وجه اشتراک مخالفان ابن تیمیه

  • 1395/11/27 - 15:35

برخوردهای غیر منطقی ابن تیمیه با مخالفانش و شتاب‌زدگی و نقد و رد متعصبانه، و از طرفی حجم عظیم نوشتار و به کارگیری اصطلاحات در آثار وی  باعث شده است نتوانیم نظمی را در دستگاه اندیشه‌ای ابن تیمیه مشاهده کنیم. از این رو  مخالفان وی نیز متفاوتند. وجه جمع ایشان این است که همگی معتقدند وی علم و عقلانیت را توأمان ندارد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ ابن تیمیه شخصیت جنجالی سلفیان است. اندیشه‌های وی در گذر ششصد‌سال در گوشه کتاب‌خانه‌ها خاک می‌خورد و چندان اهمیتی نداشت تا این‌که در قرن یازدهم هجری توسط ابن عبدالوهاب زنده و دوباره ترویج شد.

از همان ابتدا وی مخالفانی داشت و هر کدام به نوعی با وی مخالفت می‌کردند. مخالفان وی از جهت عالم دانستن و ندانستن وی چند دسته هستند.
ابن حجر درباره او می‌گوید:
«مردم در مورد ابن تیمیه دیدگاه‌های مختلفی دارند؛ گروهی به سبب آن‌چه او در رساله‌ی حمویه و واسطیه گفته است، و برای خدا دست و پا و ساق و صورت ذکر کرده است و گفته است که خداوند بر عرش نشسته است، او را از مجسمه می‌دانند، گروهی به علت عقیده‌ی وی نسبت به عدم مشروعیت استغاثه و توسل به پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، او را زندقه می‌شمارند و این امر را بی‌حرمتی و تنقیص پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می‌دانند، تا آن‌جا که برخی، همانند «نور البکری» وی را واجب القتل می‌دانست؛ دسته‌ای دیگر، او را به سبب آن‌چه به علی (علیه السلام) نسبت داده است، منافق می‌شمارند؛ عقایدی مانند این‌که علی (علیه السلام) فردی ناتوان بوده و یا از سوی دیگر، قدرت طلب بوده است و برای رسیدن به قدرت تلاش بسیاری کرد، اما ناکام ماند؛ و او برای ریاست و قدرت جنگید نه برای دین! او عاشق ریاست بود و مانند این کلمات؛ ابوبکر در هنگام اسلام آوردن، مرد کاملی بود و با آگاهی ایمان آورد، در حالی‌که علی (علیه السلام) کودکی بیش نبود و کودک اسلامش صحیح نیست. دلیل این گروه بر نفاق ابن تیمیه، حدیث پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است که نسبت به علی (علیه السلام) فرمود، (یا علی لا یبغضک الا منافق.) ای علی! کسی بر تو بغض ندارد، مگر منافق.»[1]

گروهی دیگر بر توانایی‌های علمی وی اعتراف دارند، ولی وی را از لحاظ اتکا نکردن به استدلالات عقلی و داشتن دیدگاه‌های ضد و نقیض و یا مخالفت‌هایش با قضایایی که نزد عموم مشهور است، از جهات عقلانیت مورد خدشه قرار می‌دهند.
«نبهانی» از قول صفدی می‌گوید: «کان الشیخ الامام العالم العلامة تقی الدین احمد ابن تیمیه (رحمه الله تعالی) علمه متسع جداً الی الغایة و عقله ناقص یورطه فی المهالک و یوقعه فی المضایق.[2] امام ابن تیمیه عالمی علامه بود که علمش بسیار وسیع و در عین حال عقلش ناقص بود، به طوری‌که وی را در ورطه مهالک و تنگناها قرار می‌داد.»
حافظ ولی الدین عراقی نیز می‌نویسد: «شیخ تقی الدین ابن تیمیه علمش از عقلش بیش‌تر بود، اجتهادهای وی در برابر اجماع مسلمین، به شصت مورد می‌رسد.»[3]

دسته‌ای از عالمان اهل‌سنت نیز وی را اصولاً شخصیت منحرفی می‌دانند، از این بین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
«بدربن جماعة» قاضی شافعیه؛ «شهاب الدین جهبل»، قاضی مالکیه؛ «محمد بن جریری انصاری»، قاضی حنفیه؛ «احمد بن عمر مقدس حنبلی»، قاضی حنبلیان، علمای تمامی مذاهب با وی مخالف بودند.[4]
با توجه به برخوردهای غیر منطقی ابن تیمیه با مخالفانش و شتاب‌زدگی و نقد و رد متعصبانه، نمی‌توان نظمی را در دستگاه اندیشه‌ای ابن تیمیه مشاهده کرد و لذا مخالفان وی نیز هر یک به نوعی وی را مورد نقد قرار داده‌اند. اما وجه جمع همه ایشان این است که ابن تیمیه شخصیتی است که علم و عقل را توأمان ندارد. گاهی علم دارد و گاهی عقل را کنار می‌نهد.

پی‌نوشت:

[1]. ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج 1 ص 155،بیروت، انتشارات دار الفکر، 1425ق
[2]. یوسف بن اسماعیل النبهانی،  شواهد الحق، ص69، بی‌تا، بی‌نا..
[3]. محمود السید الصبیح، اخطاء ابن تیمیة فی حق رسول الله صلّ الله علیه و آله و اهل بیته علیهم السلام، ص20، دار الرکن و المقام، قاهره،2003.
[4]. تقی الدین حصنی، «دفع شبهة من شبه و تمرد»، ص 70 تا71، مکتبه الازهریه للتراث، مصر ، بی‌تا.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.