هجمه ناجوانمردانه به محمد بن جعفر طیار

  • 1395/07/22 - 15:08
برخی ناجوانمردانه مدعی شدند که یعقوب لیث در مقابلِ محمد بن جعفر طیار جنگید! سپس مدعی شدند که محمد بن جعفر طیار در شوشتر، گنبد و بارگاه دارد. اما یعقوب لیث ندارد! در پاسخ می‌گوییم محمد بن جعفر طیار اولاً از بزرگان دینی بود که به دلیل کرامات و فضائل همواره برای مردم ایران محترم بود. ثانیاً وی ابداً در مقابل یعقوب لیث قرار نداشت. اصلا بین اینها حدود 200 سال فاصله زمانی بود.

بسم الله الرحمن الرحیم

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مدتی است که شایعه‌ای دست به دست در شبکه‌های اجتماعی می‌چرخد، که متن آن چنین است:

یعقوب لیث صفار یکی از آزادگان و فرماندهان وطن‌پرست ایران بود که در هنگام جنگ با لشکر خلیفه عباسی در دزفول به علت بیماری درگذشت. یعقوب لیث با لشکری جنگید که فرمانده آن لشکر متجاوز، محمد بن جعفر بود و این فرمانده هم در این جنگ کشته شد. اکنون قبر این دو نفر چنان تفاوتی با هم دارد که هر کس که تاریخ نداند و نخوانده باشد گمان می‌کند که یعقوب متجاوز به این کشور بود و محمد بن جعفر مدافع. وای بر نادانی ما... اگر وقت کردید و گذرتان به دزفول افتاد حتما به قبر این دو نفر سر بزنید. قبر محمد بن جعفر در غرب دزفول با شکوه و عظمت خاصی همه روزه پذیرای زائرانی است که اجدادشان را به خاک و خون کشیده و به نوامیسشان تجاوز کرده و در شرق دزفول در مسیر جاده شوشتر قبری مخروبه و دورافتاده، قبری که اکثر مردم شهر او را نمی شناسند وجود دارد. در این قبر یکی از شجاع‌ترین، متعصب ترین و وطن‌پرست‌ترین فرماندهان تاریخ این سرزمین یعقوب لیث صفار آرمیده است. ملتی که تاریخ نمی‌خواند محکوم به فناست...

پاسخ:

این اولین بار نیست که نزدیکان و محبین آل محمد، توسط خنّاسان کینه‌توز مورد هجمه قرار می‌گیرند. این رفتار سابقه‌ای 1400 ساله دارد. از روز نخست، بر سر پیغمبر خاکروبه ریختند، همه گونه فحش و ناسزایی را نثار ایشان کردند. اما همه این رفتارها، تنها باعث رشد اسلام شد. پس از پیامبر نیز بر سر اهل بیت او چه بلاها که نیاوردند. سالیانی دراز، علی و آل علی بر منابر لعن می‌شدند، اما نور خدا خاموش نشد. امروز نیز عده‌ای مزدور و برخی نادان، از نسل همان گرگ‌صفتان، خدشه بر چهره آل الله می‌کشند، غافل از اینکه تنها خود را رسوا می‌سازند. آنچه در متن فوق روشن است، تلاش نویسنده برای سوء استفاده از احساسات وطن‌دوستی مخاطبین است.

شخصیت یعقوب لیث

یعقوب لیث، بر اساس اسناد و مدارک تاریخی و آثار باستانی کشف شده (از قبیل سکه‌ها و...) یک مسلمان راسخ و متعصب بود و شدیداً نسبت به شعائر اسلامی پایبند بود و چهره مذهبی او بسیار پررنگ‌تر از چهره ملی او بود.[1] این در حالی است که جماعت کذابِ باستانگرا، هیچ اشاره‌ای به وجهه مذهبی یعقوب لیث نمی‌کنند.

شخصیت محمد بن جعفر طیار

محمد بن جعفر طیار، برادرزاده حضرت علی (ع) و فرزندِ جعفر طیار (پسرعموی پیغمبر) بود. مادر او اسماء بنت عُمَیس نام داشت. محمد بن جعفر در حبشه (در زمان هجرت مسلمین به آن سرزمین) متولد شد.[2] در روایات تاریخی بیان شده است که وقتی خبر مرگ جعفر بن أبيطالب (جعفر طیار) به پيغمبر رسيد، به خانه او رفت و فرمود فرزندان او را بياوريد، در این هنگام محمد (همین محمد بن جعفر) نزد پیغمبر رسید و حضرت او را بر دامن نشانيد و گفت من دوست او در دنيا و آخرتم و این محمد (محمد بن جعفر) به عمويم أبوطالب شبيه است.[3] منابع تاریخی او را شخصیتی صاحب کرامت و فضیلت دانسته اند.

