جنایات کمسابقه در برابر حرکت اسلامی نیجریه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ وقتی جنایتی رخ میدهد، موج واکنشها شروع میشود و البته به سرعت خاموش میشود، گویی اصلاً اتفاقی نیفتاده بود! این از جمله ایرادات اساسی ماست، که نسبت به اتفاقات، عکس العملهای احساسی لحظهای داریم و سپس کاملاً آن را فراموش میکنیم. قتل عام مسلمانان نیجریه نیز از این دست اتفاقات بود، همچون فاجعه منا، که رهبر انقلاب، بر لزوم عدم فراموشی آن تأکید کردند.
پس از چند ماه از جنایت کشتار مردم نیجریه که به جرم ظلم ستیزی و استکبارستیزی صورت گرفت، سخنانی در مورد مسلمانان نیجریه و حرکت اسلامی آنان را، از زبان «شیخ عبدالله زانگو» از طلاب نیجریهای بیان میکنیم:
نیجریه کشوری است با حدود ۲۰۰ میلیون نفر جمعیت، با ظرفیت اقتصادی بسیار، و بههمین خاطر مورد طمع قدرتهای بزرگ است. نیجریه نفت زیادی دارد و عضو اوپک است. در غرب نیجریه به «پدر آفریقا» معروف است.
حدود ۱۰ تا ۱۵ میلیون نفر از مسلمانان نیجریه شیعه هستند، و بجز عده کمی از شیعیان نیجریه که مقلد آیتالله سیستانی هستند، بقیه شیعیان مقلد امام خامنهای هستند. قبل از انقلاب، شاید کمتر از ۲۰ نفر شیعه در نیجریه داشتیم. ولی انقلاب اسلامی سبب شده که تشیع، جمیعتی میلیونی در نیجریه پیدا کند. اهل سنت نیز تقریباً همگی مالکی مذهب و صوفی هستند، بجز عده کمی که به تفکرات وهابی سوق پیدا کردهاند.
مردم نیجریه به انقلاب اسلامی نگاه مثبتی است. غیر از اقلیت وهابی، عموماً مردم نیجریه امام خمینی «رحمة الله علیه» را دوست دارند. یکبار در یکی از شهرهای نزدیک پایتخت نیجریه، سوار ماشینی بودم. دیدم که فردی، عکس امام خمینی را به سینهاش چسبانده است. از چهرهاش متوجه شدم، که مسلمان نیست و مسیحی است. لذا با تعجب پرسیدم: مگر شما مسلمان هستید؟ گفت: نه. گفتم: این کسی که عکسش را روی سینهات زدی، میشناسی؟ با شور و حرارت خاصی گفت: بله! این خمینی است، خمینی! خیلی او را دوست دارم! گفتم: شما که مسلمان نیستی. گفت: خمینی برای همه است، فقط برای مسلمانان نیست! کسیکه آنقدر شجاعت دارد، که در برابر آمریکا بایستد را دوست داریم.
یکبار در راهپیمایی روز قدس که به امر امام خمینی «رحمة الله علیه» انجام میشود، دیدم که مسیحیها هم شرکت میکنند. پرسیدم: شما چرا شرکت میکنید؟ گفتند: امام خمینی، طرفدار همه مظلومین است، و ما هم آمدیم از مظلومین فلسطینی حمایت کنیم، چون امام خمینی دستور داده، ما پیروی میکنیم.
شیخ زکزاکی ابتدای انقلاب، به ایران آمده و به دیدار امام رفتند. آن وقت ایشان نوجوان بودند. امام یک قرآن، به ایشان هدیه میدهد و با مهربانی میگوید: پسرم برو و مردم کشورت را به این کتاب الهی دعوت کن. این عالم بزرگ و مجاهد نیز با استفاده از اسلوب قرآنی یعنی «ادعُ إِلىٰ سَبيلِ رَبِّكَ بِالحِكمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ ۖ وَجادِلهُم بِالَّتي هِيَ أَحسَنُ.[نحل/125] با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!» مردم را به سمت قرآن و اسلام انقلابی دعوت کرده است.
این مرتبه دهمین بار است که شیخ زکزاکی به زندان میرود. چون با ظلم مبارزه کرده است. شیعه بودن یا نبودن، خیلی برای ظالمین مهم نیست، بلکه مبارزه با ظلم است، که حساسیت آنها را برمیانگیزد.
