خاندان الهی و حرمت نوشیدن چای

  • 1397/03/31 - 23:45
نورعلی الهی که مدعی تبعیت از شرع مقدس و حلال و حرام اسلامی است، به تبعیت از پدرش، نعمت‌الله جیحون‌آبادی، بر پیروان و دراویش طرفدار خود، نوشیدن "چای" را حرام و نوشیدن آن را برای خود، بدتر از نوشیدن شراب اعلام می‌کند.

مطلب اجمالی– یکی از جریان‌هایی که اوایل قرن حاضر در فرقه اهل حق به وجود آمد، جریان"مکتب"، منسوب به"نورعلی الهی" است. الهی، همواره می‌کوشید اندیشه‌ها و باورهای فرقه اهل حق را با اندیشه‌های اسلامی- شیعی تطبیق دهد [آثار الحق، ج 1، گفتار 1568، ص 492]  و مدعی بود که باید دستورات شرع مقدس اسلام را کاملاً مراعات نمود. [برهان الحق، ص 590] اما نورعلی الهی که مدعی تبعیت از شرع مقدس و حلال و حرام اسلامی است، به تبعیت از پدرش، نعمت‌الله جیحون‌آبادی، بر پیروان و دراویش طرفدار خود نوشیدن "چای" را حرام و نوشیدن آن را برای خود، بدتر از نوشیدن شراب اعلام می‌کند [آثار الحق، ج 1، گفتار 628، ص 181] و می‌گوید: «اگر به من بگویند چای بخور یا می‌کشیمت، حاضرم کشته شوم ولی چایی نخورم، زیرا سرپیچی از دستور پدرم می‌شود.»[آثار الحق، ج 2، گفتار 204، ص 66] حال از پیروان و طرفداران نورعلی الهی سؤال می‌شود: مگر نورعلی الهی، خود را تابع شریعت اسلامی نمی‌داند، حال در کجای شریعت اسلامی، خوردن چای، به‌صورت مطلق حرام اعلام‌شده است که نورعلی الهی آن را مطلقاً حرام اعلام می‌کند؟ مگر پدر نورعلی الهی، شارع است که الهی برای سرپیچی نکردن از دستور او، نوشیدن چای را بر خود و طرفدارانش جایز نمی‌داند؟ شما با بهانه‌های واهی بسیاری از احکام شریعت مانند نماز، روزه و ... که دستور خداوند متعال است را ترک نموده‌اید، حال چگونه اندیشه‌های باطل خود را منطبق با شریعت می‌دانید؟ بنابراین مطالب مذکور حاکی از اعمال سلیقه شخصی نورعلی الهی و پدرش، در اندیشه و اعتقاد، اهل حق‌های طرفدار خود است.

پی‌نوشت:
الهی، نورعلی، برهان الحق، چاپ هشتم، تهران، جیحون، 1373، ص 590
همو، آثار الحق، ج 1، چاپ چهارم، تهران، جیحون، 1373، گفتار 1568، ص 492،، گفتار 628، ص 181
همو، آثار الحق، ج 2، چاپ دوم، تهران، جیحون، 1373، گفتار 204، ص 66

تولیدی

دیدگاه‌ها

خدا من را ببخشد و باور کنید قصد مسخره کردن ندارم . منتهی در یکی از کتاب های ایشان نقل شده که علت پیروزی متفقین بر آلمان به نوعی کل کل بین ایشان و پدرشان بوده است و گویا ایشان در عالم رویا پدرشان را سوار بر یک هواپیمای جنگی آلمانی می بیند که با لبخند فاتحانه ای برای او دست تکان می داده و ایشان هم حرصش می گیرد و می گوید الان حساب همه شما را می رسم و چون قدرت روحی ایشان از ابوی بیشتر بوده با دعا و مناجات کاری می کند که انگلیسی ها و متفقین پیروز شوند ! من یکی کاملا باور می کنم ! منتهی اگر ایشان در قیدحیات بودند و من سراپاگناه افتخار درک حضور ایشان را داشتم دوست داشتم بپرسم آیا آن همه فجایعی که آلمانی ها آفریدند برای دشمنی ایشان با آنها کافی نبود و صرفا کل کل دوستانه ایشان و پدربزرگوار باعث پیروزی این طرف بر آلمانی ها شد ؟ هرکسی نداند فکر می کند قضیه در حد بازی دوستانه فوتبال بین تیم روستای علی آباد و باقرآباد بوده نه جنگ جهانی دوم که بعضی از آمارها صحبت از نود میلیون نفر کشته می کنند و بسیاری از کشورها و سه چهارم اروپا با خاک یکسان شدند و انصافا این پدرو پسر چه آدمهای بلندنظر و سهل گیر و به قول خارجی ها کولی بودند که چنین دیدی به زندگی داشتند !