آیا محمد بن جعفر در فتح شوشتر و یا در مقابل یعقوب لیث کشته شد؟!

برخی از شایعه‌سازان و اشخاص مُغرِض، می‌گویند که محمد بن جعفر طیار، در فتح شوشتر -در زمان عمر بن خطاب- حاضر بود و در همان جنگ هم کشته شد! در پاسخ به این جماعت ناجوانمرد بی‌انصافِ، باید بگوییم که بنا بر اسناد موجود، «محمد بن جعفر طیار» پس از عُمَر، با امّ کلثوم ازدواج کرد.[4] پس نمی‌توان پذیرفت که وی در فتح شوشتر و در جنگ با ایرانیان کشته شده باشد. یعنی او سال‌ها پس از عمر بن خطاب زنده بوده است و در ماجرای مذکور، کشته نشد.[5] همانطور که برخی مورخین، به صراحت کشته شدن محمد بن جعفر در جنگ شوشتر را انکار کرده اند و آن را نظری نادرست دانسته اند.[6] همچنین به فرض حضور او در این جنگ، علت آن انجام وظیفه و ترویج و تعلیم سیره اهل بیت در میان مسلمانان و پرهیز دادن ایشان از رفتارهای ناصحیح بوده است، نه به معنای کشتار و خونریزی. گذشته از همه این سخنان، "برخی" منابع تاریخی گویای این هستند که او در جنگ صفین حاضر بود و شهید شد.[7] همچنین این نکته قابل اهمیت است که یعقوب لیث صفار حدود 200 سال پس از محمد بن جعفر می‌زیست! به این صورت که محمد بن جعفر طیار در قرن اول هجری و یعقوب لیث در قرن سوم هجری زندگی می‌کرد! از همینجا دروغگویی و کم‌عقلی نویسنده شایعه روشن است که دو انسانی که بیش از 2 قرن با یکدیگر فاصله زمانی داشتند را روبروی هم در میدان جنگ قرار داده است! پس اصولاً یعقوب لیث و محمد بن جعفر طیار، ابداً در مقابل هم نبودند.

محمد بن جعفر مدفون در دزفول کیست؟

روشن است که شخصی به نام محمد بن جعفر در حوالی دزفول –که از قدیم در برخی منابع تاریخی شوشتر و دزفول سهواً یک منطقه خوانده می‌شدند- مدفون است و منتسب به سادات است. اما اینکه این شخص، دقیقاً کیست محل اختلاف است. آقابزرگ طهرانی در الذریعة می‌نویسد که این شخص محمد بن جعفر طیار است.[8] لیکن برخی دیگر منابع بر این نظرند که این شخص همان محمد بن جعفر صادق (مشهور به محمد دیباج) است. از جمله می‌خوانیم: «و ذكر الهروي أن (تستر) تحتضن قبر محمد بن جعفر الصادق.‏[9] هِرَوی میگوید که شوشتر دربردارنده قبر محمد بن جعفر صادق (محمد دیباج) است» که این شخص خود به دست بنی عباس کشته شد و البته باز هم در محل دقیق قبر او اختلاف است. در پایان، این محمد بن جعفر هر که بود، اولا از سادات علوی بود که به دلیل کرامات و فضائلشان همواره برای مردم ایران محترم بودند و از همین روی پس از مرگ نیز، تربت مزارشان زیارتگاه مردم مشتاق بود. ثانیاً محمد بن جعفر –هر یک از سادات که باشد- ابداً در مقابل یعقوب لیث قرار نداشت.

