ابهام، در نوشتههای پائولو
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحثی که پائولو کوئلیو در داستانهایش به آن پرداخته، مسئله «افسانهی شخصی» است. برداشتهای متعددی میتوان گرفت، ولی آنچه مهم بهنظر میرسد این است که پائولو بر این باور است که هدف از آفرینش، رسیدن اشخاص به آرزوهای خود است و اینگونه است که بنده به خدا تقرب مییابد. اساسیترین سؤالی که معنويت کوئيلو را به ابتذال میکشاند، اين است که چگونه انسان با تجلی رؤیاهایش به خدا وصل میشود؟ بهراستی چه دليلی وجود دارد که با تحقق رؤیاهای کودکی، خداوند از انسان راضی شود و در ادامه به رتبهی «شهود و اشراق» واصل شویم؟ چه اطمينانی وجود دارد که هدف هستی با تحقق رؤیاها به سرانجام رسيده و خداوند رضايتش را به تعقيب رؤیاها منوط نموده است؟ آيا واقعاً پرداختن به آرزوها و اميال، انسان را به خدا سوق میدهد؟ آنچه جداً دهشتناک مینمايد و عرفان ترويجی کوئيلو را به يک سراب تبديل میکند و پایههای آن را بهسان خانه عنکبوت سست و بیاساس میسازد «پيوند زدن رضايت حق به اميال و هواها و رؤياهای زمان کودکی» است.
پینوشت:
نقد اندیشههای معنوی کوئلیو، حمزه شریفیدوست، بینا، 1395.
افزودن نظر جدید