نقد اعتقاد شیخیه پیرامون جسم پیامبر

  • 1396/10/26 - 00:36
پیشوایان شیخیه معتقدند که پیامبر، جسمی غیرقابل دیدن داشته و همچون روحی منجمد بوده است. این درحالیست که: 1. اگر چشم‌ها نمی‌توانستند پیامبر را ببینند، پس مردم چه می‌دیدند؟ 2. اگر قرار می‌بود جسم پیامبر این‌گونه باشد، پس بهتر نبود ملائکه به جای ایشان فرستاده شوند؟ 3. قرآن صراحتاً پیامبر را در مسائل بشری مانند دیگر انسان‌ها معرفی می‌کند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله مسائلی که پیشوایان مسلک شیخیه را از جمهور شیعیان امامیه جدا می‌سازد، اعتقاد خاص آنان نسبت به وجود جسمی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌باشد. چرا که آنان جسمی بسیار لطیف و غیرقابل دیدن، همچون «روحی منجمد» برای شخص پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) متصور هستند.[1]
همچنان که کاظم رشتی در تبیین ماهیت جسمی پیامبر گفته است: «قال الشیخ... إعلَم أن أجسادَهُم و أجسامَهُم فی غایَةِ اللطافَة بحیث لاتُدرکُها الأبصار و البَصائر [2]؛ شیخ احمد احسایی گفته است... بدان که اجساد و اجسام اهل‌بیت (علیهم السلام) در نهایت لطافت می‌باشد؛ به حیثی که چشم‌ها آنان را نمی‌بینند». محمد کریم‌خان کرمانی نیز در تشریح این اعتقاد شیخیه می‌گوید: «حضرت خاتم النبیین (صلّی الله علیه و آله) به اجماع مسلمانان، اشرف و ارفع و الطف خلق خداست و نزدیک‌ترین خلق است. اگر بگوید من بشری هستم مثل شما، راست گفته است؛ جسم است، ولکن به چشم در نمی‌آید. نمی‌بینی که آتش و هوا جسم‌اند، ولی به چشم در نمی‌آیند؟».[3]
اما در پاسخ به این ادعای پیشوایان شیخیه خواهیم گفت:
اولاً: آیه‌ی «لَا تُدْرِكُهُ الْأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصَارَ ۖ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ [انعام/103]؛ او را هیچ چشمی درک ننماید و او همه بینندگان را مشاهده می‌کند و او لطیف و نامرئی و (به همه چیز خلق) آگاه است»؛ که کاظم رشتی در توصیف ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) به مضمون آن اشاره کرده، مختص خداوند است و نمی‌توان آن را به اهل‌بیت (علیهم السلام) تسری داد.
ثانیاً: اگر چشم‌ها نمی‌توانستند پیامبر را ببینند، پس مردم چه می‌دیدند؟ دوست و دشمن از رفتار و شکل و شمایل چه کسی در نقل‌ها و روایات صحبت کرده‌اند؟! و به راستی چگونه کفار به آن حضرت آزار جسمی می‌رساندند، تا جایی که ایشان فرمودند: «ما أوذيَ نبيُ مثل ما أوذيت [4]؛ هیچ پیامبری مانند من اذیت نشد».
ثالثاً: اگر قرار می‌بود جسم پیامبر این‌گونه باشد، پس بهتر نبود ملائکه به جای ایشان فرستاده شوند؟! در حالی که قرآن کریم تأکید می‌کند که پیامبران مثل دیگر مردم غذا می‌خورند و حرکت می‌کنند: «وَقَالُوا مَالِ هَٰذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الْأَسْوَاقِ... [فرقان/7]؛ و گفتند: چرا این پیامبر غذا می‌خورد و در بازارها راه می‌رود؟!...».
رابعاً: قرآن صراحتاً پیامبر را در مسائل بشری مانند دیگر انسان‌ها معرفی می‌کند: «قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ... [کهف/110]؛ بگو: من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی می‌شود...». حال آن‌که کریم‌خان کرمانی از یک‌سو اعتراف به جسمانیت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) داشته و از سویی دیگر مدعی می‌شود که پیامبر خصوصیات جسمی بشر را ندارد! و این تناقض‌گویی آشکار است.

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک: محمد کریم خان کرمانی، ارشاد العوام، ج 1، ص 435.
[2]. جمعی از نویسندگان، فرقه‌های انحرافی، قم: مرکز تخصصی مهدویت، 1395، ص 59، به نقل از: رساله شرح السمات، ص 68.
[3]. محمد کریم خان کرمانی، ارشاد العوام، ج 3، ص 183.
[4]. علامه مجلسی، بحارالأنوار، تحقيق: سيدابراهيم الميانجی، محمدباقر بهبودی، دارالاحیاء التراث، 1403 ق، ج 39، ص 56.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.