چرا برای یعقوب لیث صفار مقبره و بارگاه ساخته نمی‌شود؟

این سؤال را برخی مطرح می‌کنند که چرا نظام جمهوری اسلامی برای یعقوب لیث مقبره نمی‌سازد؟ در پاسخ باید به چند نکته اشاره کنیم. اولاً کسانی که مدعی هستند این مقبره، مربوط به یعقوب لیث است، می‌بایستی اسناد تاریخی بر ادعای خود ارائه کنند. نخست باید اثبات کنند که این مقبره یعقوب لیث است. ثانیاً ما از این عزیزان می‌پرسیم ک چرا حکومت پهلوی برای یعقوب لیث مقبره نساخت؟ ثالثاً اماکن مذهبی و بقاع متبرکه، دارای موقوفات و درآمدهای مردمی هستند. یعنی پایه‌ و اساس هزینه‌ها، از طرف مردم پرداخت می‌شود. پس ساخت بنا و مقبره برای یعقوب لیث، وظیفه کسانی است که یعقوب لیث را انسانی بزرگ و دارای فضیلت می‌دانند. چرا این عزیزان خود قدمی برای آبادانی مقبره یعقوب لیث نمی‌کنند؟ این چنین افرادی به جای نشستن و نِق زدن، باید آستین‌ها را بالا بزنند و برای ساخت یک بنای باشکوه برای یعقوب لیث، به جمع آوری هزینه و تأمین مالی و ارائه اسناد علمی و تاریخی و همچنین رایزنی با سازمان میراث فرهنگی اقدام کنند.

پی‌نوشت:

[1]. بنگرید به «مسلمانیِ یعقوب لیث صفار»
[2]. ابن سعد، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374، ج 8، ص 297 ؛ ابن اثیر الجزری، همان، ج 4، ص 307 ؛ خير الدين الزركلى،همان، ج 6، ص 69 ؛
[3]. باقر شريف قرشى، زندگانى حسن بن على عليهما السلام، ترجمه فخر الدين حجازى‏، تهران: نشر بنیاد بعثت، 1352، ج 1 ص 267
[4]. ابن عبد البر، الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، تحقيق على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، 1992، ج 3، ص 1367 ؛ ابن اثیر الجزری، اسد الغابة فى معرفة الصحابة، بيروت، دار الفكر، 1989، ج 4، ص 307 ؛ خير الدين الزركلى، الأعلام، بيروت، دار العلم  للملايين، 1989، ج 6، ص 69 ؛  أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، 1996، ج 1، ص 402 ؛ تقى الدين أحمد بن على المقريزى، إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقيق محمد عبدالحميد النميسى، بيروت، دار الكتب العلمية، 1999، ج 5، ص 370 ؛  محمد بن سعد كاتب واقدى، الطبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374، ج 8، ص 460 ؛  ابو جعفر محمد بن حبيب بن امية الهاشمى البغدادي، كتاب المحبر، تحقيق ايلزة ليختن شتيتر، بيروت، دار الآفاق الجديدة، ص 53 ؛ علامه مجلسى، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء بيروت، 1404 هجرى قمری، ج 41، ص 91 ؛ ابن شهرآشوب مازندرانى، مناقب آل أبي طالب (ع)، مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379 هجرى قمری، ج 3، ص 304 ؛ احمد بن على بن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمييز الصحابة، تحقيق عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، 1995، ج 6، ص 7؛ شهاب الدین نويرى‏، نهاية الأرب في فنون الأدب‏، قاهره، دارالكتب و الوثائق القومية، 1423 هجری قمری، ج 18، ص 214.
[5]. شیخ محمد تقی تستری، قاموس الرجال، ناشر: مؤسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، ج 9، ص 158.
[6]. احمد بن على بن حجر العسقلانى، الإصابة فى تمييز الصحابة، تحقيق عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، 1995، ج 6، ص 7؛
[7]. خير الدين الزركلى،همان، ج 6، ص 69 ؛ ابو الفرج على بن الحسين الأصفهانى، مقاتل الطالبيين، تحقيق سيد احمد صقر، بيروت، دار المعرفة، ص 37 ؛
[8]. آقا بزرگ طهرانى‏، الذريعة إلى تصانيف الشيعة، قم: نشر اسمعیلیان، ج 3 ص 244
[9]. رحلة ابن بطوطة (سفرنامه ابن بطوطه)، ریاض: اكاديميه المملكه المغربيه‏، 1417 هجری قمری، ج 2، ص 22.
 

