برخی از تفاوت‌های عارف و صوفی

  • 1395/09/13 - 20:28
باوجود شباهت‌هایی که میان عرفان و تصوف وجود دارد، گاهی در مورد امری از امور اشتباه حاصل‌شده و فرد در تشخیص عرفان و تصوف به خطا می‌افتد. باید دانست یکی از دلایلی که شباهت‌های بسیاری بین عرفان و تصوف وجود دارد، ریشه دینی واحدی است که در میان عرفان و تصوف وجود دارد. چرا که هر یک از عرفان و تصوف در دامان اسلام پدید آمده است و به رشد رسیده‌اند و اتفاقاً همین امر است که موجب برخی تشابهات میان این دو شده است.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ باوجود شباهت‌هایی که میان عرفان و تصوف وجود دارد، در برخی از موارد در مورد امری از امور اشتباه حاصل‌شده و فرد در تشخیص عرفان و تصوف به خطا می‌افتد. باید دانست یکی از دلایلی که شباهت‌های بسیاری بین عرفان و تصوف وجود دارد، ریشه دینی واحدی است که در میان عرفان و تصوف وجود دارد. چراکه هر یک از عرفان و تصوف در دامان اسلام پدید آمده است و به رشد رسیده‌اند و اتفاقاً همین امر است که موجب برخی تشابهات میان این دو شده است. مثلاً برخی از شباهت‌هایی که میان این دو وجود دارد را می‌توان به اصل توحید و نبوت و ولایت و معاد و عدل را نام برد. از میان آموزه‌های اسلامی نیز آنچه را که میان عارف و صوفی یکسان است می‌توان به کتاب خداوند و برخی آموزه‌های اشتراکی میان آن دو همانند ادای فرایضی همچون نماز و روزه و پرداخت حقوق شرعی و... نام برد. اما در این میان تفاوت‌هایی نیز میان عارف و صوفی وجود دارد که ممکن است این تفاوت‌ها همگی در یک شخص جمع شود و ممکن هم هست که همگی به‌صورت یکجا در یک شخص جمع نگردند. بدین منظور در این مجال به بیان برخی از تفاوت‌ها میان عارف و صوفی می پردازیم.
1. عارف نسبت به شریعت اهتمام بیشتری دارد:
آنچه در دستورات شرع از همه مهم‌تر است و به آن سفارش زیادی شده است، انجام تکالیف شریع مقدس اسلام یا همان تکالیف شرعی است. با این وجود در میان صوفیه کسانی هستند که انتظار دارند بدون انجام فرامین الهی به مقام قرب الهی نائل آیند، غافل از آنکه تنها راه رسیدن به قرب الهی تقید به احکام شریعت است. یعنی نمی‌شود خدا را دوست داشته باشیم، ولی فرامین او را انجام ندهیم. یعنی بخواهیم به خدا برسیم، ولی از راه‌هایی که خداوند برای رسیدن به مقام قرب خود مشخص کرده است، پیروی نکنیم.
در میان گروه‌هایی از صوفیه بی نیازی از شریعت که به آن "استغنای از شریعت" نیز گفته می شود، شایع است. این دسته از صوفیه برخلاف دستوراتی که برخی از بزرگان ایشان مبنی بر تبعیت کامل از مسائل شرعی داده اند، به دستورات شرع عمل نمی‌کنند یا آن‌ها را سبک می‌شمارند. برخلاف این گروه از صوفیه، کسانی که در مسیر عرفان حرکت می کنند، هرگز خود را از انجام فرایض شرعی بی نیاز ندیده و تا آخرین مرحله به فرامینی که موظف به انجام آن هستند، پایبند بوده و هستند. به همین جهت است که برخی از صوفیه مقام یقین را در معنی "یقین" آیه «وَ اعْبُدْ رَبَّکَ حَتَّى یَأْتِیَکَ الْیَقِینُ[سوره حجر، آیه 99] و پروردگارت را عبادت کن تا یقین تو فرا رسد!» با شیعیان اختلاف کرده و مقام یقین را مقام "وصل" دانسته، لذا امر به استغنای از شریعت کرده اند. به همین خاطر صوفیه معتقدند که وقتی انسان به طریقت رسید، شریعت از وی ساقط می شود و هنگامی که خود را وصل به حق یافتند، عبادات را کنار می گذارند. روزبهان مصری می گفت: «بارها به من گفته شد که تو احتیاجی به نماز نداری».[1]
2. در عرفان از سلسله و حزب و گروه خبری نیست، اما در بین صوفیه سلسله و طریقه جایگاه خاصی دارد.
در میان عرفا هیچ خبری از عضویت در سلسله یا طریقت خاصی وجود ندارد و حال‌آنکه اعتبار همه بزرگان صوفیه‌ای که معتقد به سلسله و انتساب به آن هستند، به انتساب به سلسله یا طریقتی از طریقت‌های صوفیه است. بدین طریق است که صوفیان اجازه هدایت مردم را از طریق سلسله خود به امامان معصوم (علیهم السلام) منسوب می‌کنند و همین امر است که امر ایشان را نافذ می‌کند. لذا در اجازه‌نامه‌های خود دراین باره این‌گونه می‌گویند: «اگر کسی اجازه‌اش یداًبِیَد به امام برسد، رهبری و ارشاد او شرعی و قانونی است، والا رشته‌اش قطع‌شده است.»[2]
3. در عرفان استاد نقش و اهمیت خاصی دارد و تنها دلیل بر مراد بودن او پیشی گرفتن علمی معرفتی و عملی او نسبت به سایرین است، اما در صوفیه امروزی چنین چیزی یافت نمی‌شود و قطبیت به‌صورت موروثی اداره می‌شود. برای نمونه در سلسله نعمت اللهی گنابادی یا دیگر سلاسل امر قطبیت نه به دلیل برتری در مرتبه علم با تقوی، بلکه به سبب نسب ادامه می‌یابد و این فرقه‌ها به‌صورت موروثی اداره می‌شوند.[3]
این موارد فقط برخی از تفاوت‌های عرفان و تصوف بود تا تفاوت‌های صوفیه با عرفا از هم تمییز داده شده و مردم بتوانند میان صوفی و عارف فرق بگذارند و آن دو را از هم باز شناسند.

پی‌نوشت:

[1].عبدالرحمن بن احمد جامی، نفحات الانس من حضرات القدس، سخن، 1394، ص 418
[2]. تابنده نورعلی، آشنایی با عرفان و تصوف، چاپ سوم، تهران، حقیقت، 1383، ص 11
[3].برای اطلاع بر این امر ن.ک به کتاب: درآمدی بر تحولات تاریخی سلسله نعمت اللهیه در دوران اخیر، مصطفی آزمایش، حقیقت، تهران.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.