در هیچ کجای سخنان حضرت امام «رحمة الله علیه» تبلیغ تشیع نیست، بلکه همه حرف ایشان، دفاع از مستضعفین و مبارزه با ظالمان است. این پیام، نهتنها همه مسلمانان شیعه و سنی، که حتی غیرمسلمانان مستضعف را نیز در بر میگیرد. بههمین خاطر هم هست که اکثریت، دعوت ایشان را پذیرفتند. جرم کسانیکه چندی پیش توسط حکومت نیجریه، به شهادت رسیدند، شیعه بودن نبود. جرم آنها ایستادگی در برابر استکبار و ظلم بود.
در «حرکت اسلامی نیجریه» به رهبری شیخ زکزاکی، اهل سنت و حتی مسیحیان نیز حضور دارند، ولی اکثریت اعضای حرکت شیعه هستند. شیخ زکزاکی در هفته وحدت، مراسمی برگزار میکرد که از مذاهب مختلف و حتی کشورهای مختلف ازجمله: چاد، نیجر، بورکینافاسو و… در آن جلسه شرکت میکردند.
در قتل عام مسلمانان نیجریه، طی دو سه روز، بیش از ۱۵۰۰ نفر از مسلمانان نیجریه که اکثریت قاطع آنها شیعه بودند را کشتند! بهانه این بود که شیعیان، راه را بر فرمانده ارتش نیجریه بستهاند و قصد کشتن او را داشتند، اما این فقط بهانه بود.
بعد از کشتار مردم به خانه شیخ زکزاکی حمله کردند و تمام محافظان ایشان را کشتند. بعد بلندگو دست گرفتند و گفتند: شیخ بیا بیرون و تسلیم شو، وگرنه خانه تو را آتش میزنیم! تسلیم شدن معنا نداشت. چون ما که اسلحه نداشتیم و در حال جنگ نبودیم. شیخ در خانه نشسته بود و آنها مردم را کشتند و سپس به خانه ایشان حمله کردند. لذا ایشان گفتند: من تسلیم نمیشوم. همینجا هستم، شما بیایید اگر میخواهید من را بکشید، بکشید!
قبل از اینکه ارتش به منزل شیخ برسد، عدهای از مردم به خانه ایشان رفتند، تا ایشان را به جایی امن منتقل کنند، اما ایشان مخالفت کرده بود. ایشان گفته بود: جان من عزیزتر از جان آنهایی که شهید شدند، نیست!
وارد خانه شدند و جنایات زیادی انجام دادند. خانه را آتش زدند. فرزندان ایشان را کشتند. خواهر بزرگ شیخ هم کشته شد. یک زن و نوزاد شیرخوارهاش را نیز با هم بهقتل رساندند! خود شیخ هم از شش ناحیه، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. ایشان سه روز بیهوش بود. بعد از دو روز آمدند و با بولدوزر خانه شیخ را با خاک یکسان کردند. فکر میکردند که شیخ را کشتند و دیگر کار شیعه تمام است! اما ایشان بعد از سه روز، به لطف خدا بههوش آمد.
جنایاتی که در نیجریه انجام دادند، در طول تاریخ بیسابقه است. عدهای از شاهدان آن قتل عام، میگفتند: ما کربلا را در نیجریه دیدیم! به زنان تجاوز شد و حجاب از سر آنها برداشتند. جنازه تمام شهدا را با خود بردند و هیچیک را بهما ندادند؛ شنیدیم که آنها را در گورهای دستهجمعی، بدون غسل و کفن، دفن کردند. در برابر همه این جنایتها سازمانهای بینالمللی ساکت بودند. ولی وقتی در پاریس یک انفجار رخ داد، تمام دنیا علیه آن موضعگیری کردند.
اما این جنایتها باعث شد که مردم نیجریه، خصوصاً شیعیان بیدارتر از قبل شوند و در راهی که آغاز کردند، ثابت قدم بمانند. ما این راه البته سخت را، ادامه میدهیم. ما مأیوس نشدیم و اقتدا به اهل بیت «علیهم السلام» باعث میشود که ایمان ما به حرکتمان، قویتر شود. نتیجه این راه، یا پیروزی است و یا شهادت، هرچه پیش آید، خوش آید.[1]
پینوشت:
[1]. بولتن نیوز، «ماجرای عکس امام روی پیراهن یک مسیحی / کربلا را در نیجریه دیدیم!» ، تاریخ انتشار: ۹ ارديبهشت ۱۳۹۵؛ کد خبر: ۳۴۸۵۱۰
افزودن نظر جدید