تولیدی

دیدگاه‌ها

در بحث فرزندان آدم و حوا هم ما معتقدیم که فرزندان آدم و حوا (که برادر و خواهر بودند) با هم ازدواج نکردند. و اینطور نبوده که ازدواج با محارم بوده باشه. این مطلب رو بخونید: https://www.adyannet.com/fa/news/28635 و اگر هم چنین ازدواجی انجام شده باشه باز هم مربوط به همون زمان بوده و بعد نسخ شد (یعنی اون زمان از سر ناچاری مثلاً جایز بود بعدش ممنوع شد) ولی زرتشتیان این کار رو ادامه دادند البته جدیداً زرتشتیان گویا این کارو نمیکنن و دست برداشتند اما در تاریخشون این کار، کردار نیک شمرده میشده

هرچه است مطلب جانب دارانه نوشته شده است چرا از زیارت مقبره کورش،جلوگیری میکنید و مقبره ساخته شده را به حال خود رها کرده اید

این مقبره مربوط به کوروش نیست. نخستین بار یک انگلیسی ادعا کرد که این مقبره کوروش هست. اما تمام اسناد نشان میدهد که این محوطه و این بنا، یک محوطه سلوکی - یونانی است: https://www.adyannet.com/fa/book/26207

راه دیدن این محوطه باستانی هم باز هست. فقط 1-2 روز از سال بسته است. چرا؟ چون وقتی یک چاقو در دست یک مست لایعقل باشد، طبیعی است که باید چاقو را از دست آن بیرون کشید. وقتی عده‌ای بیمار روان‌پریش با مدیریت رسانه‌های صهیونیستی در نقطه ای جمع میشوند و شعارهای تفرقه افکنانه ضد اقوام غیر آریایی سر میدهند طبیعی است که سیستم حاکمیت "باید" جلوی آن عده روان‌پریش را بگیرد. بجای اینکه به رفتار منطقی و معقول حاکمیت ایراد بگیرید، به رفتار زشت آن عده بیمار روانی اشکال بگیرید.

جانبداری اصلا چیز بدی نیست. انسان باید جانب "حق" را بگیرد

بله نویسنده خوب اشاره کرده که در محمد ابن جعفر مردم هستن و ظریح همه جا بخصوص در ایران جا افتاده که توش پول بریزند و همین پول باعث آبادانی هر کانی میشود ولی برای دولت ها فرقی نمی کند چه پهلوی باشد چه جمهوری اسلامی پس هر از مردم عوام بشه عادات جمع بشه اونجا زیارتگاه میشه حالا فرقی نمی کنه کی باشه

