آیا گریه کردن بر امام حسین بدعت است؟

  • 1392/08/13 - 12:35
وهابیون می گویند: بعد از شهادت امام حسین ،عبادت جدیدی به نام گریه به دین ما افزوده شده است ، اما آیا دین کامل ، وصله جدیدی را قبول می کند یا این امر بدعت به حساب می آید ؟ در این مقاله به این شبهه پاسخ خواهیم داد .

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وهابیون می گویند:

بعد از شهادت امام حسین ،عبادت جدیدی به نام گریه به دین ما افزوده شده است ، اما آیا دین کامل وصله جدیدی را قبول می کند یا این امر نوعی بدعت در دین محسوب می شود ؟

پاسخ به این ادعا با ذکر چند نکته:

نکته اول:
کسی که به فردی علاقه دارد،دوست دارد علاوه بر ابراز علاقه به او با زبان ، در عمل هم این امر را ثابت کند.
بر خلاف ادعای وهابیت ،گریه بر امام حسین چیز لغو و بیهوده ای نیست، و بلکه گريه بر هر ميتی، امر جدید و حادثي نمي باشد، بلكه از قديم بوده و الآن هم هست. هر ملت و قومي بر فقدان بستگانش گريه مي كند. گريه امري نيست كه آن را شيعه احداث كرده باشد، بلكه با سرشت انسان مرتبط و از مشخصات آدمي و مظهر شديدترين حالات احساسي و عاطفي انسان مي باشد. با گريه انسان اظهار تأثر و تأسف مي كند و علاقه اش را نسبت به محبوب خود ابراز مي نمايد.
قرآن می فرماید:

( قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى )‏(شوری آیه 23)
بگو: «من هيچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمى‏ كنم جز دوست‏داشتن نزديكانم (اهل بيتم‏)
با توجه به این آیه دوست داشتن نزدیکان اهل بیت فقط با زبان ثابت نمی شود بلکه باید  این دوستی را در عمل هم ثابت کرد

نکته دوم:
حضرت یعقوب (علیه السللام) بعد از فراق فرزندش آن قدر محزون بود و گریه می کرد که چشمانش سفید شد و به تعبیر فرزندانش، نزدیک بود خود را هلاک کند:
( قالَ یا أَسَفی‏ عَلی‏ یوسُفَ وَ ابْیضَّتْ عَیناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظیمٌ) ؛(یوسف آیه 84)
و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو می ‏برد (و هرگز كفران نمی ‏كرد)
(قالُوا تَاللَّهِ تَفْتَؤُا تَذْكُرُ یوسُفَ حَتَّی تَكُونَ حَرَضاً أَوْ تَكُونَ مِنَ الْهالِكینَ)؛(یوسف آیه 85)
گفتند: «به خدا تو آن قدر یاد یوسف می‏كنی تا در آستانه مرگ قرار گیری، یا هلاك گردی!

پس چه اشکالی دارد شیعیان برای امام مظلومشان گریه کنند

نکته سوم:
علاوه بر روایات شیعه ، در روایات علمای اهل سنت نیز به مشروعیت گریه کردن اشاره شده است،که به علت اختصار فقط به دو روایت اشاره می کنیم

روایت اول:
حاکم نيشابوري از علماي اهل سنت در کتاب المستدرک علي الصحيحين مي نويسد :

