عین القضات همدانی بزرگترین مدافع شیطان
شیطان در بین برخی از بزرگان صوفیه از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است و کسانی همچون حلاج و غزالی از سینهچاکان شیطان به شمار میآیند و او را سید الموحدین معرفی کردهاند، ولی عین القضات همدانی بیشتر از همه صوفیان، سنگ شیطان را به سینه زده است و او را معلم فرشتگان دانسته و کسی از اسرار او آگاه نشد.
بسیاری از بزرگان نامدار صوفیه قدیم همچون حلاج، خرقانی، غزالی با تعاریف و تعابیر مختلف از شیطان دفاع کرده و او را پاک و مطهر جلوه دادهاند. مثلاً احمد غزالی اولین دشمن خداوند متعال را «سید الموحدین» لقب میدهد! [احمد غزالی، مجموعه آثار فارسی، ص 60]
عین القضات همدانی بیشتر از همه بزرگان صوفیه سنگ شیطان را به سینه زده و خطای شیطان را نادیده گرفته و برای تخطئه کردن عمل وی میگوید: «گیرم که خلق را، اضلال ابلیس کند. ابلیس را بدین صفت که آفرید؟ دریغا گناه خود همه از اوست، کسی را چه گناه باشد؟!» [عین القضات همدانی، تمهیدات، ص 188] در اینجا عین القضات گناه شیطان را (نعوذبالله) از خود خداوند متعال میداند، زیرا شیطان را آفریدهای به شمار آورده است که خداوند متعال این صفت را در او قرار داد و باعث شد به عشق خداوند متعال مرتکب این گناه شود.
عین القضات، شیطان را معلم ملائکه و مظهر جلال خداوند متعال معرفی کرده است [عین القضات همدانی، تمهیدات، ص 212 و 213] و گناه و تمرد او را از اسرار الهی دانسته که درک آن برای کمتر کسی امکان دارد و میگوید: «در کل، وجود کسی که بتواند حدیث ابلیس را بشنود، چه برسد به فهمیدن اسرارش، بهغایت عزیز است... و کجا شخص عوام میفهمد حدیث کسی که خواص خواص، بوی خاک قدم وی نشنیدند.» [احمد غزالی، مجموعه آثار فارسی، ص 416 و 417]
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بحث بیگناهی و اعتذار ابلیس در بین بعضی از فرق انحرافی بحثی رایج است، که فرق صوفیه نیز از این امر مستثنی نیستند. بحث اعتذار ابلیس و تطهیر و تقدیس آن از تصوف قدیم تا به حال، ساری و جاری بوده است و بسیاری از بزرگان نامدار صوفیه همچون حلاج، خرقانی، غزالی... همواره به دنبال دفاع از شیطان بودهاند، بهعنوان مثال احمد غزالی اولین دشمن خداوند متعال را «سید الموحدین» لقب میدهد! [1] و کسی که شیطان را موحد نداند، او را کافر و زندیق خوانده است! [2] اما در بین صوفیان قدیم، عین القضات همدانی بیشتر از همه بزرگان صوفیه سنگ شیطان را به سینه زده است و با تعاریف و تعابیر مختلف از شیطان دفاع کرده و او را پاک و مطهر جلوه داده است.
عین القضات با نادیده گرفتن خطای شیطان و برای تخطئه کردن عمل وی میگوید: «گیرم که خلق را، اضلال ابلیس کند. ابلیس را بدین صفت که آفرید؟ دریغا گناه خود همه از اوست، کسی را چه گناه باشد؟!» [3] عین القضات همدانی خطا و گناه شیطان را نعوذبالله از خود خداوند متعال میداند، زیرا شیطان را آفریدهای به شمار آورده است که خداوند متعال این صفت را در او قرار داد و باعث شد به عشق خداوند متعال مرتکب این گناه شود. [4] عین القضات همچنین شیطان را معلم ملائکه معرفی میکند، [5] زیرا معتقد است که شیطان به ملائکه درس عشق و فداکاری و توحید داده است. اما عین القضات به همین بسنده نکرد و اولین دشمن خدا و بزرگترین دشمن تمام انسانها را همردیف و همشأن بهترین مخلوقات عالم، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قرار داده، چراکه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را مظهر جمال و ابلیس را مظهر جلال ذات حق میشمرد. [6] ولی در حقیقت، شیطان رانده شده کجا و پیامبر رحمة للعالمین کجا که نور وجودش اول مخلوق عالم است.
