ناشر انحرافات صوفیه!

  • 1392/06/28 - 14:50
مسلمانان جهان می دانند که شطح گویی صوفیان و به کار بردن جملات و کلمات کفر آمیز و به دور از شأن اسلام، فساد و انحرافی بود که توسط کبّار صوفیه به وقوع پیوست
ناشر انحرافات صوفیه!

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ گسترش فساد و انحراف در جامعه، عوامل و دلایل زیادی را می طلبد که بصورت هم پوشانی یکدیگر را برای رخ دادن انحراف و یا فساد کمک می دهند. همه ی مسلمانان جهان می دانند که شطح گویی صوفیان و به کار بردن جملات و کلمات کفر آمیز و به دور از شأن اسلام، فساد و انحرافی بود که توسط کبّار صوفیه به وقوع پیوست. تاجایی که عده ای از ایشان به دست بزرگان اهل سنت به دار آویخته شدند و عده ای از خود صوفیان نیز ایشان را رد کرده اند. مانند حلاج که باگفتن شطحیات بزرگان اهل سنت را حساس کرد و ایشان حکم به قتل وی دادند[1] و در این میان ابوبکر شبلی که خود از بزرگان تصوف است از حلاج بی زاری جست![2]

یکی از دلایل و عواملی که شطح گویی گسترش یافت، قلم زدن و پرداختن عده از نویسندگان متصوفه به این انحرافات بوده که بارز ترین ایشان در این مقوله، روزبهان بقلی است. ابومحمدبن ابی نصربن روزبهان بقلی فسایی شیرازی، معروف به «شیخ شطّاح» از نویسندگان تصوف است و با وجود اینکه تالیف و نگارش را نوعی حجاب می دانسته! ولی بیش از شصت اثر نگاشته که بیست و یک اثر از ایشان موجود است.[3] روزبهان خود یکی از شطح گویان تصوف است که همین مطلب انگیزه ی وی را برای ترویج این انحراف تقویت می نمود و باعث شد تا فساد بیشتری دامن گیر تصوف گردد.

اصولاً کسانی که راه مسلکشان از اهل بیت عصمت و طهارت و خاندان نبوی علیهم السلام جداست و در فقه و اخلاق تابع دیگران شده اند، نمی توانند الگوی مناسبی برای یک مسلمان باشند. خط و مشی ایشان جدای از صراط مستقیم بوده و انسان را به ورطه ی هلاکت و ضلالت خواهند کشید. اگر چه سخنان ایشان از عشق و سیر و سلوک و... پر باشد. درباره ی روزبهان می نویسند که وی بسیار به عشق معتقد بود و در آثار او مشاهده می شود که لفظ عشق را مرتب تکرار می کند.[4] او در پی انحرافات دیگر صوفیان، بسیار به رقص و سماع علاقه مند بوده و ادعا می کرده که فرشتگان الهی را در این حال مشاهده می کند![5] پیشتر نیز امثال مولوی و سایرین از متصوفه به قعر این انحراف سقوط کرده بودند و باز سوال مطرح می شود که آیا می توان به وسیله ی امری حرام، به خداوند نزدیک شد؟!

روزبهان با کمال بی شرمی شطح گویی خود را برگرفته از کلام امیرالمومنین علیه السلام می داند و برای توجیح کار خود فکر کرده که همانطور که علی علیه السلام فرمود: «لم اعبد ربا لم اره»[6] هيچگاه خدائي را كه به چشم دل و ضمير آگاه و قلب خود مشاهده ننمودم عبادت نكردم!، پس ما هم می توانیم جملاتی بگوییم و با نام شطح آن را به خورد اذهان مردم بدهیم و به وسیله ی آن برای خود کسب فیض و آبرو کنیم. بَقلی شافعی مذهب با کدام جسارت خود را همانند مولای متقیان علی علیه السلام کرده که پیامبر صلی الله علیه وآله در شأن او فرمود: لو ان السموات و الارض وضعتا فى كفة و وضع ايمان على فى كفة لرجح ايمان على، [7] یعنى اگر آسمان ها و زمين در يك كفه ترازو و ايمان على در كفه ديگر گذاشته شوند، بطور حتم ايمان على بر آنها فزونى مي كند. علی علیه السلام اسطوره ی خداترسی و خوف از خدا بود. او ملکه ی عصمت از گناه داشت.[8] او کسی بود که دشمنش در شهادتش اشک ریخت!

وقتى ضرار بن ضمره بر معاويه وارد شد معاويه گفت على را برايم وصف كن!ضرار پس از آنكه شمه‏ اى از خصوصيات اخلاقى مولا را براى معاويه بيان نمود گفت شب ها بيدارى او بيشتر و خوابش كم بود در اوقات شب و روز تلاوت قرآن مي كرد و جانش را در راه خدا مي داد و در پيشگاه كبريائى او اشك مي ريخت و خود را از ما مستور نمي داشت و كيسه ‏هاى طلا از ما ذخيره نمى ‏نمود، براى نزديكانش ملاطفت و بر جفاكاران تند خوئى نمي كرد، موقعي كه شب پرده ظلمت و تاريكى مي افكند و ستارگان رو بافول مي نهادند او را مي ديدى كه در محراب عبادت دست به محاسن خود گرفته و چون شخص مار گزيده بخود مى‏ پيچيد و مانند فرد اندوهگينى (از خوف خدا) گريه مي كرد و ميگفت اى دنيا! آيا خود را بمن جلوه داده و مرا مشتاق خود مي سازى؟ هيهات مرا بتو نيازى نيست و ترا سه طلاق داده ‏ام كه ديگر مرا بر تو رجوعى نيست! سپس مي فرمود: آه از كمى توشه و دورى سفر و سختى راه! معاويه گريه كرد و گفت اى ضرار بس است بخدا سوگند كه على چنين بود خدا رحمت كند ابو الحسن را![9]

والله که افراد بی مقداری چون روزبهان بقلی ها و سایر صوفیان که مدعی علی دوستی اند او را نشناخته اند. خدا حساب کارشان را سخت بگیرد که اینگونه با جسارت و گستاخی اعمال خلاف شرع خود را منسوب به وجود پاک و مطهر امیرالمومنین علیه السلام می کنند و باعث گمراهی مردم می گردند.

منابع:

[1]. خطیب بغدادی، تاریخ بغدادی، ج۸، ص۷۱۷ـ۷۱۸

[2]. زرین‌کوب، ج۱، ص۱۵۱، جستجو در تصوف ایران، تهران ۱۳۵

[3]. روزبهان بقلی، عبهرالعاشقین، با مقدمه هنری کربین و محمد معین، مقدمه معین، ص ۶۳ـ۷۷، تهران ۱۳۶۰ ش

[4]. فهرست نام‌ها و لغات و اصطلاحات، روزبهان بقلی، عبهرالعاشقین، با مقدمه هنری کربین و محمد معین، تهران ۱۳۶۰ ش

[5]. روزبهان بقلی، شرح شطحیات، ج۱، ص۶۳۳ / ابراهیم بن روزبهان ثانی، تحفه اهل العرفان، ج۱، ص۳۴

[6]. الله شناسی، ج 2، ص 121 و 122

[7]. غاية المرام طبع قديم ص 509ـفضائل الخمسه جلد 1 ص .191

[8]. إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت ويطهركم تطهيرا ( احزاب، 33)

[9]. امالى صدوق مجلس 91 حديث .2

دیدگاه‌ها

با سلام. حداقل جرئت به خرج می دادی اسم خودت را در این مقاله می نوشتی. در ضمن فهم کلام افرادی همچون روزبهان ها برای امثالی چون تو زود است.

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.