعة سابع شهر المحرّم سنة 1221 بحرم الله المحترم و بیت الله المکرم، و جند شیاطین النجد الیها قاصدة، علی نیّات خبیثة، و عزائم فاسدة و الأخبار... .» سیف الجبار المسلول علی الأعداء الأبرار، چاپ استانبول، ص 2.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.