استناد صوفیان به قرآن و روایات

  • 1392/03/08 - 16:22
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب -پس می بینیم از خاندان وحی حتی یک حدیث هم در تایید صوفیه چه سنی و چه شیعه به ما نرسیده است بلکه آنچه که فرموده اند همه در نکوهش و ذم صوفیه است و اگر حدیثی در کتب خود صوفیه باشد آن اعتبار ندارد زیرا بنای ایشان برای ترویج مرام خود بر جعل و تحریف است.
استناد صوفیان به قرآن و روایات

با این همه روایاتی که در رد و انکار و مذمت صوفیه وارد شده است(1) بسیار عجیب است که بعضی از سران صوفیه ادعا کرده اند که (تصوف ریشه در قرآن و سنت پیامبر و ائمه معصومین دارد).(2)سپس بدون اینکه به آیات مورد نظرشان استناد کرده باشند روایاتی را به شریح ذیل عنوان کرده اند:
1- رسول خدا (ص) فرموده اند: (من سره ان یجلس مع الله فلیجلس مع اهل التصوف ) یعنی: هر کس از هم نشینی با خدا خوشحال می شود، باید با اهل تصوف هم نشینی کند.(3)
2- به رسول خدا (ص) نسبت داده اند که آن حضرت فرمود: ( لا تطعنوا اهل التصوف و الخرق فان اخلاقهم اخلاق الانبیاء و لباسهم لباس الانبیاء ) یعنی: بر اهل تصوف و خرقه پوشان طعنه نزنید که اخلاقشان اخلاق پیامبران و لباسشان لباس پیامبران است.(4)
3- به امیرالمومنین علی (ع) نسبت داده اند که فرمود: ( التصوف اربعه احرف:( تاء و صاد و واو و فاء). التاء ترک و توبه و تقی. و الصاد صبر و صدق و صفا. و الواو ود و ورد و وفا. والفاء فرد و فقر و فناء) یعنی : تصوف چهار حرف است: تاء، صاد، واو، فاء. تاء ترک دنیا و توبه و پرهیزگاری است. صاد صبر و راستی و صفای دل است. واو دوستی و توجه به ورد و دعا و... وفا به عهد است و فاء تنها بودن و فقر الی الله و نیستی و فانی شدن از انانیت)(5)
4- بعضی مدعی هستند که لفظ (صوفی) در عصر امیرالمومنین (ع) نیز متداول بوده است و بر زهاد و عباد اطلاق می شده است و شاید تنها مدرکی که برای استنباط ذکر کرده اند روایتی است که در کتاب ( غوالی اللئالی ) از آن حضرت نقل شده است که فرموده: لفظ (صوفی) مرکب از سه حرف است(ص، و، ف)(صاد) بر سه پایه قرار دارد: صدق و صبر و صفا.(واو) نیز بر سه پایه است: ود و ورد و وفا. (فاء) بر سه پایه قرار دارد: فرد و فقر و فنا. کسی که این معانی در او موجود باشد صوفی است(( و الا الکلب الکوفی افضل من الف صوفی)).
در پاسخ می گوییم: بدون تردید کلماتی نظیر تصوف و صوفی در قرآن کریم نیامده است و این که ادعا کرده اند تصوف و صوفی ریشه قرآنی دارد و آیه ای را هم به عنوان نمونه ارائه نداده اند ادعای بدون دلیل است.
اما درباره روایاتی که صوفیه به آنها استناد کرده اند:
حدیث اول و دوم که به رسول خدا(ص) نسبت داده اند هر دو به طریق عامه است و طبق تحقیق علمای حدیث اهل سنت از جمله احادیث ساختگی است و هر دو از احادیث مجعول می باشد.(6)
چنان که یکی از دانشمندان صوفی معتقد به تصوف ذهبی انتساب این احادیث و اخباری را که گویای نام تصوف و صوفی باشد به رسول اکرم (ص) و امیرالمومنین (ع) از مجعولات دانسته است.(7)
اما دو حدیث منسوب به علی (ع) که شرحی توام با تعبیرات لطیف و دلنشین درباره حروف تصوف و صوفی بشمار می رود نخست باید یادآور شد اگر کسی به علم حدیث شناسی وارد باشد می داند که این گونه سخن گفتن از سنخ کلام امام نیست بلکه از سنخ کلام صوفیان است کتابی که این روایت از آن نقل شده ( غوالی اللئالی ) تالیف ( ابن ابی جمهور احسائی ) است که دانشمندان برجسته فقه و حدیث و رجال صاحب  این کتاب را به سهل انگاری در نقل اخبار و خلط کردن درست و نادرست نسبت داده اند .(8)و محدث جزائری در یکی از تالیفاتش گفته است که اصحاب از نقل و مباحثه در اطراف اخبار این کتاب خودداری می کرده اند.(9)
مهمتر این که دکتر ( اسدالله خاوری) با تمام علاقه و دلبستگی که به رشته تصوف خصوصا (ذهبیه) داشته و خود را از مشاهیر و شخصیتهای علمی این فرقه بشمار می آورد درباره کتاب ( غوالی اللئالی) می نویسد: این کتاب چندان مورد اطمینان علمای حدیث نمی باشد.(10)
جالب این که درباره حدیث منسوب به علی (ع) معتقد است ( این حدیث اساسا در کتب معتبره (اصول اربعه) نیامده است(11)سپس می افزاید:( این سنخ اشتباهات را مورخین و تذکره نویسان نموده اند چنان که عبارت منسوب به جنید بغدادی یا ابو علی رودباری را که گفته اند: ( الصوفی من لبس الصوف علی الصفا و جعل الدنیا تحت القفا) نایب الصدر از شرح باب حادی عشر از قول شیخ مقداد بن عبدالله نقل کرده و به حضرت علی (ع) نسبت داده است این اشتباه و نظائر آن سابقه دارد).(12)
در این صورت به آنچه صوفیه استناد کرده اند نمی توان اعتماد کرد زیرا آنها از این نوع اکاذیب و اشتباهات عمدی!!! زیاد دارند.
پس می بینیم از خاندان وحی حتی یک حدیث هم در تایید صوفیه چه سنی و چه شیعه به ما نرسیده است بلکه آنچه که فرموده اند همه در نکوهش و ذم صوفیه است و اگر حدیثی در کتب خود صوفیه باشد آن اعتبار ندارد زیرا بنای ایشان برای ترویج مرام خود بر جعل و تحریف است.
 

پی نوشت :
(1)- الاثنی عشریه ص 28 - حدیقه الشیعه ص 602 - شرح نهج البلاغه خوئی ج 6 ص 304- سفینه البحار ج 2 ص 58 و ....
(2)- خورشید تابنده ص 16
(3)- بشاره المومنین ص 315
(4)-خورشید تابنده ص 16
(5)-رفع شبهات ص 60 - تحفه عباسی حاشییه سبع المثانی ص 19 - لطیفه غیبی ص 195 - بشاره المومنین ص 316

(6)-اللئالی المصنوعه فی الاحادیث الموضوعه ج 2 ص 42 و 43 ط مصر تالیف سیوطی
(7)-ذهبیه، تصوف علمی، آار ادبی ص 43
(8)-لولوه البحرین ص 167
(9)-خاتمه المستدرک ج 2 ص 331 چاپ آل البیت
(10)- ذهبیه تصوف علمی آثار ادبی ص 33 پاورقی شماره 3
(11)-ذهبیه تصوف علمی ج 1 ص 44
(12)-همان

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.