روایت جعلی؛ پیامبر از گوشت ذبح شده بر بتها میخوردند!
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از روایاتی که در کتاب صحیح بخاری و به تبع آن در کتابهای حدیثی دیگر نقل گردیده و توهینی است به پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم)، این حدیث است که پیامبر اکرم قبل از نزول وحی بر ایشان، از گوشتی که بر بتها ذبح شده و اسم خدا بر آن در موقع ذبح برده نشده، میخوردهاند؛ توجیه آنان برای اینکه این حدیث صحیح است، این است که قبل از نزول قرآن، هنوز حکم الهی صادر نشده بود و پیامبر امر به رعایت این مسائل نگردیده بود.
و آن روایت که در صحیح بخاری نقل گردیده و فقط پیامبر اکرم این مسئله را به فرزند عمر و او هم فقط به سالم نقل نموده بود، این حدیث است: «... أخبرني سالم انه سمع عبدالله يحدث عن رسول الله انه لقى زيد بن عمرو بن نفيل بأسفل بلدح وذاك قبل أن ينزل على رسول الله الوحي فقدم إليه رسول الله سفرة فيها لحم، فأبى ان يأكل منها، ثم قال: إني لا آكل مما تذبحون على أنصابكم ولا آكل الا مما ذكر اسم الله عليه.[1] سالم نوه عمر از پدرش عبدالله بن عمر شنید که پیامبر نقل نمود که زيد بن عمرو بن نفيل را در پایین بلدح (نام مکانی است که در راه تنعیم به سمت مکه و مسجدالحرام وجود داشت) قبل از اینکه بر پیامبر (صلى الله عليه و آله و سلم) وحی نازل شود، ملاقات نمود؛ سپس پیامبر اکرم سفرهای که در آن گوشت بود به او تعارف نمود، زید بن عمرو از خوردن آنچه در سفره بود ابا نمود، و گفت: من از چیزی که بر بتهایتان ذبح میکنید، و بر چیزی که بر آن نام خدا ذکر نشده نمیخورم.»
و در تأیید این روایت و اینکه پیامبر از آن گوشتها در آن زمان تناول مینمودند، روایت دیگری است که از نوادگان زید بن عمرو بن نفیل در مسند احمد نقل گردیده است: «نفيل بن هشام بن سعيد بن زيد بن عمرو بن نفيل عن أبيه عن جده قال: كان رسول الله بمكة، هو وزيد بن حارثة، فمر بهما، زيد بن عمرو بن نفيل. فدعوه إلى سفرة لهما. فقال: يا ابن أخي! انى لا آكل مما ذبح على النصب. قال: فما رؤى النبي بعد ذلك أكل شيئاً مما ذبح على النصب، قال: قلت يا رسول الله! ان أبى كان كما قد رأيت وبلغك ولو أدركك لآمن بك واتبعك، فاستغفر له. قال: نعم. فاستغفر له، فإنه يبعث يوم القيامة أمة واحدة.[2] نوه زيد بن عمرو بن نفيل از پدرش از جدش زيد بن عمرو بن نفيل نقل کرده که پیامبر در مکه بود، و همراه زید بن حارثه بود، او (زيد بن عمرو بن نفيل) از کنار آن دو نفر میگذشت، آنها او را دعوت به سفره خود نمودند، پس زيد بن عمرو گفت: ای پسر عمو! من از چیزی که بر بت ذبح شده، نمیخورم. و گفت پس از آن کسی ندید پیامبر اکرم، از چیزی که بر بت ذبح شده باشد، بخورد. زید میگوید: به پیامبر گفتم: ای فرستاده خدا! پدرم را دیدهاید و همانطور که به شما رسیده، میدانید که اگر شما را درک میکرد، به شما ایمان میآورد و از شما تبعیت میکرد، پس برای او استغفار نمایید. پیامبر اکرم فرمود: بله، برای او استغفار میکنم، به درستی که او در روز قیامت به تنهایی به صورت یک امت واحد مبعوث میگردد.»
