اعتراف علمای عامّه و وهّابی به قدرت مردگان بر شنیدن

  • 1393/09/15 - 16:41
عدم قدرت شنیدن برای مردگان، از جمله شبهاتی است که وهابیون به عقیده شیعه درباره توسل، وارد می‌کنند. در این مقاله با اشاره به روایات متواتر اهل سنت در کتب معتبرشان، بر قدرت مردگان برای شنیدن به نقل اعتراف عده‌ای از علمای بزرگ عامه و وهابی، پرداخته شده است...

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از جمله اشکالات وهابیون که بر عقیده شیعه به "توسل" مطرح می‌شود، عدم قدرت مردگان بر شنیدن صدای زندگان است. آنان برای اثبات ادعای خود، به آیاتی چون: «إِنَّکَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتیَ وَ لَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْاْ مُدْبِرِین [نمل/80] مسلّماً تو نمی‌توانی سخنت را به گوش مردگان برسانی، و نمی‌توانی کران را هنگامی که روی برمی‌گردانند و پشت می‌کنند فراخوانی»، استناد می‌کنند. این در حالی است که در کتب صحاح اهل سنت نیز، بر قدرت شنیدن مردگان و گفتگوی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و... با ایشان، تصریح شده است و بزرگان از علمای عامّه نیز به صحت و تواتر آن اعتراف نموده‌اند. با توجه به گستره این روایات، مشخص می‌شود که تفسیر صحیح آیه فوق، چیزی غیر از معنایی است که وهابیون برداشت نموده‌اند. بلکه به قرینه آیات قبل و بعد، مشخص می‌شود که مراد از "اسماع"، در این آیات، "هدایت" است، نه شنیدن معمولی.[1] در ادامه به نقل برخی از اعترافات بزرگان عامه به صحت روایات قدرت شنیدن مردگان، پرداخته شده است.

- محمد بن اسماعیل بخاری در کتاب صحیح بخاری که اصح کتب نزد اهل سنت بعد از قرآن است، بابی درباره شنیدن صدای پای تشییع کنندگان توسط مردگان، دارد: «بَاب الْمَیِّتُ یَسْمَعُ خَفْقَ النِّعَالِ». [2]

- مسلم بن الحجاج نیشابوری نیز در صحیح خودش می‌نویسد که مرده، حتی صدای پای تشیع کنندگان را که از کنار قبر برمی‌گردند، می‌شنود. «إِنَّ الْمَیِّتَ إذا وُضِعَ فی قَبْرِهِ إنه لَیَسْمَعُ خَفْقَ نِعَالِهِمْ إذا انْصَرَفُوا».[3]

- ابن تیمیه؛ از ابن تیمیه سؤال شد وقتی زنده‌ها به زیارت قبرهای مردگان می‌روند، آیا مردگان، زائر قبر را می‌شناسند؟ و آیا اگر کسی از خویشاوندانشان بمیرد از حال او آگاه می‌شوند؟ جواب داد: «بعد از حمد و سپاس خدا، بله، روایت در اثبات ملاقات مردگان با هم و عرضه شدن اعمال زندگان بر آن‌ها آمده است، مثل روایت ابن مبارک از أبوأیوب انصاری که گفته: وقتی جان مؤمن گرفته می‌شود بندگان خدا به استقبال او می‌آیند همان‌گونه که در دنیا مردم به استقبال کسی می‌روند که مژده آورده است و از او سؤال می‌کنند، بعضی از آنان می‌گویند اجازه دهید برادر مؤمنتان استراحت کند، او در سختی و شدت بوده است، سپس از او سؤال می‌کنند فلانی چه کار کرد و آیا فلانی ازدواج کرد؟...
و اما در مورد آگاهی مردگان به کسی که به زیارتشان می‌آید و به آنان سلام می‌کند، در روایت ابن عباس از پیامبر آمده است (هر کسی که به قبر برادر مؤمن خود که در دنیا او را می‌شناخت برود و به او سلام بدهد مرده او را می‌شناسد و جواب سلام او را می‌دهد) ابن مبارک می‌گوید این روایت از پیامبر ثابت شده است و عبد الحق صاحب کتاب الاحکام این روایت را تصحیح کرده است».[4]

- ابن قیم الجوزیه می‌گوید: «وقد تواترت الآثار عنهم بأن المیت یعرف زیارة الحی له ویستبشر به [5] روایات متواتر است که مرده زائر قبرش را می‌شناسد و خوشحال می‌شود».