باسلام خدمت آقا سهیل عزیز و تشکر از اظهار نظرتان بازی با عقاید و سرنوشت مردم برای نورعلی الهی و پدرشان جهت اهداف و مقاصد خودشان از فوتبال دوستانه‌ای که بیان کردید، راحت‌تر بلکه بی‌اهمیت تر بوده است. خدای منّان را شکرگذار باشید که چنین افتخاری نصیبتان نشد. اینکه می‌گوید پدر و پسر بلند نظر و سهل گیر بوده‌اند، درست نیست زیرا اینان فریب‌کارانی بوده‌اند که برای منفعت طلبی خود، حاضر به انحراف کشاندن عقاید مردم ساده دل شده‌اند.

اما بدانید و آگاه باشید که اصولا چایی برای ما ایرانی ها یک چیز جدید است و درایران به طور عادی و روزمره قهوه صرف می شد و واژه قهوه خانه از آن زمان یادگار مانده و من وقتی بچه بودم در مراسم ختم رسم بود که قهوه می دادند (قهوه ترک) و قهوه قجری را هم لابد شنیده اید . منتهی انگلیسی ها که با فتح هندوستان به منبع عظیمی چائی دست پیدا کردند اول ۷ودشان چایی خور شدند و بعد ما ایرانی ها را به طرز فجیعی مبتلا به چائی کردند و قهوه چنان از یاد ما رفت که الان هرکسی قهوه بخورد فکر می کنیم غرب زده است ! که البته عکس آن درست است و ما چایی خورها غرب زده هستیم ! فی الواقع اهالی ملعون جزیره انگلیس از لحاظ مصرف سرانه چایی اولین رتبه را در جهان دارند و اگر چایی را از انگلیسی ها بگیرید بعد از یک هفته همگی از شدت خماری روانه آن دنیا خواهند شد . پی نوشت : ظاهرا نام یکی از دوستان خواننده در این سایت هم سهیل است و لاجرم برای جلوگیری از اشتباه ما هم پسوندی بعد از اسم خودمان گذاشتیم که چرندیات ما با فرمایشات ایشان مخلوط نشود .

سلام و درود خدمت آقا سهیل چپ دست: در اینکه استعمار قرن‌ها سعی داشته و در مواردی متاسفانه توانسته است جامعه ایران را به سمت مقاصد خود منحرف سازد بحثی نیست، بحث در این است که خاندان الهی برای پیشبرد مقاصد خود که در حال حاضر با استعمار غرب هم هماهنگ است، عقاید مردم ساده دل را به انحراف می‌کشاند و در مطالب مذکور اشاره به یکی از خود سری‌ها ایشان شده است. از اینکه دقت کردید که سخنان (زیبای) شما، با دوست دیگر تفکیک شود تشکر می‌کنم.

با سلام و ارادت جالب تر از همه این است که پیروان ایشان همه خود را روح های برتر میبینند که در این مسیر با وی همراه و همنظر شدند ، و جالب اینجاست کسانی که خود اهل حق یا سرسپرده استادشان مینامند همگی وقتی از پاکی میخواهند صحبت کنند و اولین ملاک پاکی را نخوردن چایی میدانند . خیلی دوست دارم زنده باشم و ببینم که دست مینو و بهرام الهی رو شده گرچه مریدان آنها کاملا چشمان خود را به همه چیز بسته اند و هر چه به خوردشان داده اند را چشم بسته قبول کردند .

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.