چهره های مخالف اهل بیت علیهم السلام

  • 1392/04/28 - 01:01
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جستجوی دقیق و بی شائبه در منابع اصیل تاریخی، این حقیقت را روشن می سازد، که بزرگان صوفیه هیچ دریچه ی ارادتی به خاندان وحی نداشته اند.
صوفیان مخالف اهل بیت علیهم السلام

از جمله شخصیت هایی که متصوفه به او ارادت ویژه دارند سفیان ثوری است. ارادت صوفیان تا حدی است که وی را امیرالمؤمنین می خوانند[1] و از او به بزرگی یاد می کنند. او در نزد اهل سنت از جایگاه بلندی برخوردار است و از رجال صحاح ستّه نیز می باشد. [2] اهل تسنن، سفيان ثوری را نيز هم چون سفيان بن عيينه، مى ستايند و از اين دو با عنوان «السفيانان» ياد مى كنند. تاریخ گواه خوبی برای این مطلب است که، غالب افراد صوفی یا منتسب به این مسلک گمراه، رابطه و میانه ی خوبی با اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه وآله نداشته اند. این رفتار ایشان به دور از انتظار نیست؛ زیرا ایشان از مذهب مخالف پیروی می کردند و از کسانی هستند که راه حق را نیافته یا به عمد از آن روی گردان بوده اند و بخاطر همین اختلاف مذهب و نشناختن شأن و مقام عصمت، با اهل بیت علیهم السلام به مجادله بر می خواستند.

مجادله و اختلاف سفیان، تنها با ائمه ی اطهار علیهم السلام نبوده و بلکه به کرّات علمای اهل سنت را نیز مورد هجمه قرار داده است. او بارها از ابوحنیفه، امام بدعت گزار فقه حنفی، تا حد کفر یاد کرده است. خطیب بغدادی در این باره از قول سفیان ثوری می نویسد: ابوحنيفه دو مرتبه از كفر توبه داده شد.[3] از گفته ی سفیان ثوری بر می آید که ابوحنیفه دو مرتبه کافر شده و توبه داده شده است! این روحیه تهاجم از سفیان ثوری بعید نیست، او از جمله افرادی بود که مردم را از رفتن به نزد امام ششم علیه السلام منصرف می کرد[4] و به این وسیله مخالفت علنی خود را با اهل بیت علیهم السلام ابراز می داشت. حرف های سفیان به قدری وضوح در مخالفت دارد که برای فرقه ی صوفیه راهی برای چانه زنی نمی ماند. او در مورد امیرالمؤمنین می گوید: کسی که علی (سلام الله علیه) را از دیگران به مقام خلافت شایسته تر بداند، به راستی که ابوبکر و عمر و همه ی مهاجر و انصار را خطا کار دانسته است و من تصوّر نمی کنم با چنین عقیده فاسدی که دارد، هیچ عمل صالحی از او سر بزند.[5] مفهوم حرف سفیان این است که، کسانی که قرآن کریم ایشان را معصوم از خطا می داند، گناهکارند. إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكمُ‏ْ تَطْهِيرًا [6] معصومین علیهم السلام به خواست خدا و بخاطر اعمال پاکشان، به گونه ای هستند که با وجود داشتن اختیار برای انجام هر کاری، باز به سمت و سوی گناه نمی روند. همان طور که هیچ شخص عاقلی آتش گداخته را در دهان خود نمی گذارد، با اینکه نه مجبور به این کار است و نه اکراهی.

واقدی در كتاب اسباب التزيل آورده كه آيه تطهير تنها درباره پنج نفر نازل شد، که ايشان عبارتند از : پيامبراسلام، علی، فاطمه و حسنین علیهم صلوات الله.[7] سفیان ثوری با وقاحت تمام ایشان را و تمام شیعیان و حقیقت جویان عالم را خطا کار می شمارد، تنها به این خاطر که از حق دفاع نموده اند و حقیقت را گفته اند. با این حال، این فرقه ی گمراه صوفیه است که از چنین اشخاصی به بزرگی یاد کرده و به صوفی بودن ایشان می بالد.

جستجوی دقیق و بی شائبه در منابع اصیل تاریخی این حقیقت را روشن می سازد، که بزرگان صوفیه هیچ دریچه ی ارادتی به خاندان وحی نداشته اند.

منابع:

[1]. تذکره الاولیا/عطار نیشابوری/ذیل شرح حال سفیان ثوری

[2]. تهذيب التهذيب: 4 / 101 / ش 199

[3]. تاريخ بغداد للخطيب بغدادي، ج1، ص318 - الإنتقاء في فضائل الثلاثة الأئمة الفقهاء لابن عبد البرّ،‌ ص149 - 150

[4]. تنقیح المقال ج 2 ص 36 / اصول کافی ج 1 ص 291

[5]. روضات الجنات، ج4، ص179- به نقل از صواعق ابن حجر عسقلانی

[6]. قرآن کریم سوره ی احزاب/ آیه 33

[7]. اعيان الشيعه 1 ، ص 308

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.