عین القضات شیطان را مورد احترام بزرگان خود میداند و مینویسد: «از خواجه احمد غزالی شنیدم که هرگز شیخ ابوالقاسم گرکانی نگفت ابلیس، بلکه چون نام او میبرد میگفت: «آن خواجهٔ خواجگان و آن مهتر (سرور) مهجوران». [7] اما عین القضات، با رازآلود خواندن خطا و تمرد شیطان از خداوند متعال و عرفانی خواندن این گناه، آنچنان مقام والا و جایگاه عالی برای ابلیس قائل میشود که سخن از ابلیس را "حدیث مردان" میداند، که با کودکان نابالغ نمیتوان در میان نهاد. [8] همچنین میگوید: «در کل، وجود کسی که بتواند حدیث ابلیس را بشنود، چه برسد به فهمیدن اسرارش، بهغایت عزیز است... و کجا شخص عوام میفهمد حدیث کسی که خواص خواص، بوی خاک قدم وی نشنیدند.» [9] او با اسرار گونه خواندن این مسئله تعقل و تفکر را از مریدان صوفیه سلب کرده و اینطور در اذهان آنها القاء کرده است که بسیاری از بزرگان نیز از فهم و درک این سرّ عاجزند. در حالی عین القضات، از شیطان بهعنوان بزرگترین موحد یاد میکند و به دنبال دفاع از او برمیآید که خداوند متعال او را دشمن تمام انسانها معرفی کرده و میفرماید: «إِنَّ الشَّیطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِینٌ [یوسف/5] همانا شیطان، برای انسان دشمنی آشکار است.» از ائمه اطهار (علیهم السلام) نیز روایات زیادی در باب پلیدی و دشمنی شیطان با خداوند متعال و انسانها واردشده، چنانچه پیامبر گرامی اسلام (صلیالله علیه و آله و سلم) میفرمایند: «اِتَّخِذِ الشَّیطانَ عَدُواًّ فَاِنَّ اللهَ تعالی یقُولُ اِنَّ الشَّیطانَ لَکم عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُواًّ [10] تو شیطان را دشمن خود بدار. پس بهدرستی که خدای متعال میفرماید: همانا شیطان دشمن شما است شما هم او را دشمن بدارید.»
درواقع دفاعیات عین القضات همدانی از شیطان، نتیجه دور بودن از قرآن و خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) است، که دور شدن از این دو گوهر سنگین، ثمرهای جز وارد شدن در زمره یاران شیطان و گمراهان و منحرفین ندارد. در حقیقت عین القضات همدانی و دیگر اقطاب صوفیه به خاطر تکیه بر منابع بزرگان صوفیه و بهره نبردن از کلام وحی دچار این ضلالت و گمراهی شدهاند.
پینوشت:
[1]. غزالی، احمد بن محمد، مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، به کوشش احمد مجاهد، نشر دانشگاه تهران، 1376، ص 60
[2]. ابن جوزی، ابوالفرج، تلبیس ابلیس، ترجمه علیرضا ذکاوتی قراگزلو، باب دهم، نشر دانشگاه تهران، 1368، ص 68
[3]. عینالقضات همدانی، عبدالله، تمهیدات، بهکوشش عفیف عسیران، تهران، 1341 ش، ص 188
[4]. همان، ص 229
[5]. عین القضات عبدالله، نامههای عین القاضات همدانی، مصحح منزوی علینقی، ناشر منوچهری، تهران، 1362، ج 2، ص 417
[6]. عینالقضات همدانی، عبدالله، تمهیدات، بهکوشش عفیف عسیران، تهران، 1341 ش، ص 212-213
[7]. غزالی، احمد بن محمد، مجموعه آثار فارسی احمد غزالی، به کوشش احمد مجاهد، نشر دانشگاه تهران، 1376، ص 61
[8]. همان، ج 2، ص 143
[9]. همان، ص 416-417
[10]. علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، تحقیق سید جواد علوی، نشر دارالکتب اسلامیه، تهران، 1362 ه.ق، ج ۷۷، ص ۱۰۵
دیدگاهها
جمال الدین اسد آبادی
1404/01/24 - 11:11
لینک ثابت
خداوند حکیم در قرآن مجید
صفحهها
افزودن نظر جدید