شاپور جی ریپورتر

  • 1394/03/11 - 10:59
در سال 1377 کتابی مرموز و قابل تامل در تهران منتشر شد با عنوان به دام افتاده: بزرگ ترین رویارویی جاسوسی شرق و غرب در تهران[9].این کتاب حاوی بخشی از خاطرات یک مامور اطلاعاتی بریتانیا در ایران است و ماجرای ستیز او با ماموران مخفی شوروی در سال 1354. هرچند نویسنده از نام مستعار " آرین رنجی شری" را برخود نهاده، ولی مطالعه کتاب خواننده...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ شاپور ریپورتر در 26 فوریه 1921/ 8 اسفند 1299 در تهران به دنیا آمد[1]. پدر وی اردشیر جی ریپورتر بود که رضاخان را شناسایی و به آیرون ساید فرمانده اصلی کودتای 1299 معرفی نمود[2]. شاپور در سال 1313 دوره شش ساله ابتدائی را در دبستان زرتشتیان تهران به پایان رساند. در سال 1316 مقطع متوسطه را در دبیرستان فیروز بهرام طی نمود و برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت. در سال 1939 در رشته‌های علوم سیاسی، تاریخ، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه وست مینیستر فارغ‌التحصیل شد. وی بعد از پایان آموزش دانشگاهی و اطلاعاتی به استخدام وزارت امور خارجه بریتانیا در آمد و ماموریت های مهمی را در فرانسه، خاورمیانه، برمه، هند و چین به عهده گرفت. در سال 1947به عنوان سفیر آکرودیته هند به ایران آمد[3]. وى در زمان ملی شدن نفت مامور به  وزارت امور خارجه امریکا شده بود و در سفارت آمریکا به کار اشتغال داشت چنان که در یکى از سندها مى‏ خوانیم: «در جریان بحران نفتى و به مدت یک دوره سه ساله وى به عنوان مأمور موقت وزارت خارجه ایالات متحده، مشاور سیاسى سفیر "هندرسن" بود. در خلال دوره‏ اى که منجر به براندازى مصدق گردید وى مسئولیت عملیات در صحنه را برعهده داشت.»[4] ریپورتر مقالاتی به نفع شاه در نشریات انگلیسی می‌نوشت که به تقویت ارکان نظام شاهنشاهی و خود شاه می‌انجامید. و این مقالات را از طریق «دوست شفیق» خود اسدالله علم به رویت شاه می‌رساند.

            " 3مه 1954" امیراسدالله عزیزم،

مقاله‌ای را برایت می‌فرستم که 22 اوت سال گذشته هنگامی‌ که اعلی حضرت همایونی هنوز در خارج از کشور به سر می‌بردند برای روزنامه تایمز نوشته بودم. لطفاً با دقت آن را بخوان و به اعلیحضرت نشان بده. زیر بعضی قسمت های مقاله خط کشیده‌ام. البته معتقدم که این مقاله در آن موقع از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار بود. این مقاله در روزنامه‌های معتبر در سرتاسر نقاط امپراتوری بریتانیا و کشورهای مشترک‌المنافع بارها به چاپ رسیده. در آن موقع نسخه‌ای از آن را برای علاء و نیز امیرابراهیمی فرستادم. البته اطمینان دارم که این مقاله مورد توجه اعلی حضرت و خود شما قرار خواهد گرفت. ملاحظه می‌کنید که من نوشتم، «شاه و دولت او» همچنین می‌گویم «نظام پادشاهی عمیقآ در شخصیت ملی ایرانیان جا افتاده است» و غیره. وقتی همدیگر را دیدیم می‌توانی نظرات را به من بگویی.

              با تقدیم احترام فراوان شاپور [5]

ریپورتر به پاس خدمات مؤثرش در کودتای 28 مرداد 1332 به بزرگترین دلال کمپانی‌های تسلیحاتی و غیر تسلیحاتی انگلستان در ایران تبدیل شد و به پاس خدماتش به دولت بریتانیا در 29 اسفند 1351 به دریافت لقب "شوالیه" و عنوان "سر" نائل شد و فردای آن روز، روزنامه دیلی اکسپرس مقاله زیر را چاپ کرد:

             افتخارات برای مرد محجوب شاه  "کسی که میلیون ها به بریتانیا سود رساند."  

              بقلم چپمن پینچر

دیروز در کاخ باکینگهام مراسم تجلیل و دادن نشان برقرار بود و از میان همه این افرادی که نشان و لقب گرفته‌اند، کسی که مردم در انگلستان وی را کمتر از همه می‌شناسند همان کسی است که بیش از همه به آنها خدمت کرده است. او سر شاپور ریپورتر است که از اتباع دولت پادشاهی انگلستان است ولی در تهران خانه دارد و به سبب خدماتی که به منافع بریتانیا کرده است به دریافت لقب "شوالیه" و عنوان "سر" نائل شده است. این خدمات بی سر و صدا منافعی به مبلغ صدها میلیون لیره به بریتانیا رسانده است با همه مشاغلی که همراه آن است و بنظر می‌رسد که در آینده نیز بیش از این خواهد رساند... [6]

ریپورتر در ماه‌های آخر حکومت پهلوی نامه‌ها و گزارشات زیادی درباره اوضاع سیاسی ایران برای مقامات دولت انگلیس و امریکا می‌فرستاد که نشان از وابستگی شدید شاه و حکومت پهلوی به غرب است. هر چند ریپورتر می‌خواهد نعل وارونه بزند و صحنه خبری روزنامه‌ها و خبرگزاری ها را به سمتی هدایت کند که نشانی از وابستگی حکومت پهلوی به دولت های خارجی در آن دیده نشود.