حدیث اول که در صحیح بخاری بوده و علمای اهل سنت آن را کاملاً صحیح دانسته و هیثمی در مجمع الزوائد، راویان حدیث مسند احمد را غیر از مسعودی ثقه میداند.[3]
طبق این احادیث، پس از بعثت و قبل نزول وحی یا قبل از نزول حکم ذبح شرعی، پیامبر اکرم (صلى الله عليه و آله و سلم) از گوشتی که بر بتها ذبح شده و اسم خدا بر آن در موقع ذبح برده نشده، میخوردهاند، تا اینکه زید بن عمرو بن نفیل کراهت خود را از این مسئله یادآور میگردند، و از آن به بعد بود که پیامبر دیگر از آن گوشتها که ذبح شرعی نشده بودند، تناول ننمود، و بر اساس روایت مسند احمد این واقعه پس از بعثت نبی اکرم بوده است، زیرا با لفظ رسول الله از پیامبر اکرم، تقاضای استغفار برای عمرو بن نفیل(پدرش) نموده است. در این حدیث باید به این نکات توجه داشت که اين اتفاق در زماني رخ داده كه پسر عمر هنوز به سنی که بتواند چیزی را که دیده نقل نماید، نرسیده بود. پس حديث فوق از زبان رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل شده است و سؤالی که مطرح است این است که پیامبر کسی را محرمتر از عبدالله بن عمر نيافت، كه با او اين راز را در ميان بگذارد و ابنعمر هم كسی را جز پسرش سالم محرم این راز نديد! چگونه چنين نسبت ناروايی را به برگزيدهترين فرزندان آدم میدهند. و شارحان توجیه نموده و میگویند این مطلب مربوط به قبل بعثت است و مشهور علما به عصمت انبیاء قبل نبوتشان قائل نیست؛ یا اینکه هنوز آیه ذبح شرعی نازل نشده بود و قبل آن کسی از ذبائح خودداری نمینمود؛ ویا منظور از انصاب به معنی سنگ بزرگی است که روی آن ذبح میکردند نه بت اصطلاحی و بتی که عبادتش مینمودند.[4] و همچنین تعجب است از خدايی كه زيد بن عمرو بن نفيل را وا مینهد و ديگری را به پيامبری برمیگزيند!! گويا او بندگانش را درست نمیشناسد! چگونه علما کل این کتاب را صحیح میدانند. آيا هنوز هم اهل سنت معتقدند كه صحيح بخاري «اصح الكتب بعد القرآن» میباشد؟
چرا باید برای ساخت فضیلت برای صحابهای مانند زید بن عمرو بن نفیل، رسول خدا را اینگونه نشان داد، که آن صحابه بر دین حنیف ابراهیم واقف بوده و پیامبر یا واقف نبوده و یا اهمیتی نمیداده؛ و شاید علت جعل اینگونه احادیث مجعول برای مبرا دانستن عدهای از صحابه باشد، که قبل از اسلام هر عمل خلافی را انجام دادهاند و برای توجیه و تطهیر آنان گفته شود، تا شریعتی نیامده آنان بر اعمالشان مؤاخذه نمیشوند، و چون اسلام آوردهاند و پیامبر را دیدهاند، جزو صحابه شدهاند و همه صحابه عادلند و خدا از آنان راضی است!
پینوشت:
[1]. صحیح البخاری، بخاری، دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1401ق، ج6، ص225.
سنن الکبری، بیهقی، دارالفکر، ج9، ص249.
الطبقات الکبری، ابنسعد، بیروت: دار صادر، ج3، ص380.
[2]. مسند احمد، احمد بن حنبل، بیروت: دار صادر، ج1، ص189.
تاریخ مدینه دمشق، ابنعساکر، بیروت: دار الفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج19، ص510.
[3]. مجمع الزوائد، هیثمی، بیروت: دار الكتب العلمية، 1408ق، ج9، ص417.
[4]. فتح الباری، ابنحجر، بیروت: دار المعرفة للطباعة والنشر، ج7، ص109.
دیدگاهها
babak
1394/02/24 - 21:48
لینک ثابت
واقعاً که !! اهل سنت با چه
نیما
1394/07/22 - 23:05
لینک ثابت
لااله الا الله محمدرسول الله
افزودن نظر جدید