خورشیدی در پس ابر ای غائب از نظر

  • 1393/10/26 - 08:08
از جمله شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعیان وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که امامی که غائب است و مردم به او دسترسی ندارد تا مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند، چگونه می‌توان حجت خدا بر مردم باشد؟ اساساً فایده وجود امام در غیبت چیست؟ در ابتدا لازم است به چند نکته اشاره کنیم. - غائب بودن امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله شبهاتی که پیروان وهابیت به شیعیان وارد می‌کنند این شبهه می‌باشد که امامی که غائب است و مردم به او دسترسی ندارد تا مشکلات خودشان را با او در میان بگذارند، چگونه می‌توان حجت خدا بر مردم باشد؟ اساساً فایده وجود امام در غیبت چیست؟

در ابتدا لازم است به چند نکته اشاره کنیم:

- غائب بودن امام به این معنا نیست که وجود ناپیدا و رؤیایی دارد! بلکه آن حضرت مانند سایر انسان‌ها از یک زندگی طبیعی، عینی و خارجی برخوردار است؛ یعنی در میان مردم و جامعه رفت و آمد دارد، گفتار مردم را می‌شنود، در اجتماعات آنها وارد می‌شود و بر امورات آنها نظارت می‌کند. به عبارت دیگر، در زمان غیبت، امام مهدی (علیه السّلام) ظهور ندارد، ولی در میان مردم حضور دارد. اساسا غیبت به معنای عدم حضور نیست؛ بلکه به معنای مخفی بودن از نظرها است. به عبارت دقیق‌تر، این مردم‌اند که از امام خویش غائب‌اند. چنان‌که مولای متقیان، امام علی (علیه السّلام) دراین‌باره می‌فرماید: «هنگامی که امام غائب از نسل من، از دیده‌ها پنهان می‌شود و مردم با غیبت او از حدود شرع بیرون روند و خیال کنند که حجت خدا از بین رفته و امامت باطل شده است، سوگند به خدای علی (علیه السّلام) که در چنین روزی، حجت خدا در میان آن‌هاست، در کوچه و بازار آن‌ها گام برمی‌دارد، به خانه‌های آن‌ها وارد می‌شود، در شرق و غرب جهان به رفت و آمد می‌پردازد، گفتار مردم را می‌شنود، به اجتماعات آن‌ها وارد می‌شود و سلام می‌کند. او مردم را می‌بیند، ولی مردم تا روز معیّن و وقت معلوم، او را نمی‌بینند. تا زمانی که جبرئیل میان آسمان و زمین بانگ برآورده و ظهور را اعلام کند».[1]

- از آنجا که بشر دارای علم محدودی است، نمی‌تواند به همه اسرار عالم پی‌ببرد و در مورد افعال الهی قضاوت کند. چنان که قرآن می‌فرماید: «وَ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً [اسراء/85] و درباره روح از تو می‌پرسند. بگو: روح از (سنخ) فرمان پروردگار من است و به شما از دانش، جز اندکی داده نشده است». این آیه نشان می‌دهد که مجهولات بشر به مراتب بیش‌تر از معلومات او می‌باشد. بنابراین اگر علم انسان، هزارها بلکه میلیون‌ها سال دیگر هم پیشرفت بکند، هنوز معلومات بشر در برابر مجهولاتش بسیار مختصر و ناچیز است و تنها خداوند است که به همه چیز علم دارد و علم او ذاتی و بی‌‌نهایت است. لذا کسی نمی‌تواند نسبت به وجود امری مانند غیبت امام زمان (علیه السّلام) تنها به خاطر آن که علت آن را نمی‌داند، اعتراض کند و آن را بی‌فایده و بی‌مصلحت بشمرد. اساساً روایات، غیبت امام زمان (علیه السّلام) را از اسرار الهی معرفی کرده‌اند که کشف علت آن برای بندگان ممکن نیست.

- غیبت امام زمان (علیه السّلام) یک امر اتفاقی و بی‌سابقه نیست؛ بلکه غیبت حجت‌های الهی در مقطعی از زمان، جزو سنت‌های خداوندی است. چنان‌ که برخی از پیامبران الهی، مانند حضرت خضر، موسی، یونس، عزیز، ابراهیم، صالح، ذوالقرنین و... برای مدتی از دیدگاه مردم پنهان شدند؛ اما با این حال، هرگز از حوادث و اوضاع زمان غفلت نداشتند و به جهت ولایت و اختیاراتی که خدا به آن‌ها داده بود، پیوسته در اموال و نفوس، تصرف، و اوضاع را بر طبق مصالح، رهبری می‌کردند؛ اگر چه تصرفات آنها نیز از دیدگان مردم عادی پنهان بود.

