استناد به روایات ضعیف برای تحریم عزاداری

  • 1397/01/08 - 00:13
پیروان وهابیت برای پر نشان دادن دست خود به عنوان ادلّه‌ی حرمت عزاداری به روایاتی از کتب شیعه نیز استناد می‌جویند تا چنین تصور شود که گویا اهل‌بیت نیز در برابر گریه و عزاداری موضع گرفته و آن را تحریم نموده‌اند که این روایات یا بدون سند و یا ضعیف‌السند هستند و حتی اگر سند هم داشته باشند ناظر به عزاداری‌های جاهلی است.

پیروان وهابیت برای پر نشان دادن دست خود به عنوان ادلّه‌ی حرمت عزاداری به روایاتی از کتب شیعه نیز استناد می‌جویند تا چنین تصور شود که گویا اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) نیز در برابر گریه و عزاداری موضع گرفته و آن را تحریم نموده‌اند که این روایات یا بدون سند و یا ضعیف‌السند هستند و حتی اگر سند هم داشته باشند، ناظر به عزاداری‌های جاهلی است؛ به عنوان نمونه روایتی که از امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) نقل می‌شود که آن حضرت از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل فرمود: «سه چیز از اعمال جاهلیت است و همواره مردم به آن دچار هستند تا قیامت برپا گردد: درخواست باران از ستارگان؛ طعن در حسب و نسب‌ها؛ نوحه‌سرایی برای مردگان.»[1]

پاسخ: این روایت در هر کتابی ذکر شده به صورت مرسل و بدون سند ذکر شده و به همین‌رو از اعتبار ساقط می‌گردد؛ چنان‌که برای نخستین بار در کتاب «دعائم الإسلام» اثر ابوحنیفه محمد بن نعمان مشهور به ابوحنیفه‌ی شیعی آمده که به خاطر وجود روایات مرسل در آن از اعتبار بالایی برخوردار نیست و دیگران هم به صورت مرسل از این کتاب نقل کرده‌اند. این روایت در صدد بیان حرمت نوحه‌سرایی جاهلی است که همه‌ی علمای شیعه بر حرمت و بطلان چنین عزاداری اتفاق نظر دارند؛
چنان‌که مرحوم علامه‌ حلی می‌گوید: «همه‌ی علمای شیعه اتفاق نظر دارند که نوحه‌سرایی به باطل، حرام است؛ هم‌چنین همه‌ی علما بر جواز و مشروعیت نوحه‌سرایی به حق اجماع و اتفاق نظر دارند.»[2]

بنابراین به اجماع همه‌ی فقهای شیعه، نوحه‌سرایی‌های باطل، هم‌چون خراش انداختن به صورت، پاره کردن لباس، چاک دادن یقه، به زبان آوردن جملات اعتراض گونه و کفرآمیز از مصادیق عزاداری جاهلیت، حرام، خلاف شرع و باطل می‌باشد. علامه مجلسی نیز در کتاب شریف «بحار الانوار» پس از اشاره به این‌گونه روایات می‌گوید: «در دوران جاهلیت، چون کسی از دنیا می‌رفت، همراه با شمردن جرم‌هایی هم‌چون آدم‌کشی و جنایت برای او نوحه‌سرایی کرده و چنین می‌پنداشتند که این‌ها خصلت‌های خوبی است، در حالی‌که آن میّت به خاطر همین جرم‌ها در عذاب بود.»[3]

پی‌نوشت:

[1]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 79، ص 101.
[2]. منتهی المطلب، علامه حلی، مجمع البحوث الإسلامیة، مشهد، ج 7، ص 423.
[3]. بحار الأنوار، علامه مجلسی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، ج 79، ص 108.

تنظیم و تدوین

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.