دفن پیامبر اکرم در حجره مخصوصشان

  • 1393/12/16 - 17:40
نزد اهل سنت مشهور است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حجره و خانه عایشه مدفون گردیده‌اند، و برای اثبات ادعای خود از حدیثی که از عایشه که در چند جای صحیح بخاری نقل شده است، استفاده می‌کنند؛ ولی با استفاده از چند مطلبی که از برخی روایات استفاده می‌گردد، می‌توان نتیجه دیگری گرفت. پیامبر حجره‌هایی در ضلع جنوب شرقی مسجدالنبی...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ نزد اهل سنت مشهور است که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حجره و خانه عایشه مدفون گردیده‌اند، و برای اثبات ادعای خود از حدیثی که از عایشه که در چند جای صحیح بخاری نقل شده است، استفاده می‌کنند؛ ولی با استفاده از چند مطلبی که از برخی روایات استفاده می‌گردد، می‌توان نتیجه دیگری گرفت.

- پیامبر حجره‌هایی در ضلع جنوب شرقی مسجدالنبی داشته‌اند، که هر کدام متعلق به یکی از همسرانشان بوده و با نام آن همسر مشخص می‌گردید، مثلاً خانه عایشه، خانه ام‌سلمه، و ...؛ و در کنار آن حجره‌ها، پیامبر حجره‌ای مخصوص به خود داشتند، که بیت النبی به آن اطلاق می‌شد و قابل دسترسی برای عموم مسلمانان بود.
در روایتی در مسند احمد آمده است: «أن النبي كان يصلى ذات ليلة في حجرته. فجاء أناس فصلوا بصلاته، فخفف فدخل البيت، ... .[1] شبی رسول اكرم در حجره خود نماز می‌خواند كه گروهی آمدند و پشت سر حضرت اقتدا نمودند. از اين رو حضرت نماز خود را سريعتر خواند و داخل خانه خود گرديد.» و در روایت دیگری آورده است: «... سلمة بن عبدالرحمن عن ربيعة بن كعب الأسلمي قال: كنت أنام في حجرة النبي (صلى الله عليه وآله وسلم) فكنت أسمعه إذا قام من الليل ...[2] ربيعه می‌گويد: شبی را در حجره رسول اكرم خوابیده بودم، پس می‌شنیدم...».

- فقط حجره مخصوص پیامبر دو در داشت، و یکی از درها به مسجدالنبی باز می‌شد. پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی مسلمانان می‌خواستند، بر پيكر مطهر رسول خدا نماز گذارند، گروه گروه از يك در داخل و از در ديگر خارج می‌شدند. «قالوا: كيف نصلي عليه؟ قال ادخلوا ارسالاً ارسالاً. قال: فكانوا يدخلون من هذا الباب فيصلون عليه، ثم يخرجون من الباب الآخر.[3] و چون رسول خدا قبض روح گرديد، گروهی گفتند: چگونه بر آن حضرت نماز گزاريم؟ در جواب گفتند: گروه گروه از اين در وارد شوید و راوی گفت: گروه گروه از این در داخل می‌شدند و نماز گزارده و سپس از درب ديگر خارج می‌شدند.»

- حجره عایشه به خلاف خانه رسول خدا يك در داشته، آن هم در جهت مواجه با شام يعنی درب آن در مقابل جهت شام بوده است. «فسألته عن بيت عائشة فقال: كان بابه من وجهة الشام. فقلت: مصراعاً كان أو مصراعين؟ قال: كان باباً واحداً.[4] از او درباره خانه عائشه سؤال كردم، گفت: در آن به جهت شام است، پرسیدم: یک در دارد یا دو در؟ گفت: یک در دارد.»

- با استناد به مصادر اهل سنّت، رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، در حجره مخصوص خود آن حضرت اتفاق افتاده است. در حديث عمر راجع به مكاني كه پيامبر در آن قبض روح گرديد آمده است: «فبينما نحن في منزل رسول الله. إذا رجل ينادي من وراء الجدار أن أخرج إليّ يا ابن الخطاب . . . فإن الأنصار اجتمعوا في سقيفة بني‌ساعدة، فأدركوهم قبل أن يحدثوا أمراً ... .[5] در حالی كه ما در خانه رسول خدا بوديم، شخصی از پشت ديوار خانه حضرت صدا زد: ای عمر بن خطاب! خارج شو ... كه انصار در سقيفه بني‌ساعده گرد هم آمده‌اند، به آن‌ها بپيوندید قبل از آن كه حادثه‌ای اتفاق بيفتد.»

- نقل مطلبی از عایشه كه دلالت دارد، وفات پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، در حجره او نبوده است. «لقد نزلت آية الرجم ورضاعة الكبير عشراً ولقد كانت في صحيفة تحت سريري، فلما مات رسول الله وتشاغلنا بموته دخل داجن فأكلها.[6] آيه رجم و محرم شدن بزرگسال با ده بار شير دادن نازل شد و من آن را در صحفه كاغذی زير تخت خود نگهداری می‌كردم، هنگامی که پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) از دنیا رفت، و مشغول امورات مربوط به وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بوديم، گوسفندی داخل حجره شد و آن را خورد.» كه از متن فوق استفاده می‌شود كه اگر بيماری حضرت و وفات رسول خدا در حجره عائشه اتفاق افتاده بود، ديگر امكان نداشت در همان روزی كه حجره او مملوّ از جمعيت است، گوسفندی داخل حجره شده و آن صفحه كاغذ را بخورد. بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حجره مخصوص خود دفن شده‌اند، و محل دفن ایشان متعلق به کسی نبوده و کسی حق ندارد، نظر دهد چه کسانی در کنار ایشان دفن شوند، و یا دفن نشوند.

پی‌نوشت:

[1]. مسند أحمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج3، ص103.
[2]. مسند أحمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج4، ص57.
[3]. مسند أحمد، احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، ج5، ص81.
تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، بیروت: دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج4، ص296.
أسد الغابة، ابن اثیر، بیروت: دارالكتاب العربي، ج5، ص254، ترجمه ابوعسیم.
[4]. الأدب المفرد، بخاري، بیروت: مؤسسة الكتب الثقافية، 1406ق، ص168.
إمتاع الأسماع، مقریزی، بیروت: دار الكتب العلمية، 1420ق، ج10، ص92.
سبل الهدي والرشاد، صالحی شامی، بیروت: دار الكتب العلمية، 1414ق، ج3، ص349.
[5]. فتح الباري شرح صحیح بخاری، ابن حجر، بیروت:  دارالمعرفة للطباعة والنشر، ج7، ص23 و ج12، ص133.
تاريخ مدینه دمشق، ابن عساکر، بیروت: دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج30، ص282.
صحیح ابن حبان، ابن حبان، مؤسسة الرسالة، 1414ق، ج2، ص155.
[6]. سنن ابن ماجة، محمد بن یزید قزوینی، دارالفكر للطباعة والنشر والتوزيع، ج1، ص626.
معجم الأوسط، طبراني، دار الحرمين للطباعة والنشر والتوزيع، 1415ق، ج8، ص12.
مسند أبي يعلي، ابویعلی موصلی، دار المأمون للتراث، 1408ق، ج8، ص64، ح4588.
المحلي، ابن حزم، دارالفکر، ج11، ص235.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.