            وزیر امور خارجه، وزارت خارجه و کشورهای مشترک‌المنافع، لندن

            بیست ‌وچهارم اکتبر 1978

            دکتر اوئن عزیز،

با توجه به اینکه طی سی ‌سال گذشته چیزی بیش از یک ناظر منفعل مناسبات ایران و انگلیس بوده‌ام، مایل  هستم نکات زیر را در خصوص حمایت های اخیر جناب‌عالی از شاه که در روز بیست‌ ودوم اکتبر 1978 از تلویزیون پخش شد، مطرح نمایم.
این مضمون که تداوم حاکمیت شاه به رغم کاستی های آن در حوزه حقوق بشر به سود غرب است، به مخالفان آن، با هر گرایش سیاسی، این اجازه را می‌دهد که از آن به عنوان گواهی برای اثبات نوکری شاه در مقابل آمریکا و انگلیس استفاده کنند، و دیگران را نیز به این نتیجه برساند. البته، این حقیقت ندارد. شاه صرفاً از آن جهت ایران را در اردوگاه غرب مستقر ساخته که معتقد است این سیاست به سود مردم و استقلال آنها خواهد بود.? [!]
همچنین من احتمال «سرنگونی» او را قریب‌الوقوع نمی‌دانم. در حالی که مردم ایران خواهان استقرار دموکراسی در ایران هستند، اکثریت آنان که تاکنون سکوت کرده‌اند، دموکراسی را با حکومت توده‌ها و تعصب یکسان تلقی نمی‌کنند. به نظر من، دیری نخواهد پایید که این بخش از جامعه که صدای خود را به گوش دیگران خواهد رساند، بدون تردید، شاه ناگزیر است خود را با اصول حکومت یک پادشاه مشروطه منطبق کند و نه یک حاکم مطلق. به هر حال، ایرانیان، به عنوان یک ملت، دموکراسی و پادشاهی را مانعه‌الجمع تلقی نمی‌کنند.

              شاپور ای. ریپورتر [7]

مردم ایران با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 به خدمات شاپور ریپورتر به دولت بریتانیا به عنوان مشاور اطلاعاتی دولت بریتانیا در مسائل ایران و مشاور وزارت دفاع انگلیس پایان داد.
از شاپور ریپورتر تا کنون اثری قبال اعتنا که مشتمل بر خاطرات یا اسناد او و پدرش باشد منتشر نشده بجز کتابی کم حجم و با نام مستعار که درباره آن سخن خواهیم گفت. زمانی شاپور به یکی از پژوهشگران ایرانی مقیم لندن گفته بود:  " به دلیل مقررات حاکم بر ماموران اطلاعاتی بریتانیا قادر به انتشار خاطرات خود نیستم. حتی مجله لایف حاضر شده خاطراتم را به مبلغ پانصدهزار پوند خریداری کند ولی اجازه فروش آن را ندادند." شاپور ریپورتر سرتیپ یا سرلشکر بازنشسته اینتلیجنس سرویس بریتانیا(MI6) است. او در سال 1969م/1348ش. درجه سرتیپی گرفت و تا زمان پیروزی انقلاب همچنان مامور شاغل در (MI6) در ایران و افسر رابط این سازمان با شاه بود[8].
در سال 1377 کتابی مرموز و قابل تامل در تهران منتشر شد با عنوان به دام افتاده: بزرگ ترین رویارویی جاسوسی شرق و غرب در تهران[9].این کتاب حاوی بخشی از خاطرات یک مامور اطلاعاتی بریتانیا در ایران است و ماجرای ستیز او با ماموران مخفی شوروی در سال 1354. هرچند نویسنده از نام مستعار " آرین رنجی شری" را برخود نهاده، ولی مطالعه کتاب خواننده مطلع را " با قاطعیت " به این نتیجه می رساند که " مولف کسی جز شاپور جی ریپورتر فرزند اردشیرجی نیست[10].
او سرانجام در اسفند ۱۳۸۳ بر اثر سرطان پروستات در شهر ساحلی کارپاس در جنوب آرژانتین در گذشت.

پی‌نوشت:

[1]. حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، ج 2: جستارهایی از تاریخ معاصر ایران (تهران: اطلاعات، 1369)، ص173.
[2]. اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 47307، 47325 پ.
[3]. مظفر شاهدی، «نگاهی به جایگاه و عملکرد شاپور ریپورتر در دوران پهلوی»، بهار، 24 اردیبهشت 1379 ص 10؛ 29 اردیبهشت 1379 ص 11.
[4]. اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 47113-47114 پ.
[5]. اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 47561 پ.
[6]. حسین فردوست، ص 194- 195.
[7]. اسناد موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 47710 پ.
[8]. سِرشاپور ریپورتر و کودتای 28مرداد 1332،فصلنامه تخصصی تاریخ معاصر، سال6، ش23، ص 6
[9]. مشخصات کامل کتاب چنین است : آرین رنجی شری، به دام افتاده (بزرگ ترین رویارویی جاسوسی شرق و غرب در تهران)، ترجمه محسن اشرفی، تهران: نشر نی، 1377. درباره هویت واقعی نویسنده و انطباق آن با شاپور ریپورتر بنگرید به: موسی فقیه قانی، ”به دام افتاده، پنهان کاری جاسوسانه“، تاریخ معاصر
ایران، سال دوم، شماره پنجم (بهار1377)، صص261-268.(ب نقل: سِرشاپور ریپورتر و کودتای 28 مرداد 1332)
[10]. حقانی، همان ماخذ،ص265.(ب نقل: سِرشاپور ریپورتر و کودتای 28مرداد 1332)

بازنشر

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.