( أخبرنا ) أبو عبد الله محمد بن علي الجوهري ببغداد ثنا أبو الأحوص محمد بن الهيثم القاضي ثنا محمد بن مصعب ثنا الأوزاعي عن أبي عمار شداد بن عبد الله عَنْ أُمِّ الْفَضْلِ بِنْتِ الْحَارِثِ أَنَّهَا دَخَلَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ رَأَيْتُ اللَّيْلَةَ حُلْماً مُنْكَراً قَالَ وَ مَا هُوَ قَالَتْ إِنَّهُ شَدِيدٌ قَالَ مَا هُوَ قَالَتْ رَأَيْتُ كَأَنَّ قِطْعَةً مِنْ جَسَدِكَ قُطِعَتْ وَ وُضِعَتْ فِي حَجْرِي فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) خَيْراً رَأَيْتِ تَلِدُ فَاطِمَةُ غُلَاماً فَيَكُونُ فِي حَجْرِكِ فَوَلَدَتْ فَاطِمَةُ الْحُسَيْنَ (عليه السلام) فَقَالَتْ وَ كَانَ فِي حَجْرِي كَمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) فَدَخَلْتُ بِهِ يَوْماً عَلَى النَّبِيِّ ص فَوَضَعْتُهُ فِي حَجْرِهِ ثُمَّ حَانَتْ مِنِّي الْتِفَاتَةٌ فَإِذَا عَيْنَا رَسُولِ اللَّهِ (صلي الله عليه وآله وسلم) تُهْرَاقَانِ بِالدُّمُوعِ فَقُلْتُ بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا لَكَ قَالَ أَتَانِي جَبْرَئِيلُ (عليه السلام) فَأَخْبَرَنِي أَنَّ أُمَّتِي سَتَقْتُلُ ابْنِي هَذَا وَ أَتَانِي بِتُرْبَةٍ مِنْ تُرْبَتِهِ حَمْرَاء .(1)

ام الفضل دختر حارث روزى حضور رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) شرفياب شده عرضه داشت ديشب خواب وحشتناكى ديدم .
آن حضرت فرمود : خواب خود را بگو .
عرض كرد خواب عجيبى است كه از اظهار آن خوددارى مى ‏كنم .
فرمود : در عين حال باز هم خوابت را نقل كن .
عرض كرد : در خواب ديدم مانند آن كه قطعه از بدن شما جدا شد و در دامن من افتاد .
رسول خدا فرمود : خواب بسيار خوبى ديدى .
به زودى فاطمه (عليها السلام) فرزندى خواهد آورد و آن فرزند در دامن تو خواهد بود و چون حسين (عليه السلام) متولد شد آن حضرت در دامن من قرار گرفت .روزى همچنان كه حسين (عليه السلام) در دامن من بود به  رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) وارد شدم . حضرت نگاهى به حسين نمود و ديدگانش اشك آلود شد .
عرضه داشتم پدر و مادرم فداى شما باد چرا گريستيد ؟
فرمود : هم اكنون جبرئيل بر من نازل شد و خبر داد امت من به زودى همين فرزند مرا شهيد می ‏كنند و خاكى از خاك سرخ رنگ او را براى من آورد .

روایت دوم:
ذهبي مي گويد با مرگ ابن جوزي بازارها تعطيل و جمعيت زيادي اجتماع كردند. آن روز، روز باشكوهي بود، مردم از روي اندوه خود را به آب مي انداختند و در مرگ او اندوهگين بودند... ما در كنار قبرش به برپايي عزا پرداختيم و سخنراني كرديم، جمعيت عظيمي حضور داشت و سوگواري مي كرد(2)

نکته چهارم :
علاوه بر روایات فوق اخبار و روایات بسیاری به ما رسیده که در آن ها پیامبر اکرم و اهل بیت علیهم السلام قبل و بعد از شهادت امام حسین علیه السلام بر مصیبت آن حضرت می گریستند، ضمن اینکه پاداش و ثواب بسیار بزرگی از نبی اکرم برای گریه کنندگان بر امام حسین علیه السلام وعده داده شده که همه اینها حاکی از جایگاه بلند و ارزشمند گریه بر اهل بیت علیهم السلام و جواز آن است که ان شاء الله در مقاله ای دیگر به بررسی و بیان این دسته از روایات می پردازیم .

 

 

 

پی نوشت ها:

(1) المستدرك ، الحاكم النيسابوري ، ج 3 ، ص 176 – 177 و تاريخ مدينة دمشق ، ابن عساكر ، ج 14 ، ص 196 – 197 و البداية والنهاية ، ابن كثير ، ج 6 ، ص 258

(2) الامام شمس الدين الذهبي، سير اعلام النبلاء، بيروت، مؤسسه الرساله، 1413ق، ج18، ص379

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.