اشتراکات، مبداء اختلافات!

  • 1393/06/21 - 19:30
ولایت اصلی‌ترین اختلاف شیعه با سایر مذاهب اسلامی است که امامت را حق مسلّم و غیرقابل انکار برای امیرالمومنین علی علیه السلام می‌داند و ایشان را خلیفه‌ی بلافصل رسول الله صلی الله علیه وآله می‌شناسد....

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ برخی از محققین و صاحب نظران در رابطه با اشتراکات بین مذهب تشیع و طایفه‌ی صوفیه مطالبی را نقل کرده و مواردی را آورده‌اند. از جمله نکاتی را که به عنوان اشتراک بین این دو نقل شده، بحث علم است. شیعه علم را بر پایه‌های ظاهر و باطن استوار می‌داند و صوفیان نیز همین عقیده را دارند.[1]

علم ظاهر محفوف در درس و مکتب است و علم باطن که از آن تعبیر به نور می‌گردد؛ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللّه‏ُ فِى قَلْبِ مَنْ يَشآءُ؛ علم، نورى است كه خداوند به قلب هر كس كه بخواهد مى‌افكند.[2] و به تعبیر پیامبر گرامی اسلام، علمی است میان خداوند و اولیایش که نه فرشته‌ای مقرب و نه هیچ کس از بندگانش بر آن آگاه نیستند.[3] این علم را شیعه مختص معصومین علیهم السلام می‌داند.
کرامت، شفاعت و تقیه نیز از جمله مواردی است که به عنوان اشتراکات بین تصوف و تشیع مطرح شده‌اند. صوفیان در باب تقیه بر کتمان سرّ اهتمام ویژه‌ای داشته و در کتاب‌های خود به بحث راجع به آن پرداخته‌اند.[4]
باید دانست که همه‌ی این موارد در پوسته و ظاهر، نه تنها بین تشیع و تصوف، که ممکن است در بسیاری از ملل و نحل دیگر نیز وجود داشته باشد. اینکه صوفیان به چیزی مثل شفاعت قائل باشند ولی در باطن آن‌را حق کسی بدانند که در واقع حق او نیست؛ یا ملکه‌ی عصمت را برای کسی ثابت بدانند که معصوم نباشد، این اعتقادات تصوف را به تشیع نزدیک نمی‌گرداند.
مثلا در بحث ولایت که برخی آن را حقله‌ی اتصال بین تصوف و تشیع خوانده و دانسته‌اند، تفاوت اعتقاد شیعه و تصوف کاملا مشهود است. ولایت اصلی‌ترین اختلاف شیعه با سایر مذاهب اسلامی است که امامت را حق مسلّم و غیرقابل انکار برای امیرالمومنین علی علیه السلام می‌داند و ایشان را خلیفه‌ی بلافصل رسول الله صلی الله علیه وآله می‌شناسد. اما دیگر فرق اسلامی این اعتقاد را نداشته و از سفارشات الهی پیامبرخدا چشم پوشیدند.
بحث ولایت در تصوف هم مطرح است و ایشان در آثار خود آن را مورد نظر قرار داده و اهمیت زیادی برایش قائل شده‌اند. کشف المحجوب از ولایت این‌گونه تعریف می‌کند و می‌نویسد: اساس طریقت تصوف و معرفت، جمله بر ولایت بود.[5] اما بازی که صوفیان در بحث ولایت شروع کرده‌اند، تقسیم ولایت به عامه و خاصه است. ایشان همه‌ی مومنین را از ولایت عامه بهره‌مند می‌دانند ولی ولایت خاصه را منحصر در سالکین و واصلان حق می‌کنند که آن‌ها در این مقام (ولایت خاصه) از خود رها و در حق فنا شده‌اند.[6]
اختلاف شیعه و تصوف در بحث ولایت در این است که تشیع ولایت و امامت را درباره‌ی امیرالمومنین و ائمه اهل بیت علیهم السلام تفکیک ناپذیر می‌داند در حالی‌که تصوف به ولایت بدون امامت معتقد است.
با اختلاف نگرش حول این مسئله که از مسائل اصلی و مهم است، فهمیده‌ می‌شود که ارتباط بین تصوف و تشیع با عنوان کردن مواردی در قالب مشترکات، اثبات نخواهد شد و راه و روش ناب تشیع از مسلک منحرف فرقه‌ی صوفیه جدا خواهد بود.
 

منابع:
1- همبستگی میان تشیع و تصوف، شیبی ، ص 54
2- منيةالمريد، ص 148و 167 ، بحارالانوار، ج 1، ص 224
3- فرهنگ اصطلاحات عرفانی، ص 589
4- عوارف المعارف، سهروردی، ص 52
5- کشف المحجوب، هجویری، ص 268
6- فصوص الحکم، ابن عربی، ص 64

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.