- ابن کثیر دمشقی سلفی می‌گوید: «و قد تواترت الاثار عنهم بأن المیت یعرف بزیارة الحی له ویستبشر فروی ابن أبی الدنیا فی کتاب القبول عن عائشة رضی الله عنها قالت قال رسول الله (صلی الله علیه و سلم): ما من رجل یزور قبر أخیه ویجلس عنده إلا استأنس به ورد علیه حتی یقوم وروی عن أبی هریرة رضی الله عنه قال إذا مر الرجل به قبر یعرفه فسلم علیه رد علیه السلام [6] و به درستی که روایت متواتر از صحابه وجود دارد که مرده زائر قبرش را می‌شناسد و خوشحال می‌شود، ابن ابی‌دنیا از عایشه روایت کرده که پیامبر فرمود هر کس که به زیارت قبر برادر مؤمنش برود و در کنار قبرش بنشیند، از درون قبر جوابش را می‌دهد و از آمدنش خوشحال می‌شود تا اینکه از کنار قبر برود». و ابوهریره از پیامبر نقل می‌کند که فرمود: «هرگاه که شخصی به قبر کسی گذر کند که او را می‌شناسد و سلام کند جواب سلامش را می‌دهد».

- ابن جریر طبری می‌گوید: «فقال جماعة یکثر عددها بتصحیحها وتصحیح القول به ظاهرها وعمومها وقالوا المیت بعد موته یسمع کلام الأحیاء ولذلک قال النبی (صلی الله علیه وسلم) لأهل القلیب به عدما ألقوا فیه ما قال قالوا وفی قوله لأصحابه إذ قالوا أتکلم أقواما قد ماتوا وصاروا أجسادا لا أرواح فی‌ها فقال: ما أنتم بأسمع لما أقول منهم.[7] جماعت زیادی از علما روایات سماع مردگان در جنگ بدر را تصحیح کردند و عمل به ظاهر آن روایات کردند و قائل شدند که انسان بعد از مردن صدای زندگان را می‌شنود و به خاطر این است که پیامبر (صلی الله علیه و سلم) با کشتگان بدر صحبت کردند. بعد از انداختنشان در چاه و فرمایش پیامبر به اصحابش، وقتی اعتراض کردند و گفتند با مردگانی صحبت می‌کنید که جسد بدون روح هستند؛ حضرت جواب داد: شما شنواتر از آن‌ها به حرف‌های من نیستید».

- آلوسی بغدادی می‌گوید: «والحق أن الموتی یسمعون فی الجمله.[8] حق این است که مردگان هم می‌شنوند.»

- محیی الدین نووی، شارح صحیح مسلم می‌گوید: «اثبات فتنة القبر وسؤال الملکین وهو مذهب أهل الحق ومنها استحباب المکث عند القبر بعد الدفن لحظة نحو ما ذکر لما ذکر وفیه أن المیت یسمع حینئذ من حول القبر.[9] اثبات سؤال منکر و نکیر در قبر، مذهب اهل حقیقت است و به خاطر این است که بعد از دفن مستحب است که چند لحظه‌ای در کنار قبر بمانند و اینکه مرده صدای کسانی که دور قبر هستند را می‌شنود».

- ابن حجر هیثمی: «هل یَسْمَعُ الْمَیِّتُ کَلَامَ الناس فَأَجَابَ بِقَوْلِهِ نعم لِحَدِیثِ أَحْمَدَ وَجَمَاعَةٍ إنَّ الْمَیِّتَ یَعْرِفُ من یُغَسِّلُهُ وَیَحْمِلُهُ وَیُدْلِیهِ فی قَبْرِهِ.[10] آیا مرده کلام مردم را می‌شنود، پس جواب داد که بله! به خاطر روایت احمد بن حنبل و جماعتی از علما که مرده کسی را که او را غسل می‌دهد و جنازه‌اش را حمل می‌کند و کسی که او را در قبر می‌گذارد را می‌شناسد».

- محمد بن حسن شیبانی می‌گوید: «واجماع اکثر الصحابة عليه.[11] وی نیز اجماع اکثر صحابه را بر شنیدن مردگان گزارش کرده است».

- إبن بطال بکری قرطبی می‌گوید: «ابن بطال نیز در شرح بخاری به روایت بخاری در بَاب "الْمَیِّتُ یَسْمَعُ خَفْقَ النِّعَالِ"، اشکالی نکرده است».[12]

- جلال الدین سیوطی بر شنیدن مردگان اعم از انبیاء و غیر آن‌ها، تصریح دارد: «وأما الإدراکات کالعلم والسماع فلا شک أن ذلک ثابت لهم ولسائر الموتی...[13] و اما ادراکات مثل علم و شنیدن، شکی نیست که ثابت است برای انبیاء و برای دیگر مردگان». «و اما مسئله سوم، آیا مردگان کلام و ثناء زندگان را می‌شنوند؟ بله احمد حنبل در مسند خود و مروزی در کتاب جنائز و ابن ابی‌دنیا و دیگران از ابی عامر از عبدالملک بن الحسن مدنی از سعد بن عمرو بن سلیم از معاویه یا ابن معاویه و از ابی سعید خدری نقل می‌کند که رسول خدا (صلی الله علیه و سلّم) فرمودند: "مرده کسی را که او را غسل می‌دهد و جنازه‌اش را حمل می‌کند و کسی که او را در قبر می‌گذارد را می‌شناسد"».[14]

