عرفانهای نوظهور
تسلط شیاطین جنی بر کسانی استکه ولایت شیطان را پذیرفته و یا به خدا شرک ورزیدند. ورود اجنه به زندگی انسان بدون زمینه و اتفاقی ممکن نیست. یعنی این نیروها بدون ایجاد زمینه از طرف انسانها، نمیتوانند وارد زندگی کسی شوند؛ بلکه ورود آنان در اثر انجام بعضی از اعمال مكلّفين فراهم میشود.
بنابر قانون جذب یک شخص باید آرزویی را که با توان تخیل و تجارب خود در دلش پدید آمده به روشنی تصور کند و آن را تجسم بخشد و در نهایت به همان برسد. اما در دعا به تصور و تجسم شفاف و بستهای از دعا نیاز نداریم. بلکه دعا میتواند بسیار مبهم و کلی باشد.
چهار فرقه شیخیه، بهائیت، بابیت و احمدالحسن دارای ایدئولوژیهای مشترکی هستند که همه نشان از مطلبی دارد و آن همان تئوری اسلامستیزی استکبار میباشد. از مهمترین ایدئولوژی این فرقهها میتوان به مخالفت با مراجع تقلید شیعه به عنوان نواب عام امام و تبدیل آن به نیابت خاص خود، نام برد.
مدعیان دروغین در طول تاریخ کم نبودهاند. در حال حاضر نیز افرادی شیطان صفت با ادعاهایی سعی در جذب عموم جامعه شیعی دارند. احمد الحسن بصری یکی از این افراد است که حدود 15 سال است ادعاهایی را داشته است و افرادی را به سوی خود جذب کرده است.
فرقهی یمانی بعد از سال 2006 به چهار فرقه ضد همدیگر تبدیل شده و هرکدام از آنها دیگری را کافر میخوانند. مکتب نجف، رایات السود، گروه احلاس و جیش الغضب چهار شاخهای هستند که از دل فرقهی یمانی دروغین بیرون آمدهاند که هرکدام از انصار احمد بصری جزء یکی از این فرقهها میباشند.
آموزههای انحرافی قانون جذب، مخدری فکری است که مردم را در اوهام و آرزوها فرومیبرد، تا مدعیان دروغین، با آسودگی تمام هستی مردم را به تاراج برند و آنها را از لحاظ اعتقادی به جاده گمراهی هدایت کنند تا دیگر هیچ نیرویی برای مقابله با ظلم و ستم در جهان باقی نماند.
بعضی افراد در کشور خواسته یا ناخواسته دست به ترویج و انتشار آموزههای عرفانهای کاذب میزنند. کارهایی از قبیل برگزاری سمینارها، همایشها، کلاسها و نوشتن کتابها و ترویج این نوع تفکرات الحادی بین اقشار جامعه را میتوان نام برد.
احمد بصری تقلید را جایز ندانسته و به پارهای از آیات تمسک میکند. اما غافل از اینکه این آیات توسط معصومین (علیهمالسلام) بر تقلید مردم یهود از علمایشان تفسیر است و تقلید از فقیه جامعالشرایط جایز بوده و اگر فقیهی که از شرایط اخلاقی مذکور در روایت برخوردار نباشد، قابل تقلید نمیباشد.
یوگا قبل از اینکه ورزش باشد در واقع طریقت عرفان هندوئی است. در سالهای اخیر ترویج یوگا در کشور عزیزمان با هجومی بیسابقه روبرو بوده است. متأسفانه افرادی سعی کردهاند این اندیشه مشرکانه را در بین فرزندانمان به هر طریقی مثلا تدوین کتاب داستانهایی ترویج دهند.
در عرفان حلقه برای نفی توصیف خداوند در همهجا از جملهی «به نام بینام او» استفاده میکنند. اما این برخلاف آیات و روایات است. و درثانی حقیقت چیز دیگری است؛ آنها در واقع فرد را از ذکر و یاد اسماء خداوند منع میکنند تا به راحتی بتوانند به وسیلهی قوای شیطانی بر فرد غالب شده و آن را تسلیم محض شبکه شعور کیهانی یا همان شیطان کنند.
اجتهاد یکی از مسائلی است که احمد بصری آن را رد کرده و حرام دانسته است! این در حالی است که چه در زمان معصومین (علیهمالسلام) و چه در زمان غیبت، علمای شیعه اجتهاد را برای تحصیل حکم شرعی جایز دانستهاند و کتابهایی را در اینباره تألیف کردهاند. بله ائمه اطهار (علیهمالسلام) اجتهاد به رأی را جایز ندانستهاند و بین ایندو اجتهاد تفاوت بسیار است.
احمد بصری تقلید را برای اتباع خود ممنوع کرده و آن را فعلی حرام دانسته است. اما تقلید از راههای زیادی قابل اثبات است. مثلا؛ شخص مکلف در زمان غیبت یا به اجتهاد خود و استنباط احکام شرعی عمل میکند و یا تقلید میکند، راه اول برای عموم مردم میسر نیست، پس عقل حکم میکند که باید تقلید کرد و به مجتهد رجوع نمود.
احمد بن اسماعیل بصری ادعا دارد که تعداد امامان و اوصیاء پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بیش از 12 نفر است. او حتی خود را امام سیزدهم معرفی میکند. اما این در حالی است که تعداد امامان معصوم توسط پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) طبق دستور خداوند متعال به مردم ابلاغ شده است. و در تمام روایات مربوطه بر جانشینی 12 وصی اشاره شده است.
یکی از مکاتبی که عرفانهای نوظهور از آن به شدت تأثیر پذیرفته اند، مکتب لیبرالیسم است. راهآورد این جریان، آزادی، بیبندباری، مادیگرایی و دینگریزی است، که به نام انسانمحوری به مخاطبین خود القاء میکند؛ سرکردگان عرفانهای نوظهور با این ویژگیها به دنبال جذب حداکثری مخاطبین شدهاند.