صوفیه و استغنای از شریعت

  • 1394/07/14 - 00:11
عبادت در هر شرایطی باید برابر قوانین شریعت باشد، حتی عبادت واصلان نیز از نظر شکل و هیأت، عینا مانند عبادت پیش از وصول، مطابق شریعت بوده، در قالب احکام فقهی خواهد بود. به دلیل آنکه، چون حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) خاتم پیامبران است، هیچ کشفی برتر از کشف او نخواهد بود و لذا هیچ حکمی از احکام شریعت او، قابل تغییر و تبدیل نیست. حضرت امام خمینی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ عبادت در هر شرایطی باید برابر قوانین شریعت باشد، حتی عبادت واصلان نیز از نظر شکل و هیأت، عینا مانند عبادت پیش از وصول، مطابق شریعت بوده، در قالب احکام فقهی خواهد بود. به دلیل آنکه، چون حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) خاتم پیامبران است، هیچ کشفی برتر از کشف او نخواهد بود و لذا هیچ حکمی از احکام شریعت او، قابل تغییر و تبدیل نیست. حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) در جایی می‌فرمایند: «طریقت و حقیقت جز از طریق شریعت حاصل نمی‌شود. هرکس بخواهد جز از طریق ظاهر به باطن دست یابد، از نورانیت الهی بهره‌ای نبرده، همچون بعضی از عوام صوفیه.»[1] و همچنین در جای دیگر به شدت با این طرز تفکر مخالفت نموده و می‌فرمایند: «وبالجمله، کشفی اتمّ از کشف نبی ختمی و سلوکی اصح و اصوب از آن نخواهد بود. پس ترکیبات بی حاصل دیگر را که از مغزهای بی خرد مدعیان ارشاد و عرفان است باید رها کرد. پس از بیانات سابقه معلوم شد که آنچه پیش اهل تصوف معروف است که نماز، وسیله معراج سلوک و سالک است و پس از وصول، سالک مستغنی از رسوم گردد، امر باطل وبی اصل و خیال خام بی مغزی است که با مسلک اهل الله و اصحاب قلوب مخالف است و از جهل به مقامات اهل معرفت و کمالات اولیا صادر شده است، نعوذ بالله منه.»[2]
علامه حلی(رحمة الله علیه) در رد اعتقاد استغنای از شریعت برخی از صوفیان می‌فرمایند «برخی از صوفیان را دیدم در کربلا که نماز نمی‌خواندند و می‌گفتند اینان واصل شده‌اند.»[3]
میرزای قمی (رحمة الله علیه) در جامع الشتات در مقام بی قیدی صوفیان از شریعت می‌نویسد: «آنچه که معاین است که در عصر ما مرشد بوده‌اند، مثل(مشتاق‌علی و مقصود‌علی و نور‌علی) و امثال آنها که مریدان ایشان در شان ایشان غلوّ داشته‌اند و مریدان ایشان آنان را به صفات خاصه الهّیه خطاب می‌کردند و تالی‌تلو عبادت با آنها به سر می‌بردند، محقق شد که متصف به همۀ نا خوشی‌ها بوده‌‌اند و احوال همگی به فضیحت و رسوایی رسیده و معلوم شد که به غیر از عوام فریبی و دنیا پرستی و نهایت عوام کالانعام و بی مبالاتی در دین و بی خبری از احکام شرع مبین از برای ایشان نبوده.»[4]
علامه طباطبایی (رحمة الله علیه) در ردّ این عقیده‌ی باطل و عبث متصوفه می‌فرمایند: «اکثریت متصوفه این بدعت را پذیرفتند و همین معنا به آنها اجازه داد که برای سیر و سلوک، رسم‌هایی و آدابی که در شریعت نامی و نشانی از آنها نیست، باب کنند و این سخن تراشی همواره ادامه داشت، آداب و رسومی تعطیل می‌شد و آداب و رسومی جدید باب می‌شد تا کار به آنجا کشید که شریعت در یک طرف و طریقت در طرف دیگر، و برگشت این وضعیت بالمآل به این بود که حرمت محرمات از بین رفت و اهمیت واجبات از میان رفت. شعائر دین تعطیل و تکالیف ملغی گردید. یک مسلمان صوفی جایز دانست هر حرامی را مرتکب شود و هر واجبی را ترک کند.»[5]
بنابراین، رسیدن به مقامات عرفانی، جز با اعمال شرعی و مجاهدت‌های معنوی مطابق با شرع مقدس، حاصل نمی‌گردد. تبعیت از شریعت ضرورت دارد. برای اینکه تنها این تبعیت از شریعت و عمل به دستورات پیامبر گرامی اسلام و اهل بیت است که انسان را با جهان اسرار آشنا می‌سازد.

پی‌نوشت:
[1]. خمینی روح الله، تعلیقات علی شرح (فصوف الحکم) و (مصباح الانس)، ناشر بی تا، قم،  ص201.
[2]. خمینی روح الله، سر الصلوه (معراج السالکین و صلاه العارفین)، موسسه تنظیم و نشر امام خمینی(ره)، تهران، 1378، ص12.
[3]. علامه حلی ، نهج االحق و کشف الصدق، ناشر ‌دار الکتاب اللبنانی ، ص58
[4]. میرزای قمی، جامع الشتات، ناشر موسسه تحقيقات و نشر معارف اهل البيت (ع)، ج2،ص722
[5]. موسوی محمد باقر، ترجمه تقسیر المیزان، ج5، ص458

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.