بررسی یکی از سلاسل صوفیه به نام حبیبیه

  • 1394/04/01 - 10:09
یکی از سلاسل فرقه‌ی صوفیه، سلسله‌ای است به نام حبیبیه که از سلسله‌ی شاذلیه نشأت گرفته است. بیشتر مریدان این طریقت در شمال آفریقا و البته کشورهایی چون لیبی، مراکش، مصر، سوریه و سودان دارد. این فرقه بر این باورند که هرگاه انسان به درجه‌ی معرفت رسید و به غیر از خداوند متعال دوستی برای خود نداشت و از غیر خدا دست کشید، خطاب امر و نهی بر او نیست...

پايگاه جامع فرق، اديان و مذاهب_ یکی از سلاسل فرقه‌ی صوفیه، سلسله‌ای است به نام حبیبیه که از سلسله‌ی شاذلیه[1] نشأت گرفته است. بیشتر مریدان این طریقت در شمال آفریقا و البته کشورهایی چون لیبی، مراکش، مصر، سوریه و سودان دارد. این فرقه بر این باورند که هرگاه انسان به درجه‌ی معرفت رسید و به غیر از خداوند متعال دوستی برای خود نداشت و از غیر خدا دست کشید، خطاب امر و نهی بر او نیست و به تعبیر بالاتر قلم تکلیف از او برداشته‌شده و از بندگی و قید عبودیت رها می‌شود و حتی مقید بودن بر شرع و احکام شرعی بر او حرام می‌شود![۲]
از پایه‌های اعتقادی این طریقت رعایت پنج اصل، خوف ظاهری و باطنی، پیروی از سنت، عدم اعتنا به خلق، تسلیم و رضا، توکل در شادی و محنت [۳] است که فقط ظاهر این‌ها را گرفته ولی در عمل به هیچ‌یک از این‌ها ترتیب اثر داده نمی‌شود.
روشن است که این ادعای صوفیه با سیره‌ی رسول خدا (صلی‌الله علیه و آله و سلم) و حتی همه‌ی مسلمانان جهان مخالف است. این سخنان که بوی الحاد و کفر می‌دهد، از حلقوم یک مسلمان خارج نگردیده است. زیرا مسلمین هر روز در نمازهای یومیه‌ی خود شهادت به عبودیت و بندگی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌دهند. کسی که هیچ انسانی نزد خداوند بالاتر از او وجود ندارد و خدا در حقش فرموده است: «يـا أَحْمَدُ! لَوْلاکَ لَما خَلَقْتُ الْأَفْلاکَ.[۴] اى احمد! اگر تو نبودى، جهان را نمی‌آفریدم. رسول خدا بهانه‌ی خلقت و اشرف مخلوقات خداوند است. ایشان با تمام عظمت عبد درگاه الهی است که در تشهد نماز می‌خوانیم: وَأشْهَدُ أنَّ محمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ و گواهی می‌دهم که محمد (صلی‌ الله علیه و آله و سلم) عبد و بنده‌ی خدا و رسول اوست.
مگر نه این است که در تشهد نماز کلمه‌ی عبد مقدم بر رسالت نبی اکرم (صلی‌ الله علیه و آله و سلم) شده پس چگونه این افراد مدعی‌اند که با رسیدن به درجه‌ی معرفت، تکالیف شرعی از انسان قطع می‌شود؟! مگر اینکه بگوییم معاذ الله، متصوفه از پیامبر خدا و عارفان و سالکان راستین بالاتر هستند که این‌گونه بر خود حکم می‌کنند. آن‌ها با طرح چنین سخنانی در پی راحتی و دنیاطلبی خود هستند و اینکه تعدادی افراد ساده‌لوح و کم‌خرد را به دور خود جمع کنند. طولی نمی‌کشد که صحنه قیامت بر پا شود و کسانی که با وارد کردن این‌گونه عقاید در دین به مجازات خود برسند که (الیس الصبح بقریب...).

پی‌نوشت:

[1]. شاذِلیه طریقتی است از تصوف که ابوالحسن شاذلی (۶۵۶-۵۹۳) آن را بنیاد نموده است؛ مریدان و پیروان طریقت شاذلیه، شاذلی خوانده می‌شوند.
[2]. حدیقه الشیعه / مقدس اردبیلی/ انتشارات گلی / ص ۵۷۸
[3]. ارزش میراث صوفیه، ص ۹۸ به بعد و طرائق الحقایق، ج ۳.
[4]. الجنّة العاصمة، ص ۱۴۹

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.