سلام دوست عزیز نویسنده، اصلا حرف شما را قبول می‌کنیم که جعفر در برابر یعقوب نبوده. اما این سئوال هنوز سرِ جایش باقی است که بنا بر تاریخ رسمی (که اصلا نمی‌تواند وثاقت لازم را داشته باشد) علی‌ابن ابی‌طالب و فرزندان ایشان در زمان تسخیر و غارتِ ایران چه‌کار می‌کرده‌اند. در تاریخ ابن هشام (که مثلا قدیمی‌ترین تاریخ است و ۱۸۰ سال پس از هجرت نوشته شده، که همین فاصله‌ی زمانی کاملا آن را از وثاقت عاری می‌کند) و در تاریخ طبری که سال‌ها بعد از آن بر اساس ابن هشام نوشته شده هر دو بر همکاریِ علی‌ابن ابی‌طالب و فرزندان‌ ایشان با بقیه‌ی خلفا، حضور در حمله‌ها و سهم گرفتن چند برابری از غارت‌های انجام شده و حتی دفاعِ نظامی از باجناقِ علی ابن ابی‌طالب (خلیفه‌ی سوم) تاکید کرده اند. حالا شما بیایید و چند مورد را کشف کنید و اثباتِ خلاف بودن این و آن ادعا را بکنید، اما هیچ کس، تاکید می‌کنم هیچ کس نمی‌تواند موضعِ همکارانه‌ و حتی سهم‌برانه‌ی خاندانِ بنی‌هاشم را از این غارت‌ها و شرکت‌‌شان در آن‌ها را نفی کند. البته و صد البته، در ابتدای عرایض ام تاکید بر تاریخ رسمی‌ کردم. اما همین تاریخ رسمی مبتنی بر نوشته‌های ابن هشام است که آن هم از روی تاریخ ابن اسحاق رونویسی و ویرایش شده. همین به اصطلاح تاریخ ابن اسحاق بر اساس گفته‌های خود نویسنده، این تاریخ گفته‌های خانمی‌ است که می‌گفته مادربزرگ‌اش که دوران محمد ابن عبدالله را درک کرده. ببنید! خود این تاریخ تا این حد بی‌وثاقت است. الان فلان کس در زیر نورافکن رسانه‌ها حرفی می‌زند، و کمی‌ بعد تکذیب می‌کند و می‌گوید رسانه‌ها حرف اش را تحریف کرده اند. هنوز که هنوز است یک نسخه‌ی واحد از اشعار حافظ نداریم، حافظی که بر اساسِ کلمات‌اش بخش اعظم عرفان ایرانی شکل می‌گیرد و با یک نقطه معنای حرف اش عوض می‌شود: با مدعی بگویید اسرار عشق و مستی - تا بی‌خبر نمیرد در درد خودپرستی (نسخه‌‌ی اقدم دکتر علی فردوسی) با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی - تا بی‌خبر بمیرد در درد خود پرستی (تمام نسخه‌های غیر نسخه‌ی بالا) حالا ما با خطی که متن مقدس است یا تاریخ است، و نه نقطه دارد و نه اِعراب و نه نقطه‌‌گذاریِ امروزین (که در خوانش متن مهم‌ترین ابزار است) چه غلطی می‌توانیم بکنیم در مورد وثاقت متن مقدس و همه‌ی متونی که سال‌ها پس از واقعه نوشته شده اند. همه‌ی دوستان خواننده‌ی بعد از این کامنت، و همه‌‌ی دوستان خواننده‌ی کامنت‌گذار قبلی و همه‌ی دست‌اندرکارانِ اصلی و فرعیِ این سایت محترم را دعوت می‌کنم، که اگر وجدانی آزاده و شجاعت روبرویی با حقیقت را دارند، به ویکی پدیای فارسی نگاه کنند و تاریخ قرآن و حدیث و سیره را با دقت موشکافانه و انتقادی دنبال کنند. در آن‌جاست که ذره‌هایی از حقیقتِ تاریخی و حقیقت مقدس فرض گرفته شده آشکار می‌شود،‌ فقط به این شرط که به گفته‌ی امانوئل کانت "جرات دانستن داشته باش" را رعایت کنند. بله،‌ دانستن جرات می‌خواهد، چون ممکن است تمام کاخِ پر رنگ و لعاب اندیشه‌ی حقیقت پنداشته‌ی موروثی را واژگون کند و انسانی نو بیافریند. پس با هم تلاش کنیم تا انسانی نو بشویم و انسان‌هایی نو در این سرزمین داشته باشیم. برای راحتی کار کلید واژه‌هایی را برای جستجو در ویکی پدیا می‌آورم. البته ویکی پدیا را معرفی کردم که دم دست‌ترین و مقدماتی ترین ابزار شناخت می‌تواند باشد، اما دامنه‌ی جستجوی جستجوگر حقیقت باید از سطح ویکی پدیا شروع کند و به ارتفاعات بالاتر برسد: منبع‌شناسی دوران آغازین اسلام تاریخ قرآن قرآن تاریخ اسلام گلدزیهر سنت پیامبر سنت در اسلام تاریخ طبری ابن هشام ابن اسحاق قرآن صنعا قرآن آرامی و ده ها کلید واژه‌ی دیگری که در حین همین بررسی‌های اولیه به دست‌تان خواهد آمد. =========================== از گردانندگان محترم سایت خواهش می‌کنم که وجدان و اخلاق و خدای‌شان را در برابر خود ببینند و این متن را بدون کلمه‌ای سانسور منتشر کنند. هر سه‌ی این‌ها، هر گونه سانسور را مصداق "پنهان کردن حقیقت (یعنی کفر) تلقی می‌کنند. دیگر خود دانید و خدای معبود‌تان!

پاسخ به رهگذر - بخش نخست: امروز جامعه بشری، پر از افرادی است که شعارهای زیبا سر میدهند اما از درون، به کرم‌خوردگی مبتلا هستند. دم از انسانیت می‌زنند اما از بمب اتمی و انواع بمب‌های میکروبی و فسفری علیه انسان‌ها استفاده میکنند. دم از دموکراسی و آزادی می‌زنند اما کارهایی میکنند که عرق شرم بر پیشانی انسان و انسانیت می‌نشیند. کارهایی میکنند که حتی حیوانات درنده هم از آن شرم دارند. به هر حال، دنیا، دنیای دروغگوها و حیله‌گرهاست. جناب رهگذر میگویند تواریخ رسمی، وثاقت ندارند یعنی معتبر نیستند. بعد بر اساس همین اسناد بی‌اعتبار، قضاوت کرده و امیرالمؤمنین علی (ع) را با صفت غارتگری توصیف کردند. وقتی کسی را با چنین وصفی توصسف میکنند یعنی حُکم صادر کردند و محکوم کردند. بر چه اساس؟ بر اساس سندی که خودشان می‌گویند اعتبار ندارند. این همه ادعای آگاهی و... (شعارهای زیبا) اما در عمل...

