افزودن نظر جدید

آثارالباقیه، تاریخ طبری، تاریخ شاهان و پیامبران حمزه اصفهانی از کهن ترین تواریخ ایرانی اند که در آنها نام کوروش بزرگ و برخی شاهان هخامنشی آمده مخصوصا آثارالباقیه که لیستی دقیق ابوریحان از پادشاهان هخامنشی تهیه کرده و حتی آنها را با پادشاهان کیانی تطبیق داده و در جاهای دیگر اطلاعات دیگری هم ارائه می دهد به همین دلیل ابوریحان بیرونی را اولین کسی می دانند که اطلاعات دقیق از هخامنشیان بدست آورد و حتی کار مستشرقان غربی نیز در ادامه کار او بود در خصوص آن آثار هم باید بگویم که همه راهم به کیانیان و پیشدادیان نسبت نمی دادند بلکه برخی از آنها را هم به سلیمان نسبت می دادند از جمله پاسارگاد و معبد آناهیتا در دوران ساسانیان با استدلال آخر شما هم باید گفت الکساندر مقدونی هم وجود نداشته چون در شاهنامه اسکندر را پادشاه روم دانستند نه مقدونیه سوال اینجاست که مردمان کهن آیا توان خواندن کتیبه ها را داشتند که آنرا به سلیمان و پیشدادیان و کیانیان نسبت می دادند؟! این نسبت ها برچه مبنایی جز اعتقادات محلی بود؟!درواقع در دوران کهن 90درصد بی سواد بودند وان اقلیت با سواد هم به درستی توان خواندن کتیبه های بسیار کهن را نداشتند حال چطور امکان ندارد آن مردمان کهنی که 90درصد بی سواد بودند در تطبیق آثار باستانی کوچکترین اشتباهی نکرده باشند؟! حداقل این را می دانیم که در دوران باستان چنین نام هایی سر این مکان ها نبود از جمله تخت جمشید که تا سده ها نام آن پارسه بود و در اواسط دوران ساسانی نام آن را صد ستون نهادند و اعراب هم بعد ها نام آن را تخت سلیمان و ایرانیان پس از اسلام بعد ها نام آن را تخت جمشید نهادند در متون ادبی هم باید اسطوره‌ ها را درک کرد چون در دوران کهن بخشی از تاریخ ایران (مانند دیگر ملت ها)به صورت اسطوره‌ باقی مانده و رایج ترین نظر در مورد اسطوره‌ هم این بوده که در واقع همان روایات تاریخی بودند که طی سده ها در خاطره ها باقی ماندند اما دچار افسانه سازی و اغراق هایی شدند و اگر ما نگاه پوزیستی آمیخته با توهم توطئه را کنار بگذاریم خواهیم دید روایات جالبی از هخامنشیان در روایات کیانیان وجود دارد و برای آشنایی با آنها پیشنهاد میکنم بی تعصب مقالات دکتر جلال خالقی مطلق رو مطالعه کنید خوشحال میشم نظرم رو پخش کنید
CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.