- گفتنی است که این سؤال تازگی ندارد و تنها در عصر ما مطرح نشده است از روایات اسلامی چنین بر می‌آید که این سؤال پیش از تولد حضرت مهدی (علیه السّلام) نیز مطرح بوده است و هنگامی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه پیشین (علیهم السّلام) از مهدی و غیبت طولانی آن حضرت، سخن به میان می‌آوردند، با چنین سؤالی روبرو می‌شدند و به آن پاسخ می‌گفتند. به عنوان نمونه: «پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در پاسخ به این پرسش که «آیا مؤمنین در زمان غیبت، از وجود امام خود فائده‌ای می‌برد»؟ فرمود: «آری! سوگند به پروردگاری که مرا به پیامبری برانگیخت، در زمان غیبتش از او نفع می‌برند و از نور ولایتش بهره می‌گیرند، همان‌گونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن در پشت ابرها استفاده می‌کنند».[2] امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «زمین از روزی که خداوند، حضرت آدم (علیه السّلام) را آفرید تا روز رستاخیز، هیچ‌گاه خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و آشکار یا غائب و پنهان، و اگر حجت خدا نباشد، خدا پرستیده نمی‌شود». راوی پرسید: «مردم چگونه از امام غائب و پنهان استفاده می‌کنند»؟ حضرت فرمود: «آن‌ چنان که از خورشید پشت ابر استفاده می‌برند».[3] خود حضرت مهدی (علیه السّلام) نیز در توقیعی که برای پاسخ به سؤالات اسحاق بن یعقوب صادر فرمود و توسط محمد بن عثمان به دست او رسید، چنین نوشت: «اما چگونگی استفاده مردم از من، هم‌چون استفاده آن‌هاست از خورشید، هنگامی که در پشت ابرها پنهان می‌شود».[4]

با توجه به مقدمه فوق، اینک برخی از فوائد وجود امام در عصر غیبت را به اختصار مورد بررسی قرار می‌دهیم:

- قلب عالم امکان و واسطه فیض الهی؛ امام در بینش اسلامی و طبق احادیث فراوانی که در موضوع امامت وارد شده و بر اساس دلایلی که دانشمندان حوزه دین ارائه کرده‌اند، جان جهان است و جهان به وجود او بستگی دارد. امام، قلب عالم وجود، هسته مرکزی جهان هستی و واسطه فیض بین عالم و آفریدگار عالم است و در این مسأله، حضور و غیبت او تفاوتی ندارد. اگر او لحظه‌ای وجود نداشته باشد، جهان هستی از بین خواهد رفت؛ چنان که امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «اگر زمین بدون وجود امام بماند، ساکنان خود را در کام خود فرو می‌برد».[5]

- امید بخش و حرکت آفرین؛ در میدان نبرد، تمام کوشش سربازان زبده و فداکار، معطوف به این امر است که پرچم لشگر، علی‌رغم حملات دشمن، هم‌چنان در اهتزاز باشد. سربازان دشمن نیز می‌کوشند که پرچم آن‌ها را سرنگون سازند؛ چرا که برقرار بودن پرچم، مایه دل گرمی سربازان و باعث تلاش و کوشش مستمر آن‌هاست. هم‌چنین وجود فرمانده لشگر در مقرّ فرماندهی هر چند ظاهرا خاموش و ساکت باشد حرارتی را در عروق سربازان ایجاد می‌کند و آن‌ها را با این فکر که «فرمانده ما زنده است و پرچممان در اهتزاز»، به تلاش بیش‌تر وا می‌دارد. اما اگر فرمانده کشته شود و دیگر در میان نباشد، یک لشگر عظیم با کارایی فوق‌العاده، یک‌باره روحیه خود را می‌بازد و متلاشی می‌شود.

- رهبر و هدایت‌گر؛ حضرت علی (علیه السّلام) می‌فرمایند: «به برکت امام است که مردم برای دفاع از دین آماده می‌شوند چنان که شمشیر و تیر به دست آهنگر تیز می‌گردد و به برکت امام است که مردم شب و روز از جام حکمت و علوم الهی سیراب می‌شوند».[6] پس حضرت ولی عصر در بین مردم هدایت باطنی دارد و مردم را رها نکرده و از احوال آنان غافل نیست؛ چنان‌که از توقیعات شریف حضرت همین مطلب برداشت می‌شود.

پی‌نوشت:

[1]. غیبت نعمانی، طوسی، موسسه معارف اسلامی، قم، ص 72 و 73.
[2]. بحار الأنوار، مجلسی، موسسه الوفاء، بیروت، ج 52، ص 92.
[3]. همان.
[4]. الغیبه نعمانی، طوسی، موسسه معارف اسلامی، قم، ص 177.
[5]. امالی صدوق، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، مرکز الطباعه و النشر، قم، ص 112.
[6]. نهج البلاغه، خطبه 150.

برچسب‌ها: 
تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.