ادامه پاسخ به رهگذر - بخش دوم: نمیدانم ایشان تفکرات ناسیونالیستی و باستانگرایی دارند یا نه. ولی در جامعه، افرادی را می‌بینیم که کوروش و داریوش و زرتشت و... دفاع میکنند در حالیکه این‌ها از دیگران غنیمت میگرفتند. اما وقتی مسلمین از کسانی غنیمت میگیرند، همین افراد، ابراز ناراحتی میکنند. یعنی در اندیشه این آریایی‌های خودخواه، اگر کوروش و داریوش و زرتشت و انوشیروان و... از بقیه غنیمت بگیرند خوب است. اما اگر مسلمین از کسی غنیمت بگیرند بد است! این گروه از آریایی‌ها، اغلب در بیوی پیج‌های خود ادعای انسانیت و وجدان و دانش و آگاهی هم دارند. نمیدانم آقای رهگذر جزو این دسته هستند یا خیر.

ادامه پاسخ به رهگذر - بخش سوم: اما درباره غنیمت، در باور مسلمین، هر آنچه بر روی زمین هست برای "الله" است و در واقع این تنها الله است که مالک مطلق همه چیز است و به هر که بخواهد می‌بخشد. از سویی، انبیاء و اولیاء، أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ هستند. یعنی مالکیت انبیاء و اولیاء بر داشته‌های مردم، بیش از خود مردم است. امیرالمؤمنین مالک همه خزائن است. اینکه کسی بخشی از مال خودش را بردارد، اسمش غارت نیست. کلام دیگر اینکه در ورزش زورخانه‌ای - ورزش باستانی ایرانی، مرام پهلوانان بر این است که زیر بار حرف زور نروند و در برابر حقیقت، تسلیم و فروتن باشند. به همین خاطر در زورخانه‌ تقدیس و ستایش علی (ع) و اظهار فروتنی در محضر ایشان رخ میدهد. این نشان می‌دهد پهلوانان زورخانه - که عصاره فضائل ایرانیان و نقطه اوج فرهنگ و ادب و تعالی در تاریخ ایران بوده و هستند- گرایش قلبی عمیق به علی (ع) داشته و دارند. محبت علی (ع) ریشه در قلب‌های ایران دارد و از سویی، دشمنی و بی‌توجهی به علی (ع) در اثر وسوسه خناسان انگلیسی و سعودی و صهیونیست رخ میدهد. مدعیان آگاهی باید ببینند که در کدام جبهه قرار دارند.

با درود فرض کنید یک سیدعراقی که اسمش طیار بوده و در جنگ و حمله به ایران هم چند ایرانی از جمله پدر شما را کشته بوده ، پس از جنگ به ایران بیاید و اینجا نیز برایش نام نکویی دست و پا کنند و پس از مدتها در ایران بمیرد و در ایران دفنش کنند. از اتفاق قبرش نزدیکی های قبر سردار شهید همت قرار داشته باشد. فرض کنید چند صد سال بگذرد و نوادگان من و شما ، برای قبر آن عراقی ، بارگاهی بسازند و زیارتگاهش کنند اما ، بازسازی و رسیدگی به مزار شهید همت را به میراث فرهنگی کشور حواله کنند و بگویند جعفر سید اولاد پیغمبر بوده و ما هزینه می کنیم ، اما شهید همت دیگر کیست؟قبر او به ما چه، اگر یک سردار ایرانی با شرف بوده و برای آزادی ایران جنگیده چرا میراث فرهنگی نمی رود برایش مزار در خوری بسازد؟ این داستان همانند تاریخ برخی از نیاکان ماست و رفتار امروز ما با آنها. #یعقوب_لیث_صفار

