آیا این دلیل بر نهی از سوگند به غیر خدا کافیست؟!

  • 1393/02/28 - 20:33
قسم به غیر خداوند یکی‌ از شبهاتی است که مخالفین آن را مطرح می‌کنند؛ آنها برای اثبات ادعای خود ( در عدم جواز قسم به غیر خدا ) به دو حدیث از پیامبر استناد می‌کنند و برداشت ناصحیحی از آن ارائه می‌کنند، در این مقاله به بررسی استدلال آنها می‌پردازیم

قسم به غیر خداوند یکی‌ از شبهاتی است که مخالفین آن را مطرح می‌کنند؛ آنها برای اثبات ادعای خود (در عدم جواز قسم به غیر خدا) به دو حدیث از پیامبر استناد می‌کنند و برداشت ناصحیحی از آن ارائه می‌کنند:
الف) پيامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) شنيد که عمر به جان پدر خود سوگند ياد می‌کند پس به او فرمود: خدا شما را از سوگند به جان پدرها بازداشته است، هر کس می‌خواهد سوگند ياد ­کند، یا به‌ خدا قسم بخورد و يا ساکت باشد.[1]

در توضیح این حدیث باید گفت:
نهی از سوگند به جان پدران، به خاطر اين بوده است که پدران آنان غالبا مشرک و بت‌پرست بوده‌اند و چنين افرادی ارزش و احترام و قداستی نداشته‌اند که انسان به آنها سوگند ياد کند. چنانکه در برخی از احاديث آمده که « نه به پدران نه به طاغوت (بت‌های عرب) سوگند ياد نکنيد.» مؤید این نظر، حدیث زیر است:

« به پدران و مادران خویش و نیز به بتها، سوگند یاد نکنید.»[2]
با توجه به اين قرائن روشن، چگونه می‌توان گفت، پيامبر گرامی از سوگند به مقدساتی؛ مانند اولياء و رسل الهی نهی و جلوگيری کرده است، در حالی که نهی او در مورد خاصی بوده است.

ب) مردی نزد فرزند عمر آمد و گفت: من به کعبه سوگند ياد می‌کنم.
فرزند عمر گفت : به خدای کعبه سوگند یاد کن؛ زيرا عمر به پدر خود قسم ياد کرد.
پيامبر فرمود: به پدرت سوگند مخور؛ زيرا هر کس به غير خدا سوگند ياد کند، برای خدا شريک قرار داده است.[3]

با توجه به دلايل گذشته که سوگند بر غير خدا را تجويز می‌کند، در تحلیل این حدیث باید گفت که این حديث از سه بخش تشکيل يافته است:
اولا: مردی نزد ابن‌ عمر آمد و می‏‌خواست که به کعبه سوگند بخورد، ولی او طرف را از چنين سوگندی بازداشت.
ثانیا: عمر در نزد پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) به پدر خود (خطّاب) سوگند خورد، پيامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) او را از چنين سوگندی بازداشت و گفت: سوگند به غير خدا مايه شرک است.
ثالثا: اجتهاد پسر عمر، سخن پيامبر را، که فرمود: «من حلف بغير الله فقد اشرک»، تعميم داده و آن را که در مورد سوگند به مشرک (خطّاب) وارد شده است، گسترش داده و حتی سوگند به مقدسات مانند کعبه را نيز در کلام پيامبر داخل دانسته است.

در اين مورد، راه جمع ميان اين روايت و روايات گذشته (که پيامبر و ديگران بدون دغدغه بر غير خدا سوگند می‌خوردند) اين است که فرمايش پيامبر محدود به موردی است که آن کس يا آنچه که به آن قسم می‌خورند، مشرک باشد نه مسلمان و نه مقدس؛ مانند قرآن، کعبه، پيامبر و ... اجتهاد ابن‌ عمر که معنای کلام پيامبر را گسترش داده، برای خود او حجت است نه برای ديگران؛ قرائن هم این را نشان می‌دهند که مقصود، عدم جواز سوگند به چیز‌های بی‌ارزش مثل بتهاست.
پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «هر کس سوگند یاد کند و در آن بگوید به لات و عزی سوگند، فورا بگوید: لا إله الا الله.»[4]

پی‌نوشت:

[1]. سنن ابن ماجه، ج 1، ص 277
[2]. همان، ج 1، ص 278
[3]. سنن کبری، ج 10، ص 29
[4]. سنن نسائی، ج 7، ص 8. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[5]. راهنمای حقیقت آیت الله سبحانی، ص 178 - 180

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.