قواعد سلفی جهادی برای حذف مخالفان

  • 1395/09/14 - 10:06
جریان فکری اخوانی بعد از مرور چند دهه از مسیر خود منحرف و به گروه‌های چریکی و مبارزان مسلحی تبدیل شد که بعدها جریان‌های سلفی از دل آن‌ها بیرون آمد. جریان‌های غیر اسلامی که به نام اسلام و با تأسیس قوانینی به‌ظاهر اسلامی به هدم و نابودی مسلمانان اقدام می‌کنند. این قواعد بیشتر ناظر به حذف مخالفان این جریان‌ها است

پایگاه جامع فرق ادیان و مذاهب_ جریان فکری اخوانی بعد از مرور چند دهه از مسیر خود منحرف و به گروه‌های چریکی و مبارزان مسلحی تبدیل شد که بعدها جریان‌های سلفی از دل آن‌ها بیرون آمد. جریان‌های غیر اسلامی که به نام اسلام و با تأسیس قوانینی به‌ظاهر اسلامی به هدم و نابودی مسلمانان اقدام می‌کنند. این قواعد بیشتر ناظر به حذف مخالفان این جریان‌ها است.
یکی از تلاش‌های متفکرین سلفی جهادی مانند عبدالسلام فرج، تطبیق حاکمان امروزی بر حاکمان کافر پیشین در جامعه اسلامی است. عبدالسلام فرج با تطبیق اوصاف اشغال‌گران مغول که با زور سرنیزه بر کشورهای اسلامی حاکم شدند، بر حکام کشورهای اسلامی، مقدمه کافر دانستن حاکمان امروزی را فراهم می‌کند. نتیجه کافر بودن حاکم نیز بسیار روشن است. جهاد در مقابل ایشان واجب شرعی است و باید به هر روش ممکن ایشان را حذف کنیم.[1]
صالح سریه از مهم‌ترین شخصیت‌های سلفی جهادی است. او نیز همین روش را در اندیشه‌های خود دارد و تلاش می‌کند با تأسیس قواعد جدید به حذف فیزیکی مخالفان خود اقدام کند.

قاعده اول: هر نوع قانون‌گذاری و تشکیلات وضع قانون به معنی حذف قانون الهی و مقدمه کفر است؛ او معتقد است ایمان به خداوند مقتضی پذیرش نظام و شریعت الهی است و باید برنامه زندگی را از شریعت گرفت و مقابله با این شریعت خود نمونه‌ای از کفر است. هر تلاشی برای برنامه‌ریزی می‌تواند نشان‌دهنده کفر باشد.[2]
قاعده دوم: التزام به بعض دین کفر است؛ حاکمان و سیاست‌مداران اسلامی بخشی از دین را که برایشان مفید است، می‌پذیرند و بعض دیگر را اجرا نمی‌کنند و این یعنی کفر، و مسلمان به تمام دین ایمان دارد.[3]
قاعده سوم: عدم التزام زبانی و عملی در کفر یکسان است.
ایمان شامل سه رکن است. باور قلبی، اقرار زبانی و التزام عملی؛ با از بین رفتن هر قسمت از این ارکان سه‌گانه شخص کافر می‌شود؛ یعنی لازم نیست شخص به کفر تصریح کند، همین‌که در دل و یا در عمل اعمال خلاف اسلام داشته باشد، کافر است، مانند حاکمان اسلامی که به عدم التزام به قوانین اسلامی شهره هستند [4]
قاعده چهارم: همکاری با کافر هم کفر است.
هر کس با کفار و صلیبیون همکاری کند، کافر است. این اندیشه‌ در شخصیت‎های برجسته سلفی نیز بروز داشت. اسامه بن‌لادن با توسعه‌ی مفهوم کفر، هر حاکمی را که با دولت‌های غیرمسلمان همکاری کند، کافر دانسته و قیام علیه او را واجب می‌دانست.[5]

با این قواعد تقریباً هیچ حاکم و سیاست‌مداری از تیغ تکفیر در امان نیست. این قواعد مقدمه‌ای برای از بین بردن حکام اسلامی است. البته در برخورد با حکام اسلامی باید از انحرافات آن‌ها جلوگیری کرد، ولی با برهم زدن نظم اجتماعی و ایجاد شورش و قیام‌های مسلحانه‌ی کور، جز خرابی برای جامعه چیزی باقی نمی‌ماند.

پی‌نوشت:

[1]. عبدالسلام فرج، محمد، فریضة الغائبة، ص11-13، قاهره، بی‌نا، 1981م.
[2]. رفعت، سید احمد، النبی المسلح، ج1، ص44-49، لندن، ریاض الریس للکتب والنشر، 1991.
[3]. همان.
[4]. همان.
[5]. سید قطب، معالم فی الطریق، ص92، قاهره: الاتحاد الاسلامی العالمی، بی‌تا.
 بن لادن، اسامه، النزاع بین حکام آل سعود والمسلمین، ص2، در: سایت منبر التوحید والجهاد.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.