مناجات خداوند و امام علی (ع) در منابع اهل سنت
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ روایت سخن گفتن خداوند با امیرالمؤمنین علیهالسّلام نه تنها با اسناد مختلف در کتب متعدد اهل سنت مطرح شده، بلکه سند روایتی که ترمذی در سنن خویش نقل کرده، صحیح نیز هست؛ بنابراین این منقبت مولا علی علیهالسّلام را باید از مسلّمات تاریخی فریقین دانست؛ زیرا که شیعه[۱] و سنّی، آن را بیان کرده و علما و محدثانشان، به طُرُق رجالی متعدد آن را نقل کردهاند. خطیب بغدادی در تاریخ خود،[2] ابویعلى در مسند خود،[3] طبرانی در جامع الكبیر[4] و ابنعساكر در تاریخ دمشق، از جابر با چهار طریق از «سالم بن ابوحفصه»، «عمار ذهبی» و «اعمش» و «ابراهیم بن حماد»[5] و ابنمغازلی در مناقب خود از طریق جابر بن عبدالله انصاری[6] و ابن ابوعاصم در كتاب السنه[7] و دیگر علما و حافظان حدیث اهل سنت این روایت را نقل كردهاند.
این روایت را ترمذی در سنن خویش، اینچنین آورده است: «حدثنا علی بن المنذر الكوفی، أخبرنا محمد بن فضیل، عن الأجلح، عن أبی الزبیر، عن جابر، قال: دعا رسول الله صلی الله علیه وسلّم علیاً یوم الطائف فانتجاه، فقال الناس: لقد طال نجواه مع ابن عمه، فقال رسول الله صلیاللهعلیهوآله: ما انتجیته ولكن الله انتجاه.[8] علی بن منذر كوفی برای ما حدیث کرده است كه محمد بن فضیل از اجلح از ابوزبیر از جابر روایت كرده است: رسول خدا صلیاللهعلیهوآله در روز طائف، علی علیهالسّلام را صدا کرده و با او نجوا کرد. مردم گفتند: نجوای رسول خدا صلیاللهعلیهوآله با پسر عمویش طولانی شد. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمود: من با او نجوا نکردم؛ بلكه خداوند سبحان با او نجوا کرد.»
بررسی سند روایت ترمذی:
- علی بن منذر كوفی: ابنحجر درباره او میگوید: «صدوق يتشيع.[9] او راستگو و متمايل به شيعه بوده است.» نسایی به نقل از ذهبی درباره او میگوید: «قال النسائی: شيعی محض، ثقة.[10] نسايی درباره او گفته: او شيعهای محض، ولی موثق است.»
- محمد بن فضيل بن غزوان بن جرير ضبی: ابن حجر درباره او میگوید: «صدوق عارف رمی بالتشيع.[11] او شخصی راستگو و عارف است که متهم به شيعهگری است.» ذهبی درباره او میگوید: «ثقة شيعی.[12] او شيعهای موثق است.»
- اجلح: ابن حجر درباره او میگوید: «صدوق شيعی.[13] او شيعه و راستگوست.» ذهبی درباره او میگوید: «وثقه ابنمعين وغيره.[14] ابنمعين و ديگران او را توثيق کردهاند.»
- ابوزبير محمد بن مسلم بن تدرس قرشی اسدی: ذهبی درباره او میگوید: «حافظ ثقة.[15] او حافظ و موثق است.»
بنابراین جدای از تعدّد اسناد این روایت، سند روایت ترمذی، بنابر نظر علمای رجال اهل سنت، صحیح و معتبر است.
پینوشت:
[۱]. مجلسى، بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج۳۹، ص۱۵۱.
[2]. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، دار الغرب الإسلامی، ج8، ص413.
[3]. أبویعلى موصلی، مسند أبی یعلى، دار المأمون للتراث، ج۴، ص۱۱۸-۱۱۹.
[4]. طبرانی، المعجم الكبیر، مكتبة ابن تيمية، ج۲ ص۱۸۶.
[5]. ابن عساكر، تاریخ مدینة دمشق، دار الفكر، ج۴۲، ص۳۱۵-۳۱۷.
[6]. ابن مغازلی، المناقب، دار الآثار، ص181 و 182.
[7]. عمرو بن أبوعاصم، السنة، المكتب الإسلامی، ج2، ص598.
[8]. ترمذی، سنن الترمذی، دار الغرب الإسلامی، ج6، ص85.
[9]. ابن حجر عسقلانی، تقريب التهذيب، دار الرشيد، ص405.
[10]. ذهبی، الكاشف، دار القبلة للثقافة الإسلامية، ج2، ص48.
[11]. ابن حجر عسقلانی، تقريب التهذيب، دار الرشيد، ص502.
[12]. ذهبی، الكاشف، دار القبلة للثقافة الإسلامية، ج2، ص211.
[13]. ابن حجر عسقلانی، تقريب التهذيب، دار الرشيد، ص96.
[14]. ذهبی، الكاشف، دار القبلة للثقافة الإسلامية، ج1، ص229.
[15]. ذهبی، الكاشف، دار القبلة للثقافة الإسلامية، ج2، ص216.

افزودن نظر جدید