فقط حیدر، امیرالمومنین است!

  • 1392/08/04 - 13:14
صوفیه فرقه ای که زاده ی نامشروعی از زهد غیر اسلامی به شمار می رود؛ برای جذب بیشتر عوام یک برنامه ای را طراحی کرده و در طول قرن ها آن را به تکامل می رساند.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ صوفیه فرقه ای که زاده ی نامشروعی از زهد غیر اسلامی به شمار می رود؛ برای جذب بیشتر عوام یک برنامه ای را طراحی کرده و در طول قرن ها آن را به تکامل می رساند. این برنامه متشکل از عقاید و احکام فرقه ای و دستوراتی است که اعضای فرقه را در طول سالیان دراز گرفتار کرده و به خود مشغول ساخته است. در کنار این کارها، بدعت های دیگری نیز انجام گرفته که در ایام ولایت امیرالمومنین علیه السلام به یکی از آنها اشاره می کنیم.

به اقرار همه ی امامیه و اکثر بزرگان مذهب عامه لقب مبارک امیرالمومنین، مخصوص به وجود مقدس و منور حضرت علی علیه السلام بوده و احدی جز ایشان حق نامیدن خود یا کسی دیگری به این لقب را ندارد. سوالی که مطرح می شود این است که چرا این لقب مخصوص مولی علی علیه السلام است؟ آیا سایر ائمه علیهم صلوات الله پیشوای مومنین نیستند؟! در جواب باید مطالبی را به صورت مقدمه بدانیم.

امیرالمومنین به معنای قائد، پیشوا و رهبر مسلمانان است.[1] بر طبق این معنا به طور قطع پیامبر اسلام و سایر معصومین علیهم السلام نیز رهبر مسلمین و امیر ایشانند. پس باید معنایی فراتر از این برای لقب امیرالمومنین یافت تا دلیل بر بخصوص بودن این لقب در شأن حضرت علی علیه السلام باشد. ریشه ی این معنا را در جریان غدیرخم و اعلام ولایت حضرت علی علیه السلام می توان یافت. اگر معنای این لقب را خلافت بلافصل مولی علی علیه السلام و جانشینی پس از پیامبر صلی الله علیه و آله بدانیم، به خوبی می توان یافت که چرا این لقب را نمی توان در غیر این بزرگوار به سایر زعمای مسلمین عمومیت داد.

از برخی روایات استفاده می شود که حتی در زمان حیات پربرکت رسول الله نیز مولی علی علیه السلام به این لقب خطاب می شده اند.[2] و این امر تازه ای نیست، زیرا از آغاز دعوت پیامبر اکرم و جریان عشیره ی اقربین و حدیث یوم الدار نیز متوجه این معنا خواهیم شد که نبی مکرم اسلام، حضرت علی علیه السلام را به عنوان وصی و جانشین پس از خود معرفی می نمودند.

شخصی از امام صادق علیه السلام سوال کرد: آیا روا است كه به امام زمان عجل الله فرجه به عنوان "سلام بر تو، ای امیرمؤمنان" سلام یاد كرد؟ حضرت فرمودند؛ نه، زیرا خداوند تنها علی علیه السلام را به این لقب نامیده است. نه قبل او كسی به این لقب نامیده شده و نه پس از او. آن شخص پرسید: پس چگونه بر قائم آل محمد عجل الله تعالی فرجه الشریف می‏ بایست سلام كرد؟ فرمود: می‏ گویید: السلام علیك یا بقیة الله"[3]

واین روایت شریف نبوی که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: ای مردم، خداوند مرا به عنوان رسول و فرستاده اش به سوی شما برانگیخت و به من فرمان داده که علی را به عنوان امیر بر شما بگمارم، پس هر کس که من پیامبر اویم علی امیر اوست. امیر بودن علی از ناحیه خداوند است. خداوند به من فرمان داده که این خبر را به شما اعلام کنم تا او را اطاعت و هر گاه شما را فرمان داد، گوش دهید. آگاه باشید هیچکدام از شما بر علی، امیر نیست نه در زمان حیات من و نه پس از مرگ من. خداوند علی را امیر شما قرار داد و او را امیرالمومنین نامیده است و پیش از او و پس از او هیچکس را امیرالمومنین ننامیده و نخواهد نامید.[4]

از روایات زیادی با این مضمون استفاده می شود که هیچ کس شایسته ی خطاب شدن به این لقب نیست. اما می بینیم که بزرگان تصوف سایرین را به این لقب می خوانند و در وصف ایشان شعرها می سرایند.

فریدالدین عطار نیشابوری شارح و نویسنده ی بزرگان صوفیه، همان کس که با اشعار و شرح حال نویسی ها به مسلک منحرف صوفیه تداوم بخشید، غاصبین خلافت را امیرالمومنین می خواند. او در کتاب مصیبت نامه[5] نام ایشان را به این لقب منتسب کرده و در فضیلت ایشان! اشعاری را می سراید. جلال الدین بلخی رومی نیز که از سردمداران صوفی است، دچار این مصیبت شده و غاصب دوم را امیرالمومنین دانسته و می گوید:

عهد عُمّر، آن امیرمومنان
داد دزدی را به جلاد و عوان[6]

امام صادق علیه السلام فرمودند: همانا این اسم تنها مختص مولا امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام و هیچ کس صلاحیت آن را ندارد و کسی راضی نمی شود او را امیرالمومنین خطاب کنند، مگر اینکه مابون باشد![7] صوفیه و بزرگان آن بدون شک از مخالفین اهل بیت علیهم السلام و خلافت بلافصل امیرالمومنین علیه السلام بوده و ادعای برخی از ایشان مبنی بر شیعه گری و پیروی از همین گمراهان، ادعایی دروغین بوده که اثبات نشدنی خواهد بود.

منبع:

1- دایرةالمعارف تشیع، ج‏2، ص 522
2- بحارالانوار، ج‏35، ص 37 / ارشاد مفید، ص 42
3- كافی، ج‏1، ص 411 / بحارالانوار، ج‏24، ص 211 / مظهر ولایت، ص 41
4- بحارالانوار، ج 37
5- مصیبت نامه، عطار نیشابوری، ص 29 تا 31 ، نسخه ی الکترونیکی
6- مولوی در مثنوی
7- مستدرک الوسائل ج۱۰ص۴۰۰ /  بحارالانوار 37/۳۳۱

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.