پاسخ به هشتگ یعقوب لیث: 1. داستان جالبی بود. ولی چه ربطی به این مقاله (هجمه ناجوانمردانه به محمد بن جعفر طیار) دارد؟ 2. بخش قابل توجهی از به اصطلاح ملی‌گرا ها و باستانگراها و کوروش پرست‌ها افراد بی‌حیایی هستند. خیلی راحت دروغ میگن. روی پیراهن دیگران دنبال لکه میگردند ولی از پلشتی پیراهن خود غافل اند. محمد بن جعفر طیار هیچ ایرانی بیگناهی رو نکشت. دستش به خون هیچ ایرانی بیگناه آلوده نشد. اما کوروش و داریوش برای فتح ایران و به اطاعت درآوردن مردم ایران چقدر خون ریختند؟ آن را نمی‌بینید؟ یا نخواستید ببینید؟ همین یعقوب لیث خون ایرانی نریخت؟ این مقاله را بخوانید و ببینید که یعقوب چقدر ایرانی کشت: https://www.adyannet.com/fa/news/20712 اما چرا میراث فرهنگی برای یعقول بیث مقبره نمی‌سازد؟ پاسخ اینکه اولا شما ثابت کنید اونجا مقبره یعقوب لیث هست چون تا قبل از دهه 50 هجری، (یعنی همین 50 -60 سال پیش اصلا اونجا به عنوان مقبره یعقوب لیث شناخته نمیشد) ثانیاً طبق منطق شما نباید برای یعقوب لیث مقبره ساخت چون خون ایرانیها رو ریخت و برای رسیدن به قدرت، به خیلیها رحم نکرد. طبق منطق ما هم که نباید برایش مقبره ساخت.

من یک سوال دارم آیا حکومت مطبوع شما برای این ۷۰۰۰ تا ۸۰۰۰ مقبره امامزادگان سند و مدرکی دریافت کرده ؟ جوابش خیر است فقط به عشق ترویج خرافه پرستی و پول مقبره ساخته تا بتونه این ملت احمق را بیشتر بچاپه

1. اینکه به مردم ایران توهین میکنید یعنی ایرانی نیستید. اگر ایرانی بودید لااقل حرمت پدر و مادر خودتونو نگه میداشتید و برای ملت ایران از همچین واژه ای استفاده نمیکردید. شما یک بی هویت هستید که از سر بی ریشگی، به نمادهای ملیگرایی چسبیده اید (انگل وار) و هر جا عصبانی بشید سریع به ملت ایران توهین میکنید. 2. علاوه بر خشم و غضب جنون آمیزی که شما رو فرا گرفته، اهل مطالعه هم نیستید یعنی بی سواد و شاید کم سواد هستید. وگرنه درباره تاریخ زندگی سادات و محل شهادت اونها کتابهای متعدد نوشته شده که برخی نوشته‌ی اهل سنت هست. یعنی اکثر امامزادگان، دارای شجره نامه و مستند تاریخی اند (ولو مستند إجمالی). اما برخی از امامزادگان خیر. که سازمان اوقاف از ثبت اونها خودداری کرده. 3. در زیارت امامزادگان دقیقاً چه خرافه ای وجود داره؟ در قرآن اومده که انبیاء بنی اسراییل به تابوت موسی توسل میکردند. در سنت اسلامی هم زیارت اهل قبور مستحب هست. زیارت امامزادگان در جامعه امروز ما، ترکیبی از این قضیه قرآنی و سنت صحیح اسلامی هست. چه خرافه ای؟ من که شما را نمیشناسم ولی تجربه نشون داده افرادی که به زیارت امامزادگان میتازند خودشون سر تاپای زندگیشون خرافه و بی عقلی و بی تدبیری هست. پس منِ کمترین، شما رو دعوت میکنم که از رسانه های انگلیسی و صهیونیست و سعودی پیروی نکنید. اونها دشمن شما هستند و علیه نمادهای شیعی شبهه پراکنی میکنند و آخرش هم به خود شما رحم نمیکنند. در حالیکه رمز بقای جامعه ایرانی، پیروی از مکتب اهل بیت هست. امروز اگر اسراییل و سعودی و... به ایران حمله کنند به جان و مال و ناموس شما رحم نمیکنند ولی باز همین تربیت شدگان مکتب امام حسین باید بجنگند و از ناموس شما پاسداری کنند. رسانه های بیگانه، دائماً اخبار منفی و تحلیلهای بی ربط منتشر میکنند و شما را عصبانی میکنند. حتماً خود شما هم مقصرید. همانطور که من در مشکلات خودم مقصرم. پس سعی کنید ارتباط تون رو با این رسانه ها فطع کنید

صفحه‌ها

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.