- محمد بن عبدالوهاب نیز با اعتراف به شنیدن مردگان می‌نویسد: «احمد بن حنبل و دیگران از ابی سعید خدری از رسول الله (صلی الله علیه و سلم) نقل کردند که فرمود: "مرده شخصی که او را غسل می‌دهد و کسی که جنازه او را برمی‌دارد و کسی که او را کفن می‌کند و کسی که بدن را در قبر می‌گذارد را می‌شناسد." و ابو نعیم و دیگران از عمرو بن دینار نقل کردن که گفت هر کس که بمیرد روحش در دست فرشته مرگ است و به جسدش نگاه می‌کند، چگونه غسلش می‌دهند و چگونه کفنش می‌کنند و روی دوش می‌برند و در حالی که در تابوت است به او گفته می‌شود که ثنای مردم را بر خودت بشنو».[15]

پی‌نوشت:

[1]. ر.ک: طباطبایی سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 15، ص 390، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم؛ 1417 ه.ق
[2]. البخاري الجعفی، ابوعبدالله محمد بن إسماعیل (متوفای ۲۵۶ هـ)، صحیح البخاری، ج ۱، ص ۴۴۸ تحقیق د. مصطفی دیب البغا، دار ابن کثیر، الیمامة - بیروت، الطبعة الثالثة، ۱۴۰۷.
[3]. النيسابوري القشیری، ابوالحسین مسلم بن الحجاج (متوفای ۲۶۱ هـ)، صحیح مسلم، ج ۴، ص ۲۲۰۱، ح ۲۸۷۰، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
[4]. ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفای ۷۲۸ هـ)، کتب ورسائل وفتاوی شیخ الإسلام ابن تیمیة، ج ۲۴، ص ۳۳۱، تحقیق: عبد الرحمن بن محمد بن قاسم العاصمی النجدی، مکتبةابن‌تیمیة، الطبعة الثانیة.
[5]. أبو عبدالله شمس الدین محمد بن أبی بکر بن أیوب بن سعد الزرعی الدمشقی، الروح فی الکلام علی أرواح الأموات والأحیاء بالدلائل من الکتاب والسنة، ج ۱، ص ۵، دارالکتب العلمية، بيروت، ۱۳۹۵ ه.ق
[6]. ابن کثیر الدمشقی، ابوالفداء إسماعیل بن عمر القرشی (متوفای ۷۷۴ هـ)، تفسیر القرآن العظیم، ج ۳، ص ۴۳۹، دارالفكر، بيروت، ۱۴۰۱ ه.ق
[7]. الطبري، أبو جعفر محمد بن جریر (متوفای ۳۱۰)، تهذیب الآثار، ج ۲، ص ۴۹۱ تحقیق: محمود محمد شاکر، مطبعة المدنی، مصر، الطبعة الأ ولی.
[8]. الآلوسي البغدادی الحنفی، أبو الفضل شهاب الدین السید محمود بن عبد الله (متوفای ۱۲۷۰ هـ)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج ۲۱، ص ۵۷، دار إحیاء التراث العربی، بیروت.
[9]. النووي الشافعی، محیی الدین أبو زکریا یحیی بن شرف (متوفای ۶۷۶ هـ)، شرح النووی علی صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۳۹، دار إحیاء التراث العربي، بيروت، الطبعة الثانیة، ۱۳۹۲ ه.ق
[10]. ابن حجر الهیتمی (متوفای ۹۷۳ هـ)، الفتاوی الکبری الفقهیة، ج ۲، ص ۲۹، دار الفکر.
[11]. الشيباني ، أبو عبد الله محمد بن الحسن (متوفای ۱۸۹ هـ)، الجامع الصغیر وشرحه النافع الکبیر، ج ۱، ص ۲۷۳، عالم الکتب، بیروت، الطبعة الأولی، ۱۴۰۶.
[12]. إبن بطال البکری القرطبی، ابوالحسن علی بن خلف بن عبد الملک (متوفای ۴۴۹ هـ)، شرح صحیح البخاری، ج ۳، ص ۳۲۰ تحقیق: ابوتمیم یاسر بن إبراهیم، مکتبة الرشد، السعودية، الطبعة الثانیة، ۱۴۲۳ ه.ق
[13]. السيوطي جلال الدین عبد الرحمن، شرح الصدور به شرح حال الموتی والقبور، ج ۱، ص ۲۰۲، دار المعرفة، لبنان، الطبعة الأولی، ۱۴۱۷ ه.ق
[14]. السيوطي، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بکر (متوفای ۹۱۱ هـ)، الحاوی للفتاوی فی الفقه و علوم التفسیر و الحدیث و الاصول و النحو و الاعراب وسائر الفنون، ج ۲، ص ۱۶۲، تحقیق: عبد اللطیف حسن عبد الرحمن، دار الکتب العلمیة، بیروت، الطبعة الأولی، ۱۴۲۱ ه.ق
[15]. محمد بن عبد الوهاب (متوفای ۱۲۰۶ هـ)، أحکام تمنی الموت، ج ۱، ص ۴۵۸، تحقیق: الشیخ عبد الرحمن بن محمد السّدحان و الشیخ عبد الله بن عبد الرحمن الجبرین، مطابع الریاض، الطبعة الأولی.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.