مهمترین علت گسترش تکفیر در جهان اسلام

  • 1395/08/29 - 17:30
مهمترین علل گسترش تکفیر در جهان اسلام زمانی پدید آمد، که علماء و امراء برای پیشبرد اهداف سیاسی خود، وارد مسائل سیاسی شدند. شاید بتوان گفت اولین فردی که تکفیر را از لسان و قلم به وادی عمل کشاند، ابن تیمیه حرانی است. پس از او محمد بن عبدالوهاب با همکاری آل سعود، جنایات بی‌شماری را به جهان اسلام تحمیل کرد.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مهم‌ترین علت گسترش تکفیر در جهان اسلام زمانی پدید آمد، که علماء و امراء برای پیش‌برد اهداف سیاسی خود، وارد مسائل سیاسی شدند.[1] شاید بتوان گفت اولین فردی که تکفیر را از لسان و قلم به وادی عمل کشاند، ابن تیمیه حرانی است. وی در سال 669 قمری، با انجام اقداماتی که در اصل، وظیفه حکومت بود، به همراه تعدادی از یارانش، برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر به خانه‌ها هجوم می‌برد و تمام ظرف‌ها را شکسته و صاحبان خانه‌ها را سرزنش یا دست‌گیر می‌کرد.[2] هم‌‌چنین همراه با عده‌ای از یارانش در ماه رجب سال 704 قمری، صخره‌ای را که در کنار رود قلوط بود و مردم بدان نذر می‌کردند را قطع کرد.[3]
استفاده از احکام تکفیر و جهاد برای پیشبرد منافع سیاسی، منجر به یک مدل افراط گرایی و راهبردی شد، که اوج این تفکر در قرن دوازدهم، توسط محمد بن عبدالوهاب در جزیرة‌العرب رخ داد. شیخ محمد در سال 1158 قمری، با امیر درعیه، محمد بن سعود بیعت نمود، و هر دو با یکدیگر متعهد شدند، که توحید وهابی را در جزیره العرب گسترش دهند،[4] و در اولین اقدام، قبر زید بن خطاب را تخریب کردند و با تسلط بر مکه، محل تولد پیامبر (صلی الله علیه و آله) و قبر و بارگاه حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و قبر بسیاری از صحابه و بزرگان دین را با خاک یکسان کردند، و یا مرتکب جنایت‌های هولناکی در سرزمین‌های مسلمان از جمله احساء، طائف، نجف، کربلا و... شدند.[5]
جریان تکفیر هم‌چنان ادامه دارد و در عصر حاضر رواج و گسترش بیشتری پیدا کرده است. گروه‌ها و جریانات تکفیری زیادی با الگوپذیری از ابن تیمیه، روش تکفیر را سرلوحه اقدامات وحشیانه خود قرار داده‌اند و با تکفیر مسلمانان، جنایات زیادی انجام می‌دهند.

پی‌نوشت:

[1]. عبدالله بلقزیز، الاسلام و السیاسه، دارالبیضاء، چاپ دوم، مغرب، 2008م، ص103.
[2]. محمد ابوزهره، ابن تیمیه حیاته و عصره، آراؤه و فقهه، دارالفکر العربی، قاهره، 1991، ص37.
[3]. ابن کثیر، البدایه و النهایه، دارالفکر، بیروت، 1407ق، ج14، ص33.
[4]. عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، 1417ق، بی‌تا، بی‌جا، ج1، ص138.
[5]. عثمان بن عبدالله بن بشر نجدی، عنوان المجد فی تاریخ نجد، دارالحبیب، ریاض، 1420ق، ص84 و174.

نوسنده: حجه‌الاسلام مجتبی محیطی

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.